پرونده قتل عمد به همراه بازخوانی و تحلیل آن

_{^{آشنایی با انواع قتل}}

_{^{1- قتل عمد}}

 قتل عمد آن است که فردی با علم و قصد به جرم بودن عمل جان دیگری را بگیرد. این نوع قتل بر دو نوع است ؛ 

الف- قتل عمد که در آن هم طرف قصد قتل دارد و هم عمل وی گشنده است.مثل اینکه فردی برای گشتن دیگری و به قصد گشتن اسلحه را به سمت سر وی نشانه گرفته و شلیک میکند. 

ب- قتل در حکم عمد که در آن است که طرف قصد قتل ندارد ولی عمل وی نوعا گشنده است.مثل اینکه فردی قصد دیگری را ندارد ولی چاقو را در قلب قربانی فورو میکند.

_{^{2- قتل شبه عمد}}

آن است که طرف قصد قتل ندارد و وسیله هم نوعا گشنده نیست ولی قصد فعلی را دارد که در اثر آن قربانی گشته میشود. این نوع قتل نیز بر دو نوع است 

الف- قتل شبه عمد، وقتی اتفاق می افتد که مرتکب قصد قتل ندارد و عمل هم نوعا گشنده نیست ولی به دلیل ویژگیهای قربانی یا وسیله به کار برده شده عمل مرتکب منجر به قتل میشود.

ب- قتل در حکم شبه عمد، موردی است که عمل نوعا گشنده نیست و مرتکب قصد قتل ندارد ولی مرتکب نظامات یا قواعد مخصوصی را رعایت نکرده و در اثر آن مرتکب قتل شده است مثل رانندگی بدون گواهینامه. 

_{^{3- قتل خطای محض}}

آن است که طرف نه قصد قتل را دارد و نه عمل وی غیرقانونی است و نه وسیله گشنده ای را به کار برده نوعاً گشنده است. قتل خطای محض هم بر دو نوع است 

الف- قتل خطای محض، آن است که مرتکب نه قصد فعل دارد و نه قصد نتیجه ولی عمل وی منجور به قتل دیگری میشود مانند اینکه مادر حین خواب روی نوازده خود چرخیده و نوازاد خود را خفه میکند.

ب- قتل در حکم خطای محض، آن است که طرف نه قصد فعل دارد نه قصد نتیجه و هم از نظامات و هم از قوانین را رعایت نموده ولی با این حال موجب قتل میشود مثل قتل حین رانندگی که مرتکب هیچ نقض قانونی نداشته است.

_{^{بازخوانی یک پرونده قتل}} 

با انتقال زن به اداره آگاهی، بازجویی از او ادامه یافت و زن جوان در ادامه ادعای عجیبی را مطرح کرد. او گفت: چند روز پیش زنگ خانه‌ام به صدا درآمد و وقتی آیفون را برداشتم، شخصی از من خواست در را باز کنم.دروغ زن جوان به شوهرش، مرگ جوان بی‌گناهی را رقم زد.

قاضی دادسرای جنایی تهران برای زوج جوان به اتهام مشارکت در قتل و آدم‌ربایی کیفرخواست صادر کرد و پرونده را برای رسیدگی بیشتر به دادگاه کیفری فرستاد. راز این جنایت زمانی فاش شد که 24آذر‌ماه سال گذشته مردی به شعبه هفتم دادیاری دادسرای جنایی پایتخت رفت و خبر از ناپدید شدن پسرش به نام جواد داد. او مدعی شد که پسرش آخرین‌بار برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت.

پس از اعلام این گزارش، تحقیقات برای پیداکردن ردی از جوان ناپدید شده آغاز شد تا اینکه پلیس متوجه شد جواد آخرین بار با زن‌38ساله‌ای به نام مریم در تماس بوده است. مأموران راهی خانه این زن شدند اما وقتی او مدعی شد که مردی به اسم جواد را نمی‌شناسد و تا حالا وی را ندیده است، به ماجرا مشکوک شده و او را دستگیر کردند.

با انتقال این زن به اداره آگاهی، بازجویی از او ادامه یافت و زن جوان در ادامه ادعای عجیبی را مطرح کرد. او گفت: چند روز پیش زنگ خانه‌ام به صدا درآمد و وقتی آیفون را برداشتم، شخصی از من خواست در را باز کنم. از آنجا که صدای او شبیه صدای شوهرم بود، در را بازکردم و لحظاتی بعد دیدم که مرد جوانی وارد خانه‌ام شد. او با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و بعد از اینکه شماره تلفنم را گرفت، از خانه فرار کرد.

از آن روز به بعد این مرد که جواد نام داشت مدام با من تماس می‌گرفت و تهدیدم می‌کرد که اگر از ماجرا چیزی به کسی بگویم، آبرویم را خواهد برد. من هم از ترس جانم، چیزی به کسی نگفتم. مأموران که حرف‌های زن جوان را باور نکرده بودند، بازجویی از وی را ادامه دادند و او سرانجام لب به بیان حقیقت گشود و گفت: یکی از روزها برای انجام کاری به بیرون از خانه رفته بودم که با جواد آشنا شدم. قرار شد او برایم کتابی بیاورد و به همین‌خاطر شماره موبایلم را گرفت.

گاهی با من تماس می‌گرفت و با هم حرف می‌زدیم تا اینکه یکی از روزها دچار عذاب وجدان شدم و برای اینکه خودم را تنبیه کنم، با چاقو خودزنی کردم. شوهرم به محض ورود به خانه و دیدن من، مرا به بیمارستان برد و وقتی علت این اقدام را از من پرسید به دروغ به او گفتم که مردی به اسم جواد مخفیانه وارد خانه‌مان شده و مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و من هم تصمیم گرفته‌ام به زندگی‌ام پایان دهم. متهم ادامه داد: شوهرم وقتی ماجرا را شنید، تصمیم گرفت از جواد انتقام بگیرد. برای همین از من خواست تا با جواد تماس بگیرم و او را به خانه بکشانم. طبق نقشه پسرعموی شوهرم نیز به خانه ما آمده بود و وقتی جواد وارد خانه شد به سمت وی حمله کردند.

آنها دست، پا و دهان او را بستند و من نیز به آنها کمک کردم. من، شوهرم و پسرعموی شوهرم با ضربات چاقو وی را به قتل رساندیم و بعد آنها جسد جواد را به بیابان‌های شورآباد بردند و در آنجا آن را به آتش کشیدند. پس از اعترافات این زن، پرونده در اختیار قاضی روشن، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی پایتخت قرار گرفت و او دستور بازداشت عاملان قتل را صادر کرد.

آنها نیز وقتی در دام پلیس گرفتار شدند به قتل اعتراف کردند و مدعی شدند که چون تصور می‌کردند مقتول به زن جوان تعرض کرده، وی را به قتل رسانده‌اند. شوهر زن جوان به مأموران گفت:من بیرون از خانه بودم که فرزندم تماس گرفت و گفت مادرش خودکشی کرده است. من خیلی نگران شدم و وقتی به خانه رسیدم فورا او را به بیمارستان رساندم. از آن روز به بعد نگرانی‌ام بیشتر شد چون مطمئن بودم اتفاقی رخ داده که همسرم با چاقو دست به‌خودکشی زده تا اینکه پی به راز پنهان او بردم و نقشه انتقام‌جویی کشیدم.

پسرعموهای آتش افروز و زن جوان بعد از قتل با قرار قانونی روانه زندان شدند و بعد از تکمیل تحقیقات قاضی آرش سیفی دادیار دادسرای جنایی تهران کیفرخواست پرونده را صادر کرد. وی برای متهم ردیف اول (شوهر زن و طراح جنایت کینه‌جویانه) به اتهام مشارکت در قتل، آدم‌ربایی، تهدید با سلاح سرد و جنایت بر میت از طریق آتش زدن جسد و برای زن جوان به اتهام مشارکت در قتل، آدم‌ربایی تهدید با سلاح سرد و متهم ردیف سوم (پسرعموی طراح جنایت) به اتهام معاونت در قتل، آدم ربایی و ایراد ضرب و جرح عمدی کیفرخواست صادر و برای دو متهم ردیف اول درخواست اعدام کرد. سپس پرونده برای صدور حکم به دادگاه کیفری فرستاده شد.

_{^{نمونه دیگر از یک پرونده قتل فجیع خانوادگی}}

زن جواني به هويت نيلوفر 20 ساله به کلانتری17 شهر پرند مراجعه و به مأموران اعلام کرد که همسرش به هويت مجيد م 24 ساله در ششم مهرماه، برادرش به هويت علي م 26 ساله را در منزل پدريشان واقع در پرديس با شيريني آغشته به قرص خواب مسموم کرده و با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده و پس از ارتکاب جنايت جسد مقتول را در چمدان جاسازي و به شهرستان محمودآباد در استان مازندران منتقل و در کنار دريا دفن کرده است.

در ادامه با توجه به اظهارات زن جوان، هماهنگي هاي لازم با قاضي کشيک دادسراي عمومي و انقلاب رباط کريم انجام و مأموران کلانتري با مراجعه به محل سکونت مجيد در شهر جديد پرند شهرک آفتاب، در ساعت 20، دوم آذرماه اقدام به دستگيري وي کرده که متهم در اظهارات اوليه خود به ارتکاب جنايت در منزل پدري خود واقع در شهر جديد پرديس اعتراف کرد.

با توجه به ارتکاب جنايت در شهر جديد پرديس، هماهنگي لازم با کلانتري 207 پرديس انجام و ضمن تشکيل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستوربازپرس شعبه دوم بازپرسي دادسرای امور جنايي تهران، پرونده براي رسيدگی در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

با ارجاع پرونده به اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ، تحقيقات از متهم و همسرش در دستورکار کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت که در تحقيقات از همسر متهم، وي در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در ساعت 20، ششم مهرماه، همسرم دراتاق پذيرايي منزل پدري اش واقع در شهر جديد پرديس، در حضور من و با ضربات متعدد چاقو اقدام به کشتن برادرش کرد و در شب جنايت، جنازه در منزل باقي ماند و آن شب، من به همراه مجيد به منزل مادرم رفتيم و فرداي آن روز که جمعه بود، به بهانه رفتن به بهشت زهرا به ميدان امام حسين رفته و بزرگترين چمدان را خريداري کرديم و مجددا به منزل پدري مجيد برگشته و جنازه را در چمدان قرار داديم و پس از قراردادن جنازه داخل چمدان، مجيد به بهانه جابجا کردن اثاثيه منزل، اقدام به اجاره يک دستگاه پيکان وانت کرد و جنازه را با کمک راننده در عقب وانت قرار داد و من نيز با اجاره يک دستگاه خودرو پرايد به دنبال آنها به محمودآباد رفته و در آنجا يک ويلا اجاره کرديم.

اين زن در ادامه اظهاراتش گفت: ابتدا قرار بود مجيد، جنازه برادرش را در ويلا دفن کند اما از آنجائي که انتهاي کوچه به دريا ختم مي شد، شب هنگام جنازه را به جلوي دريا برده و پس از بازکردن چمدان، شروع به چيدن سنگ روي جنازه کرده و آن را زير سنگ ها پنهان کرديم و مجيد قصد داشت تا روي جنازه شن بريزد اما چون يک نفر در آنجا بود، موفق به اين کار نشد و همان شب به تهران برگشتيم.

همسر مجيد در خصوص علت مراجعه خود به پليس نيز گفت: در آخرين روز آبان با همسرم در خانه درگير شدم مجيد مرا تهديد و عنوان کرد که من برادر و پدرم را کشته ام و تو را نيز خواهم کشت من نيز از روي ترس به کلانتري رفتم و آنچه را که در خصوص شوهرم مي دانستم، به پليس اعلام کردم.

مجيد که پس از دستگيري انگيزه خود از ارتکاب جنايت را ناموسي عنوان کرده بود، در اظهارات اوليه خود به کارآگاهان گفت: به تحريک همسرم و با نقشه اي که همسرم طراحي کرده بود، ابتدا حدود 40 قرص خواب آور را به صورت پودر در شيريني ريخته و به برادرم داديم که پس از بي هوش شدن وي با چندين ضربه چاقو او را به قتل رساندم و پس از خريد يک چمدان بزرگ، بدون آن که راننده وانت متوجه موضوع شود جنازه را به ويلايي در محمودآباد برده و شبانه دفن کردم.

مجيد در ادامه اظهارات خود و در خصوص ارتکاب جنايتي ديگر و قتل پدر خود نيز به کارآگاهان گفت: پدرم خودکشي کرده است و قبل از فوت پدرم، مادرم به دليل اختلافات خانوادگي در هشتم مرداد سال 89 خودکشي کرد و خود را از طبقه پنجم ساختمان به پائين پرتاب کرد و پس از مرگ مادرم، پدرم نيز پس از مدتي کوتاه و به خاطر عذاب وجدان، در 22 آذر همان سال خودکشي کرد و همسرم به خاطر دعوا و به علت اينکه او را مورد ضرب و شتم قرار دادم ، به دروغ اين موضوع را به من نسبت داده است.

در ادامه تحقيقات و در راستاي بررسي اظهارات هر دو متهم پرونده، بار ديگر تحقيقات از همسر مجيد در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و همسر مجيد اين بار در خصوص انگيزه همسرش در قتل برادر خود، به کارآگاهان گفت : يک سال بعد از ازدواج، مجيد مطلبي را با من در ميان گذاشت که باعث تعجبم شد و عنوان کرد که پدرش را کشته و به خاطر عذاب وجدان ناشي از قتل پدرش قصد دارد تا اين موضوع را با فردي در ميان بگذارد و به همين علت قتل پدرش را با من در ميان گذاشت.

همسر متهم با بيان اينکه مجيد پدر خود را در مرگ مادرش مقصر مي دانست، به کارآگاهان گفت: به همين علت در شيريني، قرص خواب آور ريخته و وقتي پدرش بي هوش شد او را به قتل مي رساند و پس از آن عنوان مي کند که پدرش به خاطر عذاب وجدان ناشي از مرگ همسرش خودکشي کرده است.

همسر مجيد در ادامه به کارآگاهان گفت: برادر مجيد از موضوع قتل پدرش توسط مجيد اطلاع پيدا کرده بود و شب جنايت مجيد به من گفت که علي از موضوع قتل پدرم سر در آورده و اگر او را نکشم، مرا به پليس معرفي خواهد کرد که پس از آن قرص هايي را که از قبل خريداري کرده بود به من داد و من نيز پس از مسموم کردن شيريني ها، تعدادي از آنها را به برادرشوهرم تعارف کردم.

با انجام تحقيقات از مجيد و همسر وي و با توجه به مشخص شدن برخي اظهارات ضد و نقيض در اظهارات مجيد، وي به ناچار لب به اعتراف گشود و در اظهاراتش ضمن تأييد اظهارات همسرش در خصوص انگيزه واقعي قتل برادرش، به ارتکاب قتل پدرش در سال 1389 اعتراف کرد.

با اعتراف صريح متهم اصلي پرونده و همسرش در خصوص انتقال جسد به شمال کشور هماهنگي هاي لازم با پليس آگاهي شهرستان محمودآباد انجام و مشخص شد که جسد مقتول در حدود يک ماه گذشته و به صورت ناشناس در سواحل دريا کشف شده است.

در ادامه تحقيقات، کارآگاهان اداره دهم اطلاع پيدا کردند که متهم و همسرش پس از ارتکاب دومين جنايت، با جعل هويت و امضاي برادر متهم اقدام به برداشت مبلغ 28 ميليون و 500 هزار تومان از حساب مقتول کرده اند.

با توجه به لزوم انجام تحقيقات تکميلي، به دستور بازپرس قرار بازداشت موقت براي هر دو متهم پرونده صادر و متهمان براي انجام تحقيقات تکميلي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته اند.