احکام طلاق برای مرد به دلیل نا باروری زن
- برابر ماده 20 قانون مدنی عقد نکاح به فسخ یا به طلاق یا به بذل مدت در عقد انقطاع منحل میشود.
- فسخ نکاح بوسیله ی یکی از زوجین می تواند به موجب مواد 1101، 1120 الی 1128 و 1131 قانون مدنی صورت گیرد.
- در خصوص فسخ نکاح اجمالا اینکه اگر یکی از زوجین در هنگام عقد عیوب مذکور در قانون را داشته باشند که طرف مقابل از آنها بی اطلاع بوده باشد، طرف بی اطلاع می تواند پس از اطلاع به قید رعایت فوریت عرفی عقد نکاح را فسخ نماید. البته جنون یا عنن مرد پس از عقد نکاح نیز موجبی برا فسخ عقد توسط زن می باشد.
- همچنین اگر یکی از طرفین وصف خاصی را برای طرف مقابل صریح یا ضمنی شرط کرده باشد و بعد از عقد معلوم شود که فاقد وصف بوده، شرط کننده می تواند عقد نکاح را فسخ کند.
- در رابطه با احکام طلاق برای مرد باید گفت به موجب ماده 1133 قانون مدنی مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید. بنابراین طلاق توسط مرد بدون نیاز به ارائه دلیل بوده و منوط به پرداخت حقوق مالی زوجه می باشد.
- تبصره 3 ماده واحده قانون اصلاح مقررات طلاق در این خصوص بیان می دارد که اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفتر، موکول به تأدیه حقوق شرعی و قانونی زوجه (اعم از مهریه، نفقه، جهیزیه و غیر آن) به صورتنقد میباشد مگر در طلاق خلع یا مبارات (در حد آن چه بذل شده) و یا رضایت زوجه و یا صدور حکم قطعی اعسار شوهر
- از پرداخت حقوق فوقالذکر. بنابراین حقوق مالی زوجه در زمان طلاق عبارت است از مهریه، اجرت المثل، نفقه و ارث در حالتی که مواد 943 و 944 قانون مدنی مقرر می دارد.
- به موجب ماده 1082 قانون مدنی بعد از تحقق نکاح زن مالک تمام مهریه گشته و می تواند هر زمان که بخواد آن را از همسرش مطالبه نماید. میزان مهری که هنگام طلاق به زن تعلق می گیرد اگر زوجه باکره باشد نصف مهریه ی تعیین شده خواهد بود و اگر باکره نباشد، تمام آن می باشد.
- در رابطه با اجvت المثل، تبصره ی 6 ماده واحده ی طلاق بیان می دارد که س از طلاق در صورت درخواست زوجه مبنی بر مطالبه حقالزحمه کارهایی که شرعاً به عهده وی نبوده است، دادگاه بدواً از طریق تصالح نسبت به تأمین خواسته زوجه اقدام مینماید.
- در صورت عدم امکان تصالح، چنانچه ضمن عقد یا عقد خارج لازم، در خصوص امور مالی،شرطی شده باشد طبق آن عمل میشود، در غیر این صورت، هرگاه طلاق از طرف زوجه نباشد، و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، به ترتیب زیر عمل میشود:
الف - چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاً به عهده وی نبوده، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد، و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاهاجرتالمثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و بپرداخت آن حکم مینماید.
ب - در غیر مورد بند "الف"، با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را از باب بخشش (نحله( برای زوجه تعیین مینماید.
- بنابراین مطابق تبصره ی فوق الذکر جهت برخورداری زوجه از حق الزحمه ایام زوجیت باید شرایطی محقق گردد؛ این شرایط عبارت اند از طرح دعوای اجرت المثل به صورت تبعی، مطالبه ی حق الزحمه توسط زوجه، طلاق به درخواست مرد، مستند نبودن طلاق به تخلف زن از وظایف همسری یا سو رفتار زوجه، اثبات وجود دستور زوج، اثبات عدم قصد تبرع.
- در خصوص پرداخت نفقه توسط مرد باید گفت چنانچه طلاق بصورت رجعی باشد، نفقه ی زن در ایام عده برعهده ی مرد می باشد. بنابراین پس پایان عده مرد دیگر وظیفه ای در قبال پرداخت نفقه زن ندارد.
- همچنین اگر طلاق زن و مرد از نوع بائن باشد، مرد هیچ وظیفه ای درقبال پرداخت نفقه ندارد. ماده 1109 قانون مدنی در این خصوص بیان می دارد که نفقه مطلقه رجعیه در زمان عده بر عهده شوهر است مگر اینکه طلاق در حال نشوز واقع شده باشد لیکن اگر عده از جهت فسخ نکاح یا طلاق بائن باشد زن حق نفقه ندارد مگر در صورت حمل از شوهر خود که در این صورت تا زمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت.
پاسخ به سوال مخاطب در خصوص مشکل ناباروری زن و طلاق و مهریه
♦ در پاسخ به پرشی که طرح فرمودید و در خصوص تأثیر باردار نشدن زوجه در طلاق و مهریه باید گفت اقتضا ذات عقد نکاح و ازدواج فرزندآوری و فرزند دار شدن نیست که فقدان آن اصل نکاح را زیر سوال ببرد بلکه اقتضای ذات عقد نکاح ایجاد محرمیت و رابطه زن و شوهری است. مطابق قانون حق طلاق با مرد است و شما برای این کار نیاز به دلیلی ندارید. منتها باید بدانید که در صورت تصمیم به طلاق باید تمام حقوق مالی ایشان را پرداخت کنید و عدم باروری دلیلی برای عدم پرداخت مهریه و اجرت المثل و نفقه و نصف اموال و سایر حق مالی زوجه نیست.
♦ بنابراین این یک تصمیم شخصی است و شما می توانید با پرداخت حقوق مالی زوجه ایشان را طلاق دهید. از طرف دیگر اگر میخواهید ازدواجتان را حفظ کنید می توانید از طریق لقاح مصنوعی یا رحم اجاره ای صاحب فرزند شوید و یا کودکی را از بهزیستی به فرزندی بپذیرید.
♦ نکته ی قابل توجه این است که اگر زوجه عامل نا باروری بوده و خود قبل از ازدواج نیز از این ویژگی اطلاع داشته باشد و زوج بتواند این مراتب را به اثبات برساند شاید این دلیلی بر تدلیس یا فریب محسوب شده و موجبی برای فسخ نکاح باشد. باید توجه نمود که فسخ نکاح در این فرض زوج را از پرداخت مهریه و حقوق مالی زوجه معاف نمی کند و در صورت وقوع زناشویی کل مهر به زن تعلق می گیرد.
مستندات قانونی - تاثیر ناباروری زن در طلاق و مهریه
قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق
ماده واحده - از تاریخ تصویب این قانون زوجهایی که قصد طلاق و جدایی از یکدیگر را دارند بایستی جهت رسیدگی به اختلاف خود به دادگاهمدنی خاص مراجعه و اقامه دعوی نمایند. چنانچه اختلاف فیمابین از طریق دادگاه و حکمین، از دو طرف که برگزیده دادگاه هستند (آن طور که قرآنکریم فرموده است) حل و فصل نگردید دادگاه با صدور گواهی عدم امکان سازش آنان را به دفاتر رسمی طلاق خواهد فرستاد. دفاتر رسمی طلاق حقثبت طلاقهایی را که گواهی عدم امکان سازش برای آنها صادر نشده است، ندارند. در غیر این صورت از سر دفتر خاطی، سلب صلاحیت به عمل خواهد آمد.
تبصره 1 - نحوه دعوت از حکمین و بررسی صلاحیت آنان به عهده دادگاه مدنی خاص است که آییننامه اجرایی آن ظرف 2 ماه توسط وزیردادگستری تهیه و به تصویب رییس قوه قضاییه خواهد رسید.
تبصره 2 - گزارش کتبی مبنی بر عدم امکان سازش با توجه به کلیه شروط ضمن عقد و مطالب مندرج در اسناد ازدواج جمهوری اسلامی ایران ونیز تعیین تکلیف و صلاحیت سرپرستی فرزندان و حل و فصل مسائل مالی با امضای حکمین شوهر و زن مطلقه و همچنین گواهی کتبی سلامت روانیزوجین در صورتی که برای دادگاه مدنی خاص مشکوک باشد به دادگاه باید تحویل گردد.
تبصره 3 - اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفتر، موکول به تأدیه حقوق شرعی و قانونی زوجه (اعم از مهریه، نفقه، جهیزیه و غیر آن) به صورتنقد میباشد مگر در طلاق خلع یا مبارات (در حد آن چه بذل شده) و یا رضایت زوجه و یا صدور حکم قطعی اعسار شوهر از پرداخت حقوقفوقالذکر.
تبصره 4 - در طلاق رجعی گواهی کتبی اسکان زوجه مطلقه در منزل مشترک تا پایان عده الزامی است. و در صورت تحقق رجوع، صورت جلسهطلاق ابطال و در صورت عدم رجوع در مهلت مقرر، صورت جلسه طلاق تکمیل و ثبت میگردد، صورت جلسه تکمیلی طلاق با امضاء زوجین وحکمین و عدلین و سر دفتر و مهر دفترخانه معتبر است.
تبصره 5 - دادگاه مدنی خاص در مواقع لزوم میتواند از بین بانوان واجد شرایط قانون شرایط انتخاب قضات مشاور زن داشته باشد.
تبصره 6 - پس از طلاق در صورت درخواست زوجه مبنی بر مطالبه حقالزحمه کارهایی که شرعاً به عهده وی نبوده است، دادگاه بدواً از طریقتصالح نسبت به تأمین خواسته زوجه اقدام مینماید. و در صورت عدم امکان تصالح، چنانچه ضمن عقد یا عقد خارج لازم، در خصوص امور مالی،شرطی شده باشد طبق آن عمل میشود، در غیر این صورت، هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد، و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن ازوظایف همسری یا
سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، به ترتیب زیر عمل میشود:
الف - چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاً به عهده وی نبوده، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد، و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاهاجرتالمثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و بپرداخت آن حکم مینماید.
ب - در غیر مورد بند "الف"، با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی رااز باب بخشش (نحله) برای زوجه تعیین مینماید.
تبصره 7 - گواهی وجود یا عدم وجود جنین توسط پزشک ذیصلاح و آزمایشگاه مربوطه باید تحویل گردد.
ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی
هر گاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح زن مستحق نصف مهر است.
ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی
به مجرد عقد زن مالک مهر میشود و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.
تبصره (الحاقی ۱۳۷۶/۴/۲۹) - چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تادیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی کرده باشند.
آییننامه اجرایی این قانون حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با همکاری وزارت دادگستری و وزارت امور اقتصادی و دارائی تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.
ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی
هر گاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عیناً یا مثلا یا قیمتا استرداد کند.
ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی
نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض.
ماده ۱۱۰۹ قانون مدنی
نفقه مطلقه رجعیه در زمان عده بر عهده شوهر است مگر اینکه طلاق در حال نشوز واقع شده باشد لیکن اگر عده از جهت فسخ نکاح یا طلاق بائن باشد زن حق نفقه ندارد مگر در صورت حمل از شوهر خود که در این صورت تا زمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت.
ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی
عقد نکاح به فسخ یا به طلاق یا به بذل مدت در عقد انقطاع منحل میشود.
فصل اول - در مورد امکان فسخ نکاح
ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی
جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار اعم از این که مستمر یا ادواری باشد برای طرف مقابل موجب حق فسخ است.
ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی
عیوب زیر در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:
۱) خصاء
۲) عنن به شرط اینکه ولو یکبار عمل زناشویی را انجام نداده باشد.
۳) مقطوع بودن آلت تناسلی به اندازه ای که قادر به عمل زناشویی نباشد.
ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی
عیوب ذیل در زن موجب حق فسخ برای مرد خواهد بود
۱) قرن
۲) جذام
۳) برص
۴) افضاء
۵) زمین گیری
۶) نابینائی از هر دو چشم
ماده ۱۱۲۴ قانون مدنی
عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مزبور در حال عقد وجود داشته است.
ماده ۱۱۲۵ قانون مدنی
جنون و عنن در مرد هرگاه بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود.
ماده ۱۱۲۶ قانون مدنی
هر یک از زوجین که قبل از عقد عالم به امراض مذکوره در طرف دیگر بوده بعد از عقد فسخ نخواهد داشت.
ماده ۱۱۲۷ قانون مدنی
هرگاه شوهر بعد از عقد مبتلا به یکی از امراض مقاربتی گردد زن حق خواهد داشت که از نزدیکی با او امتناع نماید و امتناع به علت مزبور مانع حق نفقه نخواهد بود.
ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی
هر گاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متباینا بر آن واقع شده باشد.
ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی
در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجراء حکم محکمه و الزام او بدادن نفقه زن می تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق مینماید همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.
ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی
در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی میتواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنان چه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه میتواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده میشود.
تبصره (۱۳۸۱/۴/۲۹) - عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامهی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب میگردد:
۱- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه.
۲- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلا وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.
۳- محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.
۴- ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
۵- ابتلای زوج به بیماریهای صعبالعلاج روانی یا ساری یا هر عارضهی صعبالعلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.
موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود، حکم طلاق صادر نماید.
ماده ۱۱۳۱ قانون مدنی
خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ، نکاح را فسخ نکند خیار او ساقط میشود به شرط این که علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده بنظر عرف و عادت است
ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی
مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.
تبصره- زن نیز می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (۱۱۱۹)، (۱۱۲۹) و (۱۱۳۰) این قانون، از دادگاه تقاضای طلاق نماید.
ماده ۱۱۳۴ قانون مدنی
طلاق باید به صیغه طلاق و در حضور لااقل دو نفر مرد عادل که طلاق را بشنوند واقع گردد.
ماده ۱۱۳۵ قانون مدنی
طلاق باید منجز باشد و طلاق معلق به شرط باطل است.
ماده ۱۱۳۶ قانون مدنی
طلاق دهنده باید بالغ و عادل و قاصد و مختار باشد.
ماده ۱۱۳۷ قانون مدنی
ولی مجنون دائمی میتواند در صورت مصلحت مولیعلیه، زن او را طلاق دهد.
ماده ۱۱۳۸ قانون مدنی
ممکن است صیغه طلاق را به توسط وکیل اجراء نمود.
ماده ۱۱۳۹ قانون مدنی
طلاق مخصوص عقد دائم است و زن منقطعه به انقضای مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج میشود.
ماده ۱۱۴۰ قانون مدنی
طلاق زن در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس صحیح نیست مگر این که زن حامل باشد یا طلاق قبل از نزدیکی با زن واقع شود یاشوهر غایب باشد به طوری که اطلاع از عادت زنانگی بودن زن نتواند حاصل کند.
ماده ۱۱۴۱ قانون مدنی
طلاق در طهر مواقعه صحیح نیست مگر اینکه زن یائسه یا حامل باشد.
ماده ۱۱۴۲ قانون مدنی
طلاق زنی که با وجود اقتضای سن عادت زنانگی نمیشود وقتی صحیح است که از تاریخ آخرین نزدیکی با زن سه ماه گذشته باشد.
ماده ۹۴۳ قانون مدنی
اگر شوهر زن خود را به طلاق رجعی مطلقه کند هر یک از آنها که قبل از انقضاء عده بمیرد دیگری از او ارث میبرد لیکن اگر فوت یکی از آنها بعد از انقضاء عده بوده و یا طلاق بائن باشد از یکدیگر ارث نمیبرند.
ماده ۹۴۴ قانون مدنی
اگر شوهر در حال مرض زن خود را طلاق دهد و در ظرف یک سال از تاریخ طلاق به همان مرض بمیرد زوجه او ارث میبرد اگرچه طلاق بائن باشد مشروط بر اینکه زن شوهر نکرده باشد.
پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما