برای انتقال اموال بعد از فوت صلح عمری بهتر است یا وصیت نامه
- روش های انتقال اموال قبل از فوت می تواند از طریق هبه، صلح محاباتی یا صلح عمری یا وصیت باشد که چون شما در اهلیت کامل هستید (اعم از اهلیت استیفاء و تمتع) می توانید هر گونه دخل و تصرفی را در أموال خود داشته باشید و هیچکس هم حق اعتراض به این عمل حقوقی شما را ندارد؛
- این روش ها که بیان شد انتقال ارادی أموال در دوره حیات اشخاص است اما بعد از فوت انتقال قهری أموال به وراث طبق ماده ۱۴۰ قانون مدنی انجام می شود که ارث از جمله آنهاست.
- حال که شما تصمیم دارید اموال شما به همسرتان برسد باید در دوره حیات خود آن را انتقال دهید و بعد از مرگ اموال شما طبق قواعد مربوط به ارث به وراث منتقل خواهد شد.
وصیت نامه
در صورتی که بخواهید از طریق وصیت همسر خود را به عنوان موصی له(شخصی که وصیت له نفع او انجام می شود) قرار دهید و مالی را به عنوان موصی به به او واگذار کنید، ارزش آن مال باید فقط به اندازه یک سوم دارایی خالص شما باشد.
دارایی خالص به این معناست که بعد از فوت ابتدا دیون متوفی پرداخت می شود به علاوه هزینه های کفن و دفن که شامل همان دیون می شود.
بعد از آن است که خالص دارایی أموال مشخص خواهد شد و یک سوم آن به دست می آید.
در صورتی هم که مقدار اموالی را که به نفع موصی له وصیت کردید از ثلث أموال تجاوز کرده باشد، مازاد بر ثلث غیر نافد خواهد بود و ورثه شما می توانند مازاد بر ثلث را تنفیذ کنند.
صلح نامه
صلح عمری یکی از انواع قرارداد هاست که معمولا برای جلوگیری از نزاع های خانوادگی چه در زمان حیات و چه پس از فوت انجام میشود و بسیار مفید واقع میشود و آرامش را در خانواده ها ایجاد میکند .
با انعقاد قرارداد صلح عمری اموال غیر منقول (مثل زمین - خانه و ....) و منقول (خودرو و ...) را به سایر اشخاص منتقل کنید اما حق بهره برداری را تا پایان عمر خود یا هر شخص دیگری حفظ کنید به همین دلیل است که به صلح عمری معروف است و میتواند مدت آن عمر مصالح یا متصالح یا شخص دیگری باشد.
به مالک اول (شما) یا همان انتقال دهنده مصالح و به منتقل علیه یا انتقال گیرنده (همسر شما) متصالح گفته میشود .
اما نتیجتا انعقاد چنین قراردادی قبل از فوت توسط صلح نامه امکان پذیر است.
از دیگر مزایای انعقاد چنین صلحی جلوگیری از پرداخت مالیات ارث بر صلح عمری خواهد بود . چونکه مالک قبل از فوت اصل مال را انتقال داده است و حق استفاده و بهره برداری از آن را برای خود یا دیگران حفظ کرده است.( البته مالیات بر نقل و انتقال سند بر جای خود باقیست
انتقال املاک با توجه به ارزش اقتصادی 5% و انتقال حق واگذاری محل به وجوه دریافتی مالک 2% در تاریخ انتقال شامل مالیات است.)
موارد استفاده از عقد صلح
1- اول در مقام جلوگیری از نزاع و گسترش سازش و آشتی
2- دوم در مقام معامله .
مواد 752 و 758 قانون مدنی مفاهیم گسترده آن را تشریح کرده است.
در هر دو مورد یاد شده عقد صلح عقدی است لازم یعنی هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشند مگر در موارد معینه. (ماده 185 قانون مدنی)
در حالت تردید بین لازم یا جایز بودن عقود اصل بر لازم بودن آن است ( اصاله اللزوم)(ماده 219 قانون مدنی)
مقصود از موارد معینه در قانون صرف نظر از اقاله که قاعده عمومی قرارداد هاست اشاره به وجود خیارات قانونی در عقود لازم دارد.
مواد 760 و 761 قانون مدنی در مورد لازم بودن عقد صلح و غیر قابل فسخ بودن آن مگر به اشتراط خیار اشاره کرده است.
پس مصالح (شما) میتواند در متن قرارداد به مواردی به عنوان تعهد اشاره کند و در صورت عدم اجرای تعهدات توسط متصالح ضمانت اجرای آن رجوع به دفترخانه محل ثبت سند و فسخ عقد صلح است.
فسخ در قانون موضوعه ما همیشه اخرین راه است در ابتدا اظهارنامه رسمی به محل اقامت خوانده ( متصالح) ارسال میشود و از ایشان درخواست میشود تا به مفاد قرارداد عمل کند .
در مرحله دوم دادخواست الزام به انجام تعهد تنظیم میشود
در مرحله آخر که هیچ یک از راه های مذکور جوابگو نباشد دادخواست تایید حق فسخ باید تنظیم گردد.
در صورت فوت مصالح تمامی منافع مال مورد نظر به متصالحمنتقل میشود و متصالح مالک عین و منفعت آن میشود ( البته بعد از امضای صلح نامه مال به متصالح مشروط منتقل میشود مشروط بر فوت مصالح و متصالح پس از فوت مصالح مالکیت قطعی پیدا میکند )
و در مقابل هم ورثه دیگر حقی نسبت به مال مورد نظر ندارند و دادخواست انحصار وراثت نسبت به مال مورد نظر سالبه به انتفاءموضوع است زیرا آنان حقی نسبت به مال ندارند .
مستندات قانونی - راه های انتقال اموال
ماده 185 قانون مدنی
عقد لازم آن است که هیچیک ازطرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشد مگر در موارد معینه .
ماده 219 قانون مدنی
عقودی که برطبق قانون واقع شده باشدبین متعاملین و قائم مقام آنها لازم الاتباع است مگر اینکه به رضای طرفین اقاله یا بعلت قانونی فسخ شود.
ماده 752 قانون مدنی
صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود.
ماده 758 قانون مدنی
صلح درمقام معاملات هرچندنتیجه معامله راکه بجایآن واقع شده است می دهدلیکن شرایط وا حکام خاصه آن معامله را ندارد بنابراین اگر مورد صلح عین باشددر مقابل عوض نتیجه آن همان نتیجه بیع خواهدبود بدون این که شرایط و احکام خاصه بیع در آن مجری شود.
ماده 760 قانون مدنی
صلح عقد لازم است اگرچه در مقام عقود جایزه واقع شده باشد و بر هم نمی خورد مگر در مواردفسخ به خیار یا اقاله .
ماده 761 قانون مدنی
صلحی که در مورد تنازع یا مبنی به تسامح باشد قاطع بین طرفین است و هیچیک نمی تواند آن را فسخ کند اگر چه بهادعاء غبن باشد مگر در صورت تخلف شرط یا اشتراط خیار.
پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما