شرایط هبه نامه عادی
- به موجب ماده 795 قانون مدنی هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر (واهب) مالی را مجانا به دیگری (متهب) تملیک می کند.
- هبه جزء عقود تشریفاتی است بدان معنا که این عقد زمانی واقع می گردد که که متهب عین موهوبه را قبض نماید. قبض عین موهوبه یعنی آنکه مال به نوعی در اختیار متهب قرار گیرد که بتواند آن را تصرف نماید.
- بنابراین تا زمانی که مال به دست متهب نرسیده باشد، عقد هبه بطور کامل واقع نگردیده است و اگر پیش از قبض هر یک از واهب یا متهب فوت کند عقد هبه باطل است چراکه به علت عدم قبض عین موهوبه عقد کامل نگردیده و هیچ انتقال مالکیتی صورت نگرفته است.
- همچنین در صورتی که واهب قبل از قبض محجور شود، دیگر هبه منعقد نمی گردد اما حجر متهب پیش از قبض اثریی بر هبه ندارد و ولی متهب می تواند مال را قبض نماید.
- علاوه بر قبض مال توسط متهب که یکی از ارکان عقد هبه محسوب می شود، از دیگر شرایط هبه نامه قبول متهب و همچنین اهلیت تصرف واهب در مال خود می باشد بدان معنا که واهب نباید ورشکسته باشد یا مالی را هبه کند که وثیقه ی طلب خاصی است.
- هبه نامه می تواند رسمی یا غیر رسمی و عادی باشد. هبه نامه ی رسمی به موجب ماده 47 قانون ثبت اسناد و املاک در دفترخانه اسناد رسمی به ثبت می رسد و دارای سند رسمی است. به همین خاطر امکان تردید و انکار در هبه نامه رسمی وجود ندارد.
- هبه نامه عادی به موجب ماده 10 قانون مدنی در صورتی که مطابق شرایط قانونی و شکلی هبه تنظیم شود از اعتبار برخوردار بوده و نافذ است.
- تنها تفاوت هبه نامه رسمی یا غیر رسمی در اعتبار آن ها در صورت وقوع دعوای حقوقی است چراکه بر خلاف هبه نامه رسمی در هبه نامه عادی امکان انکار و تردید وجود دارد.
- بنابراین در رابطه با اعتبار هبه نامه عادی باید گفت در صورت رعایت شرایط صحت عقد هبه از جمله مشخص بودن موضوع قرارداد، رضایت و خواست واهب و متهب، معین بودن مال موهوبه، مشروع بودن موضوع قرارداد و قبض مال توسط متهب، هبه نامه عادی معتبر بوده و قابل استناد می باشد.
- نکته قابل توجه در خصوص جایز بودن عقد هبه است. توضیح آنکه عقد هبه عقدی است که جز در موارد خاص، امکان فسخ آن وجود دارد و واهب هر زمان که بخواهد می تواند از هبه رجوع کند.
- موارد خاصی که وقوع آن موجب لزوم عقد شده و امکان فسخ هبه نامه را از واهب سلب می کند مطابق ماده 803 قانون مدنی بدین شرح است:
1- در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد.
۲- در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
۳- در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهرا” مثل اینکه متهب به واسطه فلس مهجور شود خواه اختیارا” مثل اینکه عین موهوبه به رهن داده شود.
- به این موارد باید فوت واهب یا متهب را افزود که در صورتی که هر یک از طرفین هبه نامه فوت کنند، هبه قابل رجوع نخواهد بود.
پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص اعتبار هبه نامه بین پدر و فرزند بعد از فوت
♦ در پاسخ به سوالی که طرح کردید باید گفت هبه نامه عادی به موجب ماده 10 قانون مدنی و با رعایت شرایط عمومی صحت قرارداد و شرایط اختصاصی صحت عقد هبه معتبر و نافذ می باشد. در پاسخ به پرسش دوم شما و بدهی برادرتان به بانک باید گفت بدهی وی باید از ماترک او (دارایی زمان فوت متوفی که به سبب فوت از مالکیت وی خارج میشود) پرداخت شود.
♦ در خصوص سهم الارث مادرتان نیز باید گفت بله کسر می شود. به دلیل اینکه ایشان یکی از وراث بوده و هبه نامه را با پدرتان امضا نموده است، مال موضوع هبه نامه از سهم الارث هر دو وارث یعنی هم پدر و هم مادرتان منتقل می گردد.
مستندات قانونی - اعتبار هب نامه
ماده 10قانون مدنی
قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نمودهاند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.
ماده ۷۹۵ قانون مدنی
هبه عقدی است که به موجب آن یکنفر مالی را مجانا به کس دیگری تملیک می کند تملیک کننده واهب طرف دیگر را متهب ، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه می گویند.
ماده ۷۹۶ قانون مدنی
واهب باید برای معامله و تصرف در مال خود اهلیت داشته باشد.
ماده ۷۹۷ قانون مدنی
واهب باید مالک مالی باشد که هبه می کند.
ماده ۷۹۸ قانون مدنی
هبه واقع نمی شود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اینکه مباشر قبض خود متهب باشد یا وکیل او و قبض بدون اذن واهب اثری ندارد.
ماده ۷۹۹ قانون مدنی
در هبه به صغیر یا مجنون یا سفیه قبض ولی معتبر است .
ماده ۸۰۰ قانون مدنی
در صورتی که عین موهوبه در ید متهب باشد محتاج به قبض نیست .
ماده ۸۰۱ قانون مدنی
هبه ممکن است معوض باشد و بنابراین واهب می تواند شرط کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجانا” بجا آورد.
ماده۸۰۲ قانون مدنی
اگر قبل از قبض واهب یا متهب فوت کند هبه باطل میشود.
ماده ۸۰۳ قانون مدنی
بعد از قبض نیز واهب میتواند به ابقاء عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد ذیل :
۱- در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد.
۲- در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
۳- در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متعب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهرا” مثل اینکه متهب به واسطه فلس مهجور شود خواه اختیارا” مثل اینکه عین موهوبه به رهن داده شود.
ماده۸۰۴ قانون مدنی
در صورت رجوع واهب نماآت عین موهوبه اگر متصل باشد مال واهب و اگر منفصل باشد مال متهب خواهد بود.
ماده ۸۰۵ قانون مدنی
بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست .
ماده۸۰۶ قانون مدنی
هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.
ماده۸۰۷ قانون مدنی
اگر کسی مالی را به عنوان صدقه به دیگری بدهد حق رجوع ندارد.
ماده 868 قانون مدنی
مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفی مستقر نمیشود مگر پس از اداء حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق گرفته.
ماده ۴۷ قانون ثبت اسناد و املاک
در نقاطی که اداره ثبت اسناد و املاک و دفاتر اسناد رسمی موجود بوده و وزارت عدلیه مقتضی بداند ثبت اسناد ذیل اجباری است:
۱- کلیه عقود و معاملات راجعه به عین یا منافع اموال غیرمنقوله که در دفتر املاک ثبت نشده.
۲- صلحنامه و هبهنامه و شرکتنامه.
پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما