تاثیر وصیت در اعتبار وکالت فروش
اگر ملک موصی به وارثی واگذار گردد ولی دیگری (وارث دوم) وکالت فروش داشته باشد و از طرفی موصی قبل از مرحوم شدن شفاها وصیت کرده باشد و به آنها گفته باشد ملک فروخته شود و ملک کوچکتری برای وارث صاحب سند (وارث اول) خریداری شود وارث دوم ملزم به اقدام می باشد و وارث اول مجاب به پذیرش شرط است؟
امتیاز:
|
تعداد بازدید: 3058
اگر با وجود وکالت فروش مالک بر مال خود وصیت کند، اعتبار هر کدام چگونه است ؟
- وصیت عمل حقوقی است که به موجب آن شخص به صورت مستقیم یا در نتیجه تسلیط دیگران، در اموال یا حقوق خود برای بعد از فوت تصرف میکند. قانون مدنی در مواد 825 تا 860 را به بحث وصیت اختصاص داده است.
- در قانون مدنی وصیت به دو قسم وصیت عهدی و وصیت تملیکی تقسیم گردیده است.
- در وصیت عهدی کسی که وصیت می کند موصی، کسی که به موجب وصیت عهدی عهدا دار انجام کار یا کارهایی می گردد وصی نامیده می شود. همچنین به وصیت عهدی وصایت نیز طالاق می گردد.
- در وصیت تملیکی وصیت کننده را موصی و کسی که وصیت به نفع او شده است موصی له و در صورتی که متعدد باشند موصی لهم نامیده می شوند. همچنین آنچه که مورد وصیت قرار می گیرد موصی به نام دارد.
- وصیت کننده بطور قطع به یقین باید اهلیت و مجاز به تصرف در اموال خود باشد.
- موصی فقط تا میزان یک سوم ترکه میتواند وصیت کند و بیش از یک سوم آن باید با اجازه ورثه باشد.
- اگر وارثی بیش از یک سوم را تنفیذ کند فقط نسبت به سهم او نافذ می باشد و اگر مالی معینی را تقویم نمود و قیمت آن بیش از یک سوم باشد مازاد آن متعلق به ورثه می باشد.
- لازم به ذکر است میزان ثلث به اعتبار دارایی وصیت کننده در هنگام فوت موصی مورد نظرمی باشد نه به اعتبار دارایی در هنگام وصیت.
- موصی به باید مالیت و منفعت عقلایی، قابلیت نقل و انتقال داشته و در ملکیت موصی بوده و نباید متعلق به شخص ثالث باشد.
- وصیت کردن بر مال نامشروع باطل می باشد.
- وصیت کردن بر چیزی که بعدا موجود می شود صحیح است.
- در وصیت تملیکی، تملیک با قبول موصی له پس از فوت موصی محقق میشود. بنابراین قبول آن قبل از فوت موصی موثر نیست.
- در وصیت عهدی کسی که مجری انجام وصیت قرار میگیرد در زمان زنده بودن وصیت کننده میتواند با این وصیت مخالفت کند و نپذیرد اما پس از مرگ وی، مجری باید به انجام آنچه که موضوع وصیت متوفی بوده عمل کند.
اعتبار وصیت و وکالت فروش
در خصوص تاثیر وصیت در اعتبار وکالت فروش باید گفت موصی می تواند از وصیت خود رجوع نماید خواه وصیت عهدی باشد خواه تملیکی. این حق را نمی توان از طریق قرارداد و تعهد اسقاط نمود چراکه قانون راجع به حق رجوع وصیت از قواعد آمره است و اراده افراد برخلاف آن اثر ندارد. رجوع از وصیت به وسیله اراده موصی بوجود می آید و عدم موافقت موصی له یا وصی تاثیری در آن ندارد.
رجوع از وصیت به هر لفظ و فعلی که کاشف از اراده ی رجوع باشد محقق می گردد. رجوع لفظی از وصیت مانند آن است که موصی بگوید "از وصیت خود رجوع کردم". رجوع فعلی نیز مانند اسن است که موصی عملی انجام دهد که با موضوع وصیت منافات داشته باشد؛ مثلا موصی مورد وصیت را به دیگری منتقل نماید یا وکالت فروش در خصوص موصی به بدهد.
رجوع از وصیت همچنین می تواند به صراحت باشد یا اینکه بصورت ضمنی محقق گردد. رجوع صریح از وصیت بدین صورت است که موصی بصورت مستقیم و به گونه ای که پشیمانی و فسخ وصیت سابق از آن استنباط گردد، از وصیت خویش عدول کند. رجوع ضمنی نیز به گونه ای است که موصی با ارتکاب افعال و اعمالی که با وصیت قابلیت اجرا ندارد از وصیت خویش رجوع نماید. همچنین رجوع از وصیت می تواند بصورت قولی (شفاهی) یا کتبی باشد.
در خصوص رجوع از وصیت تفاوتی نمی کند که مورد وصیت مال (اعم از عین یا منفعت) باشد یا عمل مثلا ولایت بر صغار.
پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص اعتبار وکالت فروش و وصیت
♦ در پاسخ به پرسش شما باید گفت موصی می تواند به هر شیوه ای که بخواهد از وصیت رجوع نماید؛ بنابراین باید به منظور پی بردن به اراده ی او، فهم عرفی را در این زمینه ملاک تشخیص در نظر گرفت. همچنین، همیشه باید آخرین اراده ی موصی در نظر گرفته شود و نباید برخلاف آخرین اراده ی او عمل نمود.
♦ با توجه به مطالب گفته شده و از آنجایی که سوال شما واضح نمی باشد باید گفت اگر موصی به مالی وصیت نمود و سپس وکالت در فروش همان مال به دیگری اعطا نمود، این امر به معنای رجوع ضمنی از وصیت تملیکی می باشد و وصیت فاقد اعتبار می باشد. اما اگر ابتدا وکالت فروش داده شده و سپس به همان مال وصیت شده است، وکالت به جهت انجام عملی معارض با مورد وکالت توسط موکل منفسخ شده و وصیت تملیکی معتبر می باشد و پس از فوت موصی با قبول موصی له تملیک محقق می گردد.
مستندات قانونی - اعتبار وصیت با وجود وکالت فروش
ماده ۸۲۵ قانون مدنی
وصیت بر دو قسم است: تملیکی و عهدی.
ماده ۸۲۶ قانون مدنی
وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند.
وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور مینماید.
وصیت کننده موصی، کسی که وصیت تملیکی به نفع او شده است موصی له، مورد وصیت موصیبه و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده میشود وصی نامیده میشود.
ماده ۸۲۷ قانون مدنی
تملیک به موجب وصیت محقق نمیشود مگر با قبول موصیله پس از فوت موصی.
ماده ۸۲۸ قانون مدنی
هر گاه موصیله غیر محصور باشد مثل اینکه وصیت برای فقرا یا امور عامالمنفعه شود قبول شرط نیست.
ماده ۸۲۹ قانون مدنی
قبول موصیله قبل از فوت موصی موثر نیست و موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتی که موصیله موصی به را قبض کرده باشد.
ماده ۸۳۰ قانون مدنی
نسبت به موصیله رد یا قبول وصیت بعد از فوت موصی معتبر است بنابراین اگر موصیله قبل از فوت موصی وصیت را رد کرده باشد بعد از فوت میتواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت آن را قبول و موصی به را قبض کرد دیگر نمیتواند آن را رد کند لیکن اگر قبل از فوت قبول کرده باشد بعد از فوت قبول ثانوی لازم نیست.
ماده ۸۳۱ قانون مدنی
اگر موصیله صغیر یا مجنون باشد رد یا قبول وصیت با ولی خواهد بود.
ماده ۸۳۲ قانون مدنی
موصیله میتواند وصیت را نسبت به قسمتی از موصی به قبول کند در این صورت وصیت نسبت به قسمتی که قبول شده صحیح ونسبت به قسمت دیگر باطل میشود.
ماده ۸۳۳ قانون مدنی
ورثه موصی نمیتواند در موصی به تصرف کند مادام که موصیله رد یا قبول خود را به آنها اعلام نکرده است. اگر تاخیر این اعلام موجب تضرر ورثه باشد حاکم موصیله را مجبور میکند که تصمیم خود را معین نماید.
ماده ۸۳۴ قانون مدنی
در وصیت عهدی قبول شرط نیست لیکن وصی میتواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصی رد نکرد بعد از آن حق رد ندارد گرچه جاهل بر وصایت بوده باشد.
ماده ۸۳۵ قانون مدنی
موصی باید نسبت به مورد وصیت جائز التصرف باشد.
ماده ۸۳۶ قانون مدنی
هر گاه کسی به قصد خودکشی خود را مجروح یا مسموم کند یا اعمال دیگر از این قبیل که موجب هلاکت است مرتکب گردد و پس از آن وصیت نماید آن وصیت در صورت هلاکت باطل است و هر گاه اتفاقاً منتهی به موت نشد وصیت نافذ خواهد بود.
ماده ۸۳۷ قانون مدنی
اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست.
ماده ۸۳۸ قانون مدنی
موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند.
ماده ۸۳۹ قانون مدنی
اگر موصی ثانیاً وصیتی بر خلاف وصیت اول نماید وصیت دوم صحیح است.
ماده ۸۴۰ قانون مدنی
وصیت به صرف مال در امر غیر مشروع باطل است.
ماده ۸۴۱ قانون مدنی
موصی به باید ملک موصی باشد و وصیت به مال غیر ولو با اجازه مالک باطل است.
ماده ۸۴۲ قانون مدنی
ممکن است مالی را که هنوز موجود نشده است وصیت نمود.
ماده ۸۴۳ قانون مدنی
وصیت به زیاده بر ثلث ترکه نافذ نیست مگر به اجازه وراث و اگر بعض از ورثه اجازه کند فقط نسبت به سهم او نافذ است.
ماده ۸۴۴ قانون مدنی
هر گاه موصی به مال معینی باشد آن مال تقویم میشود اگر قیمت آن بیش از ثلث ترکه باشد مازاد مال ورثه است مگر اینکه اجازه از ثلث کند.
ماده ۸۴۵ قانون مدنی
میزان ثلث به اعتبار دارائی موصی در حین وفات معین میشود نه به اعتبار دارائی او در حین وصیت.
ماده ۸۴۶ قانون مدنی
هر گاه موصی به منافع ملکی باشد دائماً یا در مدت معین به طریق ذیل از ثلث اخراج میشود:
بدواً عین ملک با منافع آن تقویم میشود سپس ملک مزبور با ملاحظه مسلوبالمنفعه بودن در مدت وصیت تقویم شده تفاوت بین دو قیمت از ثلث حساب میشود.
اگر موصی به منافع دائمی ملک بوده و بدین جهت عین ملک قیمتی نداشته باشد قیمت ملک با ملاحظه منافع از ثلث محسوب میشود.
ماده ۸۴۷ قانون مدنی
اگر موصیبه کلی باشد تعیین فرد با ورثه است مگر اینکه در وصیت طور دیگر مقرر شده باشد.
ماده ۸۴۸ قانون مدنی
اگر موصی به جزء مشاع ترکه باشد مثل ربع یا ثلث موصیله با ورثه در همان مقدار از ترکه مشاعاً شریک خواهد بود.
ماده ۸۴۹ قانون مدنی
اگر موصی زیاده بر ثلث به ترتیب معینی وصیت به اموری کرده باشد ورثه زیاده بر ثلث را اجازه نکنند به همان ترتیبی که وصیت کرده است از ترکه خارج میشود تا میزان ثلث و زاید بر ثلث باطل خواهد شد و اگر وصیت به تمام یک دفعه باشد زیاده از همه کسر میشود.
ماده ۸۵۰ قانون مدنی
موصیله باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است.
ماده ۸۵۱ قانون مدنی
وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک او منوط است بر اینکه زنده متولد شود.
ماده ۸۵۲ قانون مدنی
اگر حمل در نتیجه جرمی سقط شود موصیبه به ورثه او میرسد مگر اینکه جرم مانع ارث باشد.
ماده ۸۵۳ قانون مدنی
اگر موصیلهم متعدد و محصور باشند موصی به بین آنها بالسویه تقسیم میشود مگر اینکه موصی طور دیگر مقرر داشته باشد.
ماده ۸۵۴ قانون مدنی
موصی میتواند یک یا چند نفر وصی معین نماید. در صورت تعداد اوصیاء باید مجتمعاً عمل بوصیت کنند مگر در صورت تصریح به استقلال هر یک.
ماده ۸۵۵ قانون مدنی
موصی میتواند چند نفر را به نحو ترتیب وصی معین کند به این طریق که اگر اولی فوت کرد دومی وصی باشد و اگر دومی فوت کرد سومی باشد و هکذا.
ماده ۸۵۶ قانون مدنی
صغیر را میتوان به اتفاق یک نفر کبیر وصی قرار داد. در این صورت اجراء وصایا با کبیر خواهد بود تا موقع بلوغ و رشد صغیر.
ماده ۸۵۷ قانون مدنی
موصی میتواند یک نفر را برای نظارت در عملیات وصی معین نماید. حدود اختیارات ناظر به طریقی خواهد بود که موصی مقرر داشته است یا از قرائن معلوم شود.
ماده ۸۵۸ قانون مدنی
وصی نسبت به اموالی که بر حسب وصیت در ید او میباشد حکم امین را دارد و ضامن نمیشود مگر در صورت تعدی یا تفریط.
ماده ۸۵۹ قانون مدنی
وصی باید بر طبق وصایای موصی رفتار کند و الا ضامن و منعزل است.
ماده ۸۶۰ قانون مدنی
غیر از پدر و جد پدری کس دیگر حق ندارد بر صغیر وصی معین کند.
پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما
جهت ارتباط با وکیل پایه یک دادگستری کلیک کنید - 88019243