آیا امکان زدن سند بنام دو پسر قبل از فوت وجود دارد ؟
- در خصوص سند زدن ملک بنام بعضی از فرزندان قبل از فوت باید گفت امکان انتقال مال و اموال قبل از فوت اشخاص به فرزندان وجود دارد.
- با این حال این انتقالات دیگر ارث محسوب نمی شود چراکه ارث مفهومی است که پس از فوت افراد محقق شده و قوانین آن تابع مقررات قانونی خاصی است در حالی که انجام معامله و انتقال اموال در زمان حیات با هر انگیزه ای که باشد همچون انجام سایر معاملات و تابع قوانین هر عقدی است که در قالب آن انجام می شود.
- بنابراین ارث شامل کلیه اموال، دارایی ها، بدهیها، حقوق و وظایف شخص پس از مرگش گفته میشود که به موجب قانون به شخص یا اشخاص دیگری منتقل میگردد و به هر فرد میزان سهمی مطابق قانون اعطا خواهد شد در حالی که تقسیم اموال پیش از فوت می تواند منصفانه یا غیرمنصفانه بوده یا همه ی اموال به یک فرزند منتقل گردد و این انتقال ارث محسوب نمی شود.
- انتقال اموال به فرزندان در زمان حیات می تواند در قالب های متنوعی صورت بگیرد از جمله بیع، صلح عمری، هبه یا وصیت و در صورت رعایت شرایط صحت معاملات و عقود و عدم مخالفت با قانون، این عقد معتبر بوده و کسی نمی تواند معترض به آن گردد.
- بطور معمول این انتقال در قالب صلح عمری محقق می گردد. صلح عمری عقدی است که به موجب آن شخص حق انتفاع مال و اموال خود را در زمان حیاتش برای خود نگاه داشته و این اموال پس از فوت او به فردی که در قرارداد صلح نامبرده شده انتقال خواهد یافت.
- مزیت عقد صلح عمری برای انتقال اموال به فرزندان نسبت به عقد بیع این می باشد که با انعقاد عقد صلح عمری، شخص می تواند تا پایان عمر از ملک یا اموال مورد صلح استفاده نموده و صاحب منافع آن ها خواهند بود.
- این در حالی است که بیع موجب انتقال مالکیت مبیع می شود و طرفی که اموالش را انتقال داده است دیگر نمی تواند از آن استفاده نماید. همچنین صلح عمری نسبت به وصیت این ویژگی را دارد که فرد می تواند تمام اموال خود را به شخصی که می خواهد واگذار کند و هیچ محدودیتی برای او وجود نخواهد داشت در حالی که وصیت تنها نسبت به یک سوم اموال نافذ است.
پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص انتقال ملک به یک فرزند
♦ در پاسخ به پرسشی که در مورد سند زدن ملک بنام بعضی از فرزندان قبل از فوت مطرح فرمودید باید گفت طبق قانون افراد می توانند در زمان حیات خویش اموال خود را به هر کسی که خودشان تمایل دارند منتقل کنند.
وقتی فرد در دوره حیات خود تصمیم به دخالت و تصرف حقوقی در اموال خود میگیرد این شامل مقررات ارث نمیشود و هیچ گونه ممنوعیت ندارد.
♦ به موجب ماده 30 قانون مدنی هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد. بنابراین همه ی افراد تا زمانی که زنده هستند بصورت مطلق بر اموال و دارایی شان مسلط می باشند مگر آنکه قانون مواردی را استثناء نموده باشد.
مستندات قانونی- مقررات انتقال اموال به فرزندان
ماده ۳۰ قانون مدنی
هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد.
ماده ۱۹۰ قانون مدنی
برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است:
۱. قصد طرفین و رضای آنها
۲.اهلیت طرفین
۳.موضوع معین که مورد معامله باشد
۴. مشروعیت جهت معامله
ماده ۷۵۲ قانون مدنی
صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود.
ماده ۷۵۳ قانون مدنی
برای صحت صلح طرفین باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح داشته باشند.
ماده ۷۵۴ قانون مدنی
هر صلح نافذ است جز صلح بر امری که غیر مشروع باشد.
ماده ۷۵۵ قانون مدنی
صلح با انکار دعوی نیز جائز است بنابراین درخواست صلح اقرار محسوب نمیشود.
ماده ۷۵۶ قانون مدنی
حقوق خصوصی که از جرم تولید میشود ممکن است مورد صلح واقع شود.
ماده ۷۵۷ قانون مدنی
صلح بلاعوض نیز جائز است.
ماده ۷۵۸ قانون مدنی
صلح در مقام معاملات هر چند نتیجه معامله را که به جای آن واقع شده است میدهد لیکن شرایط و احکام خاصه آن معامله را ندارد بنابراین اگر مورد صلح عین باشد در مقابل عوض نتیجه آن همان نتیجه بیع خواهد بود بدون اینکه شرایط و احکام خاصه بیع در آن مجری شود.
ماده ۷۵۹ قانون مدنی
حق شفعه در صلح نیست هر چند در مقام بیع باشد.
ماده ۷۶۰ قانون مدنی
صلح عقد لازم است اگر چه در مقام عقود جائزه واقع شده باشد و بر هم نمیخورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله.
ماده ۷۶۱ قانون مدنی
صلحی که در مورد تنازع یا مبنی بر تسامح باشد قاطع بین طرفین است و هیچ یک نمیتواند آن را فسخ کند اگر چه به ادعاء غبن باشد مگر در صورت تخلف شرط یا اشتراط خیار.
ماده ۷۶۲ قانون مدنی
اگر در طرف مصالحه و یا در مورد صلح اشتباهی واقع شده باشد صلح باطل است.
ماده ۷۶۳ قانون مدنی
صلح با کراه نافذ نیست.
ماده ۷۶۴ قانون مدنی
تدلیس در صلح موجب خیار فسخ است.
ماده ۷۶۵ قانون مدنی
صلح دعوی مبتنی بر معامله باطله باطل است ولی صلح دعوی ناشی از بطلان معامله صحیح است.
ماده ۷۶۶ قانون مدنی
اگر طرفین به طور کلی تمام دعاوی واقعیه و فرضیه خود را به صلح خاتمه داده باشند کلیه دعاوی داخل در صلح محسوب است اگر چه منشاء دعوی در حین صلح معلوم نباشد مگر اینکه صلح بحسب قرائن شامل آن نگردد.
ماده ۷۶۷ قانون مدنی
اگر بعد از صلح معلوم گردد که موضوع صلح منتفی بوده است صلح باطل است.
ماده ۷۶۸ قانون مدنی
در عقد صلح ممکن است احد طرفین در عوض مالالصلحی که میگیرد متعهد شود که نفقه معینی همه ساله یا همه ماهه تا مدت معین تادیه کند این تعهد ممکن است به نفع طرفین مصالحه یا به نفع شخص یا اشخاص ثالث واقع شود.
ماده ۷۶۹ قانون مدنی
در تعهد مذکوره در ماده قبل به نفع هر کس که واقع شده باشد ممکن است شرط نمود که بعد از فوت منتفع نفقه به وراث او داده شود.
ماده ۷۷۰ قانون مدنی
صلحی که بر طبق دو ماده فوق واقع میشود به ورشکستگی یا افلاس متعهد نفقه فسخ نمیشود مگر اینکه شرط شده باشد.
ماده ۸۴۳ قانون مدنی
وصیت به زیاده بر ثلث ترکه نافذ نیست مگر به اجازه وراث و اگر بعض از ورثه اجازه کند فقط نسبت به سهم او نافذ است.
پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما