X

نمونه قراردادها

نمونه قراردادهای حقوقی تنظیم شده توسط وکلای متخصص قرارداد

 عقد لازم و عقد جایز

عقد لازم و عقد جایز

عقود از جهت قابلیت فسخ یا عدم امکان فسخ به دو نوع عقود لازم (لازم الاجرا و غیر قابل فسخ) و عقود جایز (قابل فسخ و انحلال) تقسیم می شوند.اصل بر لازم الاجرا بودن عقود است یعنی اگر تردید کنیم عقدی لازم است یا جایز و قانون در مورد آن صراحتی نداشته باشد باید قائل به غیر قابل انحلال بودن و لازم الاجرا بودن آن عقد باشیم.عقود لازم فقط با توافق طرفین قابل انحلال هستند در حالیکه عقود جایز حتی با میل و خواست یک طرف پس از اعلام به طرف دیگر فسخ و منحل می شود.عقود لازم مثل بیع، اجاره، معاوضه، صلح، رهن و عقود جایز مثل وکالت، عاریه، ودیعه و هبه.در ادامه می توانید ضمن مطالعه ویژگیهای مهم عقود لازم و عقود جایز با سایر انواع عقود نیز آشنا شوید.

 

  |  
بازدید: 54719
  |  
امتیاز: Article Rating

عقد لازم و جایز و موارد انحلال آنها

عقد لازم :

عقد لازم آن است که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ (انحلال ارادی) آن را نداشته باشد مگر در موارد معینه. 

بنابراین عقد لازم را در دو صورت می توان منحل کرد:

1) موارد معین در قانون به موجب یکی از خیارات (اختیاری که طرف عقد لازم در فسخ آن دارد)

2) اقاله یا تفاسخ: به این صورت ک همان اراده هایی که عقد را به وجود آورده اند، می توانند با توافق یکدیگر آن را منحل کنند.

عقد جایز :

عقد جایز آن است که هر یک از طرفین بتوانند هر وقتی بخواهد آن را فسخ کند.

اصولا قابلیت فسخ عقد جایز، جزء ماهیت آن نیست و حق فسخ قرارداد قابل اسقاط است مگر در مواردی که جواز عقد با نظم عمومی در ارتباط است که در این صورت نمی توان عقد جایز را از نظر قابلیت فسخ به صورت عقد لازم درآورد و آن عقودی است مثل وعده نکاح یا رجوع از وصیت.

 

راه های فسخ عقد جایز :

1-  انعقاد عقد در قالب عقد صلح (صلح عقد لازم است، اگرچه در مقام عقود جایز واقع شده باشد و بر هم نمی خورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله)

2- درج شرط عدم قابلیت فسخ

3- گنجاندن خود عقد جایز ضمن عقد لازم

4- درج شرط عدم قابلیت فسخ ضمن خود عقد جایز (مثل وکالت بلاعزل)، لازم به ذکر است در صورت گنجاندن عقد جایز ضمن عقد لازم، ماهیت عقد جایز تغییر نمی کند، بلکه فقط عقد جایز از آن عقد لازم، کسب لزوم می کند. به این معنا که دیگر هیچ یک از طرفین نمی توانند هر وقت بخواهند عقد را فسخ کنند ولی عقد جایز همچنان با فوت، یا جنون یا سفه (اگر رشد شرط شده باشد) منفسخ می شود.

 

 

انواع عقود

عقد دو وجهی : عقد ممکن است نسبت به یک طرف لازم باشد و نسبت به طرف دیگر جایز اصولا هرگاه قرارداد برای یک طرف ایجاد حق نماید، قرارداد نسبت به او جایز و نسبت به طرف دیگر لازم خواهد بود. مانند رهن. که این عقد نسبت به مرتهن که حقی برای او ایجاد شده است، جایز است و او می تواند هر قت که بخواهد عقد را فسخ نماید ونسبت به راهن لازم است و وی نمی تواند قبل از اینکه دین خود را ادا نماید و یا به نحوی از انحاء قانونی از آن بری شود، رهن را مسترد دارد.

عقد خیاری : عقد خیاری آن است که برای طرفین یا یکی از آنها یا برای ثالثی اختیار فسخ باشد. عقد خیاری عقد لازمی است که در آن شرط خیار (اختیار و حق فسخ معامله) شده باشد.

عقد منجز : عقد منجز آن است که تاثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری نباشد. تعلیق در انشاء یعنی وابسته کردن تشکیل و ایجاد معامله، که باطل است و تعلیق در منشا یعنی وابسته کردن وجود و تحقق ماهیت عقد، صحیح است.

عقد معلق : عقد معلق آن است که تاثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری باشد. عقد معلق در مرحله انشاء و توافق با سایر عقود تفاوتی ندارد و اثر عقد است که در این گونه قراردادها، منوط به امر خارجی می شود.

عقد معوض: عقدی است که بر حسب طبیعت خود، دارای دو موضوع باشد. هر یک از طرفین در برابر مالی که می دهد یا تعهدی که بر عهده می گیرد، مال یا تعهد دیگری را برای حود تحصیل می کند. لازم به ذکر است در عقود معوض، تفاوت ارزش دو عوض مانع از معوض شناختن عقد نیست، مگر آنکه عوض چنان ناچیز و کم بها باشد که عرف آن را نادیده گرفته و ظن و گمان صوری بودن عقد معوض ایجاد شود. مانند فروش یک ملک به یک شاخه نبات.

عقد مجانی : عقدی است که یک یا چند نفر بر اساس آن در مقابل یک یا چند نفر دیگر متعهد به امری می شوند یا مالی را مجانا به دیگری تملیک می کنند، بدون آنکه برای شخص یا اشخاص اخیر، التزامی ایجاد شود.

عقد عهدی : عقدی است که اثر آن ایجاد، انتقال یا سقوط تعهد باشد. اگر تعهد برای متعاقدین ایجاد شود به آن عقد دو تعهدی یا تعاهدی گویند (مانند قولنامه) اگر تعهد تنها برای یکی از متعاقدین ایجاد شود، به آن عقد یک تعهدی گویند (مانند تعهد به عدم فروش)

عقد تملیکی : عقدی است که به موجب آن مالی از مالکیت یک شخص به شخص دیگر درآید که ممکن است موارد زیر باشد،

معوض مانند : بیع که عبارت است از تملیک عین به عوض ،

معلوم مجانی مانند : هبه که عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک می کند.

تملک عین : مانند بیع تملیک 

منافع : مانند اجاره که عقدی است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره می شود.

عقد رضایی : عقدی است که به صرف ایجاب و قبول واقع می شود مانند عقد بیع

عقد تشریفاتی: در عقود تشریفاتی علاوه بر تراضی طرفین، تشریفات خاصی وجود دارد. مانند انتقال حق کسب و پیشه با سند رسمی، فروش اموال توقیف شده از طریق مزایده، انتقال سهم الشرکه در شرکت با مسوولیت محدود با سند رسمی، فروش اموال دولتی

عقد عینی : عقد عینی عقدی است که علاوه بر ایجاب و قبول، نیازمند قبض نیز هست

عقد مسامحه ای : عقدی است که مبتنی بر گذشت و چشم پوشی می باشد مانند هبه. بنابراین در عقود مسامحه ای علم اجمالی کافی است

عقد مغابنه ای : در عقد مغابنه ای علم تفصیلی به مورد معامله لازم است.

عقد مشروط : عقدی است که در ضمن آن شرطی درج شده است. عقد مطلق: عقدی است که شرطی در آن درج نشده باشد.

عقد فردی : عقدی است که آثار آن متوجه متعاملین و قائم مقام قانونی آنها است

عقد جمعی : عقدی است که علاوه بر متعاملین، کسانی را که در انعقاد عقد دخالت نداشته اند را نیز در بر گرفته و جمع را ملزم می کند. مانند قرارداد ارفاقی، پیمان دسته جمعی کار و عقد وقف.

عقد مبتنی بر مذاکره قبلی : در این نوع عقد، طرفین آزادانه به مذاکره پرداخته و شرایط عقد را تعیین می کنند

عقد الحاقی : در این نوع عقد یکی از طرفین که در موضع برتر قرار دارد، محتوای عقد را از قبل تعیین کرده و طرف دیگر بدون آن که بتواند تغییری در آن ایجاد کند، صرفا به آن ملحق می شود، مانند قراردادهای کار.

 

 

2.53 از 5 (30 امتیاز)
نظرات

یکشنبه, 09 آذر,1399

زهره

باسلام و احترام
آيا ميتوان عقد لازم را با توافق طرفين به عقد جايز تبديل كرد؟


پاسخ وکیل :
خیر، لازم یا جایز بودن عقد حکم قانون است و با توافق نمی توان عقدی را از لازم به جایز و یا بالعکس تبدیل کرد ولی می توان با توافق برای عقد لازم شرط فسخ گذاشت و عقد جایز را نیز می توان از طرقی غیر قابل انحلال نمود.

دوشنبه, 12 مهر,1400

امیر

با سلام و عرض ادب چند مورد عقد دو وجهی دیگر را میتوانید مثال بزنید؟؟برا درک مطلب بهتر نیاز به چند مثال دیگر دارم..تشکر از لطفتان


پاسخ وکیل: مثالهای دیگر برای عقد دوجهی یا عقدی که نسبت به یک طرف لازم واز سوی طرف دیگر؛ طرف دیگر قرارداد قابل انحلال است عبارت است از، عقد ضمان و عقودی که ذاتا جایز هستن ولی با شرط ضمن عقد لازم، برای یک طرف لازم اجرا می شود. مثل وکالت بلاعزل. و البته با مسامحه شاید بتوان به بیع شرط اشاره کرد که در زمان معینی به شرط پس دادن ثمن از سوی بایع (فروشنده) قابل انحلال است.

جمعه, 23 مهر,1400

دنیا

سلام آیا می‌شود عقد معاوضی را نام برد که استثنائا جایز باشد؟


پاسخ وکیل: خیر چنین مصداقی نیست بجز بیع خیاری یا بیع شرط که آن هم دقیقا مصداق این مورد و فقط برای بایع به شرط پس دادن ثمن تا در زمان معین حق فسخ وجود دارد.

پنجشنبه, 08 اردیبهشت,1401

عاطفه

سلام اگر در عقد جایز مدت تعیین شود ایا باعث می شود که عقد جایز به لازم تبدیل شود


پاسخ وکیل: صرف قید مدت چنین تغییر و خاصیتی ایجاد نمینماید مانند وکالت که فقط با قید مدت تبدیل به لازم نمیشود بلکه به مهنای این است بدون اراده موکل اختیار دخالت در موضوع وکالت از وکیل سلب می گردد.

دوشنبه, 25 مهر,1401

ابراهیم کاظم زاده

ایا عقدی داریم که نه لازم باشد نه جایز؟؟


پاسخ وکیل: از نظر عقلی چنین چیزی محال است.که عقدی وجود داشته باشد که نه نشود آن را با اراده یکی از طرفین منحل نمود نه بشود آن را با اراده یکی از طرفین محل نموداین دو مهنا ناقض و ضد همدیگرند و جمع ازداد از نظذ منطقی و فلسفی محال است.

پنجشنبه, 24 اسفند,1402

محمد

اشتباه گفته اید، عقود جایز هم لازم الاجرا هستند.


پاسخ وکیل: عقد جایز تا وقتی که به واسطه اراده یک طرف منحل نشده است دارای اعتبار و اثر است. ولی لازم الاجرا نیست. معنی عدم لزوم اجرا این است که هر زمان یکی از طرفین اراده نماید میتواند دیگر خود را ملزم به اجرای عقد ندانسته و با فعل یا کلام خود انحلال را اعلام و ابراز نماید.مثلا عقد وکالت هیچ گاه لازم الاجرا نیست و نمیتوان گفت تا وقتی عقد منحل نشده وکیل باید مورد وکالت را انجام دهد و حتی نمی توان در زمان بقاع عقد وکیل را ملزم به انجام مورد وکالت نمود. اشتباهی که شما و تعداد اندکی حقوقدانان دچار آن هستید در اثر تفسیر غلط از عقودی مانند عاریه ناشی شده است که در آن حفظ کردن مال در دوره بقای عقد ضروری است و احتیاری نیست در حالی که این خاصیت در عقود امانی ناشی از یک تکلیف قانونی است.به ضرورت حفظ اموال یا احترام به اموال و ربطی به عقد عاریه ندارد. جهت اطلاع در عقد امانی مثل عاریه، ودیعه، وکالت و اجاره حتی بعد از انحلال عقد هم به همان دلیل که گفته شد کسی که مال نزد اوست (مستعیر، مستودع، موکل و مستاجر).ملزم به حفظ آن تا تحویل به مالک است.

ﺳﻪشنبه, 24 مهر,1403

محمد حسین

با سلام عقد بین نا بین از یک طرفی لازم و از طرفی دیگر جائز داریم یا نه؟


پاسخ وکیل: بله عقد رهن ، عقد ضمان ، بیع شرط، بیع خیاری، وکالت لاعزل، یا به طور کلی عقود جایزی که با شرط ضمن عقد خارجی و لازم الاجرا (خارج لازم) برای یک طرف لازم الاجرا می شوند. البته این را نیز بگوئیم جز دو مثال اول باقی مثل ها مخالفینی دارند از جمله خود نگارنده. ذکر آنها فقط از باب اشاره است.

ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

جستجو

آرشیو زمانی

Skip Navigation Links.

رزرو وقت مشاوره حقوقی با وکیل

در صورت تمایل به دریافت مشاوره حقوقی از دفتر وکیل مسعود محمدی و دفتر وکالت دادگران حامی و جهت هماهنگی و رزرو وقت مشاوره حقوقی حضوری و مشاوره حقوقی تلفنی، کلیک کنید.