قبل از ورود به مبحث اعاده دادرسی به جهت کشف دلیل جدید لازم به ذکر این نکته کلی است که، از اعاده دادرسی به عنوان یکی از راههای شکایت و اعتراض به رای یاد میشود ولی نمیتوان ان را با روشهای دیگر مثل تجدیدنظرخواهی یا واخواهی مقایسه نمود چرا که این یک روش غیر معمول، فوق العاده، خلاف قاعده و استثنایی است. به این معنا که برای امکان توسل به آن حتما باید دلیل وجود داشته باشد و اعمال آن و رسیدگی مجدد هم مورد پذیرش مرجع صلاحیت دار (حسب مورد دادگاه صادر کننده رای یا دیوان عالی کشور) قرار گیرد. ضمنا اعاده دادرسی ضرورتا مانع اجرای حکم هم نیست. باید توجه داشت که جهات اعاده دادرسی از سوی قانونگزار محدود و محصور شده اند و یکی از مهمترین آنها نیز، کشف دلیل جدید است که در طول دادرسی پنهان و مکتوم بوده و هیچ اشاره ای هم به ان نشده و مورد استفاده و استناد قرار نگرفته. در ادامه یک نمونه لایحه اعاده دادرسی به جهت پیدا شدن دلیل جدید یا دلیل مکتوم بعد از رسیدگی جهت آگاهی مخاطبان گرامی که توسط وکلای دادگران تنظیم شده است ارائه میشود.
راه های اعتراض و شکایت به رأی دادگاه حقوقی

متن درخواست اعاده دادرسی با کشف دلیل جدید و مکتوم
متقاضی اعاده دادرسی: خدیخه
طرف اعاده دادرسی: روزا
موضوع اعاده دادرسی
درخواست اعاده دادرسی با کشف دلیل جدید که در طول دادرسی مکتوم بوده و در هیچ مرحله ای به آن اشاره و استنادی نشده است. مستندا به بند 7 ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی نسبت به دادنامه شماره … مورخ 1400/02/12صادره از شعبه … دادگاه تجدیدنظر استان تهران
دلایل و مدارک اعاده دادرسی
- تصویر سند رهنی شماره … مورخ 1386/10/02 تنظیمی در دفترخانه 180تهران
- تصویر سند تعویض وثیقه شماره … مورخ 1393/07/09 تنظیمی در دفتر اسناد رسمی شماره … تهران
- تصویر وکالتنامه شماره .. مورخ ..تنظیمی در دفتر اسناد رسمی شماره .. تهران
- تصویر دادنامه مورد اعاده دادرسی
شرح دادخواست اعاده دادرسی
ریاست و مستشاران محترم شعبه … دادگاه تجدیدنظر استان تهران
با سلام
احتراما اینجانب خدیخه با تقدیم این دادخواست ضمن درخواست اعاده دادرسی نسبت به دادنامه شماره … مورخ 1400/02/12 به جهت کشف اسناد و مدارکی که در جریان دادرسی مکتوم بوده و در طی رسیدگی از سوی طرف اعاده دادرسی نیز ارائه نگردیده و اخیرا به دست اینجانب رسیده که دلیل بی حقی طرف اعاده دادرسی می باشد، مستندا به بند 7 ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی، مراتب زیر را به استحضار عالی رسانده و نقض دادنامه مذکور و صدور رای بر بی حقی طرف اعاده دادرسی از محضر آن مقام محترم مستدعی است.
توضیح آن که مرحوم سعید که همسر اینجانب و پدر روزا (طرف اعاده دادرسی) بوده است در تاریخ 1394/06/11وکالتا از سوی اینجانب و ولایتا از سوی روزا اقدام به تنظیم مبایعه نامه شماره … می نماید و … دانگ از پلاک ثبتی… فرعی از … اصلی بخش 11ثبتی تهران که متعلق به اینجانب بوده است را به روزا منتقل می نماید، بدون اینکه تا زمان فوت خود به این انتقال اشاره نماید. پس از فوت مرحوم سعید وصی روزا با ارائه مبایعه نامه مذکور اقدام به طرح دعوای الزام به تنظیم سند رسمی و فک رهن می نماید که منجر به صدور دادنامه ی موضوع اعاده دادرسی می گردد. در حالی که بیع واقع شده به دلایل متعدد زیر به هیچ عنوان صحیح نبوده است. زیرا:
اولا: مستندا به وکالتنامه مابین اینجانب و مرحوم سعید که مشارالیه به استناد آن وکالتنامه اقدام به انتقال ملک اینجانب به روزا می نماید، هرگونه نقل و انتقال نسبت به اموال اینجانب که در رهن باشد از موضوع وکالتنامه استثناء گردیده بوده و صراحتا وکیل را از انجام معامله نسبت به اموال اینجانب که در رهن باشد منع کرده است. بنابراین با توجه به اینکه ملک مورد معامله مستندا به مدارک تقدیمی(شامل سند رهنی و سند فک رهن) از تاریخ … لغایت … در رهن بانک ملی بوده است و چون خود وکیل ملک را در رهن بانک ملی قرارداده بوده، مسلما از در رهن بودن ملک مذکور مطلع بوده است، با این وجود اقدام به انتقال ملک مرهون اینجانب نموده است. فلذا انتقال ملک توسط وکیل در زمانی صورت گرفته است که ملک در رهن بوده درحالی که وکیل مستندا به وکالتنامه حق انتقال اموال در رهن اینجانب را تا زمان فک رهن نداشته است. بنابراین معامله وکیل معامله فضولی و خارج از حدود اختیارات وکالتنامه اعطایی به وی بوده است که از سوی اینجانب هرگز تایید و مورد پذیرش قرار نگرفته است. بنابراین با توجه به رد معامله از سوی اینجانب، این معامله باطل بوده و نمی تواند سببی برای انتقال ملک به روزا (منتقل الیه) قرار گیرد.
لایحه پاسخ به اعاده دادرسی بدلیل حیله و تقلب
توضیح درمورد دلیل جدید کشف شده برای اعاده دادرسی
دوم اینکه: مستندا به سند رهنی شماره … مورخ 1386/10/02 تنظیمی در دفترخانه … تهران و سند مابین بانک ملی و مرحوم سعید که در طی چند روز اخیر از طریق دفترخانه اسناد رسمی مذکور به دست اینجانب رسیده است و دلیل جدید محسوب میشود که در طول دادرسی به آن اسناد و اشاره ای نشده است. به موجب قراداد رهن، راهن در مدت رهن، حق هیچ گونه نقل و انتقالی نسبت به عین یا منافع مورد رهن را به هر صورت اعم از قطعی و رهنی و شرطی و صلح حقوق و اجاره و اقرار و وصایت و وکالت نداشته است و با توجه به اسقاط حق انتقال ملک مرهونه در زمان بقای رهن، هرگونه نقل و انتقالی که در این دوره صورت گرفته باشد باطل می باشد. که پس از خرید این ملک نیز به موجب سند تعویض وثیقه شماره … مورخ 1393/07/09 تنظیمی در دفتر اسناد رسمی … تهران، عقد رهن مذکور با تمامی آثار و شرایط آن(از جمله اسقاط حق انتقال در مدتی که قراداد رهن باطل یا فسخ نشده است) بر روی این ملک انتقال یافت.
فلذا با توجه به اینکه به موجب سند رهنی، حق انجام هر گونه معامله ای در مدت رهن نسبت به ملک مذکور از مالک سلب و ساقط گردیده بوده است، به همین جهت نیز در سند وکالتنامه اعطایی به مرحوم سعید حق انجام معامله نسبت به اموال در رهن اینجانب از وکیل سلب شده بود. با این وجود وکیل اقدام به انعقاد مبایعه نامه مذکور در مدت رهن و بدون وکالتی از اینجانب در این خصوص نمود. در حالی که نه تنها وکیل هیچ حقی نسبت به انجام این معامله به وکالت نداشته است، حتی اگر خود اینجانب(بعوان مالک) نیز می خواستم چنین معامله ای بنمایم، بازهم به جهت سلب حق انتقال از راهن در قرارداد رهن، این انتقال باطل و کان لم یکن بوده است. وکیل هم که نه تنها چنین حقی صراحتا نداشته، حتی اگر حق انتقال اموال در رهن اینجانب نیز از وی سلب نمی شد، باز هم با توجه به اینکه اینجانب (به عنوان مالک) حق انجام چنین کاری را نداشته ام، وکیل اینجانب نیز حقی بیش از آن چه که خود شخصا می توانستم اعمال کنم نداشته است، پس به طریق اولی، مرحوم سعید نمی توانسته ملک در رهن اینجانب را (که هم به موجب قرارداد رهن ،حق انتقال آن از راهن سلب گردیده بوده و هم صراحتا به موجب وکالتنامه اعطایی من به آن مرحوم، حق انتقال اموال در رهن اینجانب از موضوع وکالت استثنا شده بوده ) منتقل نماید.
نظر به مراتب فوق و مستندات تقدیمی و با توجه به دلیل جدید مکشوفه، نقض دادنامه صادره و صدور حکم بر بیحقی طرف اعاده دادرسی( به جهت سلب حق انتقال از مالک در مدت رهن به موجب عقد رهن و تصریح به عدم امکان انتقال ملک مرهون توسط وکیل به موجب عقد وکالت و در نتیجه عدم وقوع هیچ بیع صحیحی که موجب انتقال مالکیت به وی شده باشد) از محضر آن عالی مقامان مورد تقاضا می باشد.
با تشکر و تجدید احترام
اعاده دادرسی در امور حقوقی و کیفری
2 پاسخ
سلام وعرض ادب بابت توضیح دادن دررابطه بادلیل جدید،که بتونم شکایتی برای رسیدگی دوباره پرونده ای که باضرب وشدوخوراندن داروی خواب آورطبق اقرارتنهاشاهدهمان قولنامه های که توسط همان جعل کننده که تنهاشاهدکه امضاکرده عذاب وجدان باعث این شدکه هم درحضورریس دادگاه موادمخدرشعبه دوم دادگاه رشت ودرحضورریس آگاهی رشت وکارکنان وبازجویی این آقادرشعبه ۱۴بازپرسی رشت که اتفاق محل جرم دررشت بودامااین جعل کننده دردادگاه استان مازندران شهرشهسوار یاتنکابن حکم راتوسط آشنایان وکارشناسان و،،،،،باآن حکم قطع های رامیفروشدمن درزندان بودم که برام موادمخدرداخل ماشین گذاشتن بعدازبه هوش آمدن من یه روزبعدبه مامورین باتلفن من زنگ زدن ومنوبازداشت وروانه زندان کردن دررشت طبق گفته تنهاشاهدی که زیرمباینامه هاراامضاکرده آیااین دلیل جدیدمحسوب نمیشود؟وجالبترمباینامه راتنهاشورای همان تنکابن امیرآبادکه آنم مهربدون اطلاع من تاییدکرده وامضاکرده،اینم دلیل جدیددیگرسوم اینکه املاک درتنکابن بدون حضورصاحب املاک برگه مباینامه های جعل شده توسط شخص جعل کننده دادمهرغلامی (چندسابقه دیگری هم داره)نوشته وتنظیم ، املاکی نه منودیده نه میشناخته و،،،،،،فقط ازشماسروران عزیزتقاضای کمک وراهی برام توسعه کنیدکه نتونه نفردیگریرو مثل من بدبخت نکنن واین افرادشناسایی ودستشان روشود.ممنون ازشمایک عمر
مورد شما نیاز به بررسی دارد. توصیه میکنیم جهت بررسی امکان اعاده دادرسی از دفتر ما یک وقت مشاوره حضوری یا تلفنی بگیرید.