پس از صدور رای دادگاه بدوی، در دعاوی حقوقی در صورتی که هر یک از طرفین به رای دادگاه اول (دادگاه بدوی) معترض بوده و رای را برخلاف منفعت و مصلحت خود و مغایر با قانون بدانند میتوانند تحت عناوین و قالب های تعریف شده قانونی (مواد 348 و 405 قانون آیین دادرسی مدنی) اقدام به اعتراض به رای نمایند. گاهی هدف استفاده از حق اعتراض صرفاً طولانی کردن ماجرا است از همین رو است که بعضاً مشاهده می شود فرد معترض که البته در نهایت نتیجه را به ضرر خود پیش بینی میکند از این راه به عنوان وسیله ای برای طولانی کردن ماجرا و به تعویق انداختن قطعیت حکم استفاده می کند علاوه بر این حتی بعضاً دیده می شود که افراد دادخواست اعتراض ، تجدیدنظر خواهی و فرجامخواهی خود را ناقص ثبت می کنند تا پروسه تکمیل دادخواست اعتراض بهانه ای شود برای گذر زمانو یا مثلاً در کنار تقدیم دادخواست تجدیدنظرخواهی، اعسار از پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر هم می دهند. توجه به این نکته هم خالی از لطف نیست که طرق معمول شکایت از رای مانند واخواهی و تجدید نظرخواهی اصولاً مانع اجرای حکم هستند و طرق فوق العاده مانند فرجامخواهی، اعاده دادرسی، اعتراض شخص ثالث و اعتراض ثالث اجرایی نیز اصولاً (مگر در موارد مصرح قانونی) منعی برای اجرای حکم ایجاد نمی کند. توسل به هر یک از راه های شکایت و اعتراض به رای شرایط ، ویژگی ها و آثاری دارد که در این مقاله به طور مختصر به آنها پرداخته می شود.
مشاوره و اعطای وکالت به وکیل جهت اعتراض به آراء دادگاه – 88019243

مفهوم اعتراض به رأی دادگاه و شکایت از حکم
مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تظلم خواهی، از حقوق آحاد ملت است و افراد می توانند برای رسیدن به حقوق قانونی خود به دادگستری مراجعه کرده و آن را به صورت قانونی مطالبه کنند. اما برای اینکه افراد بتوانند به صورت کامل به حق خود برسند، قانونگذار علی رغم اطاله دادرسی ( طولانی شدن روند رسیدگی ) رسیدگی دو مرحله ای را نیز پیش بینی نموده و اعتراض به رای صادر شده را از حقوق افراد می داند که هر یک از این راههای اعتراض به رای در شرایط و زمان های خاص خود مورد استفاده قرار می گیرند.
به جهت حساسیت و پیچیدگی شکایت و اعتراض به رای و به دلیل اینکه ممکن است اعتراض و شکایت از رای آخرین اقدام و تلاش مؤثر شما برای رفع اثار محکومیت باشد توصیه میشود اگر در مراحل ابتدایی شکایت خود وکیل نداشته اید برای شکایت از رای ، واخواهی ، تجدیدنظرخواهی و فرجامخواهی حتما وکیل بگیرید.
انواع راه های اعتراض به رای
1- واخواهی یا شکایت از رأی غیابی
واخواهی یا اعتراض به رأی غیابی از طرق عادی و موافق قاعده در شکایت از آراء غیابی است.
قبل از بررسی واخواهی و شرایط و اصول آن لازم است به تعریفی از حکم غیابی که می توان از آن واخواهی نمود، بپردازیم.
حکم دادگاه حضوری است مگر اینکه خوانده یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد ( یعنی ابلاغ به صورت قانونی به عمل آید برای نمونه ابلاغ در نشانی خوانده به بستگان و خادمانی که سن یا وضع ظاهری آنان برای تشخیص اهمیت اوراق کافی باشد یا ابلاغ به صورت الصاق اخطاریه در نشانی خوانده در صورت حاضر نبودن اشخاص یاد شده یا امتناع آنان از گرفتن اوراق و نهایتا ابلاغ از طریق نشر آگهی در هنگام مجهول المکان بودن
با توجه به مطالب فوق؛ محکوم علیه غایب ( کسی که حکم علیه او صادر شده ) حق دارد به حکم غیابی اعتراض نماید. این اعتراض واخواهی نامیده می شود. پس حق واخواهی صرفا برای خوانده متصور است و رای در مورد خواهان هیچگاه غیابی نیست و خواهان در هیچ موردی حق واخواهی ندارد.
به دادخواست واخواهی در دادگاه صادرکننده حکم غیابی رسیدگی می شود.
مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند 20 روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند 2 ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود مگر اینکه معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به واخواهی در این مهلت به دلیل عذر موجه بوده است. در این صورت باید دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادر کننده رای اعلام نماید. اگر دادگاه ادعا را موجه تشخیص داد قرار قبول دادخواست واخواهی را صادر و اجرای حکم نیز متوقف می شود.
جهات عذر موجه
1- مرضی که مانع حرکت است.
2- فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد او.
3- حوادث قهریه از قبیل: سیل، زلزله و حریق که بر اث آن تقدیم دادخواست واخواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد.
4- توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد.
نکته – لازم به ذکر است تقدیم دادخواست خارج از مهلت یاد شده و بدون عذر موجه، قابل رسیدگی در مرحله تجدیدنظر و برابر مقررات مربوط به آن مرحله می باشد.
2- تجدیدنظرخواهی یا اعتراض به رای در دادگاه تجدیدنظر
تجدیدنظر خواهی از راههای عادی اعتراض به رای و موافق قاعده است و به صورت خودکار مانع اجرای حکم می شود. در قانون ما اگر چه اصل بر قطعیت آراء است و تجدیدنظر خواهی جز در موارد پیش بینی شده در قانون امکان پذیر نیست ولی در صورت صدور حکمی که قانونگذاربه صراحت آن را قابل تجدید نظر می داند، تجدیدنظر خواهی حق مسلم فرد می شود و قاضی رسیدگی کننده نمی تواند در صورت رعایت تمام شرایط از سوی فرد، از پذیرش تجدیدنظرخواهی سر باز زند.
اولین سوالی که در مورد تجدید نظر به ذهن متبادر می شود این است که چه افرادی حق تجدیدنظر دارند؟
علاوه بر طرفین دعوا، وکیل یا نمایندگان قانونی آنان نیز حق تجدید نظر خواهی دارند
البته لازم به ذکر است این افراد باید در یک مهلت قانونی که توسط قانونگذار مشخص شده برای تجدیدنظر از آراء اقدام نمایند.
این مهلت برای اشخاص مقیم ایران 20 روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور 2 ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مهلت واخواهی است.
ضمن اینکه متقاضی تجدیدنظر باید دادخواست تجدیدنظر خود را ظرف مهلت مقرر به دادگاه صادرکننده رای یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدیدنظر یا به دفتر بازداشتگاهی که در آنجا توقیف است تسلیم نماید.
در صورتی که در مهلت مقرر دادخواست تجدیدنظر به مراجع مذکور در بالا تقدیم نشده باشد، متقاضی تجدیدنظر با دلیل و بیان عذر خود، تقاضای تجدیدنظر را به دادگاه صادرکننده رای تقدیم می نماید. دادگاه مکلف است ابتدا به عذر عنوان شده که موجب عدم تقدیم دادخواست در مهلت مقرر بوده رسیدگی و در صورت عذر موجه نسبت به پذیرش دادخواست تجدیدنظر اتخاذ تصمیم نماید.
جهات عذر موجه در تجدید نظرخواهی
1- مرضی که مانع حرکت است
2- فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد
3- حوادث قهریه ازقبیل سیل، زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست تجدیدنظر در مهلت مقرر ممکن نباشد
4- توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست تجدیدنظر تقدیم کرد.
چه احکامی قابلیت درخواست تجدیدنظر دارند؟
الف- دعاوی مالی که خواسته آن از سیصد هزارتومان متجاوز باشد ( شامل سیصد هزار تومان نمی شود )
ب- دعاوی مالی که ارزش آن ها از سیصد هزار تومان متجاوز باشد ( شامل سیصد هزار تومان نمی شود )
ج- کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی
د- حکم راجع به متفرعات دعوا در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قبل تجدیدنظر باشد
احکام غیر قابل تجدیدنظر
1- احکام مستند به اقرار در دادگاه
2- احکام مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبا رای آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند
قرارهای قابل تجدیدنظر
علاوه بر احکام، بعضی از قرارهای دادگاه ها نیز قابل تجدید نظر هستند البته به شرطی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد.
الف- قرا ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد
ب- قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا
ج- قرار سقوط دعوا
د- قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا
جهات و دلایل تجدیدنظرخواهی
جهات تجدیدنظر نیز به شرح زیر می باشند که البته در صورت وجود جهات دیگر، مرجع تجدیدنظر به آن جهت نیز رسیدگی می نماید. اما مرجع تجدیدنظر فقط نسبت به آن موضوعی که مورد تجدیدنظرخواهی است و در مرحله نخستین مورد حکم قرار گرفته است رسیدگی می نماید.
الف- ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه
ب- ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود
ج- ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی
د- ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای
ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی
مرجع تقدیم درخواست تجدیدنظر
همانطور که گفته شد متقاضی تجدیدنظر باید دادخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر دادگاه صادرکننده رای یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدیدنظر یا به دفتر بازداشتگاهی که در آنجا توقیف است، تسلیم نماید.
نحوه رسیدگی به تجدیدنظرخواهی
بعد از تقدیم دادخواست، مراتب رسیدگی در دادگاه به شرح زیر آغاز می شود:
مراجع یاد شده در بالا باید بلافاصله پس از وصول دادخواست آن را ثبت و رسیدی مشتمل بر نام متقاضی و طرف دعوا، تاریخ تسلیم، شماره ثبت و دادنامه به تقدیم کننده تسلیم و در روی کلیه برگ های دادخواست تجدیدنظر همان تاریخ را قید کند. این تاریخ، تاریخ تجدیدنظر خواهی محسوب می گردد
در صورتی که دادخواست به دفتر مرجع تجدیدنظر یا بازداشتگاه داده شود به شرح بالا اقدام و دادخواست را به دادگاه صادر کننده رای ارسال می دارد.
چنانچه دادخواست تجدیدنظر در مهلت قانونی تقدیم شده باشد، مدیر دفتر دادگاه بدوی پس از تکمیل آن، پرونده را ظرف دو روز به مرجع تجدیدنظر ارسال می دارد.
در صورتی که دادخواست خارج از مهلت داده شود یا در مهلت قانونی رفع نقص نگردد، به موجب قرار دادگاه صادر کننده رای بدوی، رد می شود. که البته این قرار ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ در مرجع تجدیدنظر قابل اعتراض است. رای دادگاه تجدیدنظر قطعی است.
دادگاه باید ذیل رای خود، قابل تجدیدنظر بودن یا نبودن رای و مرجع تجدیدنظر آن را معین نماید. این امر مانع از آن نخواهد بود که اگر رای دادگاه قابل تجدیدنظر بوده و دادگاه آن را قطعی اعلام کند، هر یک از طرفین درخواست تجدیدنظر نماید.
مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست و ضمایم آن و یا پس از رفع نقص، یک نسخه از دادخواست و پیوست های آن را برای طرف دعوا می فرستد که ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ پاسخ دهد، پس از انقضای مهلت یاد شده اعم از اینکه پاسخی رسیده یا نرسیده باشد، پرونده را به مرجع تجدیدنظر می فرستد.
اطلاع از نحوه تنظیم دادخواست به دادگاه تجدیدنظر
پرونده بعد از تجدیدنظر به کجا میرود؟
چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد، رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر اینصورت با رد درخواست و تایید رای، پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.تجدیدنظرخواهی از آراء قابل تجدیدنظر که در قانون احصاء گردیده، مانع اجرای حکم خواهد بود، هر چند دادگاه صادر کننده رای آن را قطعی اعلام نموده باشد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد برای مثال در صورتی که رای صادره مبنی بر رفع تصرف عدوانی یا مزاحمت یا ممانعت از حق باشد، بلافاصله به دستور مرجع صادرکننده، توسط اجرای دادگاه یا ضابطین دادگستری اجراء خواهد شد و در این مورد به صورت استثنا، تجدیدنظر مانع اجراء نخواهد بود.
تمام راه های توقف اجرای حکم قطعی

3- فرجام خواهی یا اعتراض به رای در دیوان عالی کشور
فرجامخواهی از طرق فوق العاده شکایت از آراء می باشد. رسیدگی فرجامی طبق قانون آیین دادرسی مدنی عبارت است از: تشخیص انطباق یا عدم انطباق رای مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی.
افراد صالح برای فرجامخواهی
1-طرفین دعوا، قائم مقام، نمایندگان قانونی و وکلای آنان.
2- دادستان کل کشور
مرجع درخواست فرجام خواهی
متقاضی فرجام باید دادخواست خود را به دادگاه صادر کننده رای تقدیم کند.
در حال حاضر برخلاف آنچه در قانون آمده دادخواست فرجام خواهی به دفاتر خدمات قضایی تقدیم میشود.
آرای قابل فرجام خواهی
در ذیل به بررسی آرایی که در مرحله بدوی و تجدیدنظر قابلیت فرجام خواهی دارند پرداخته می شود:
آراء دادگاه های بدوی که به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد زیر:
احکام قابل فرجام خواهی
1- احکامی که خواسته آن ( نه ارزش خواسته ) بیش از مبلغ 2 میلیون تومان باشد
2- احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت
قرارهای قابل فرجام خواهی
1- قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد
2- قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا
آراء دادگاه های تجدیدنظر استان قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد زیر:
الف- احکام
احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف
ب- قرارهای
زیر مشروط بر اینکه اصل حکم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجامی باشد:
1- قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد
2- قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا
احکام غیر قابل فرجام خواهی
احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه
احکام مستند به نظریه یک یا جند نفر کارشناس که طرفین به طور کتبی ری آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند.
احکام مستند به نظریه یک یا چند نفر کارشناس که طرفین به طور کتبی رای آن ها را قاطع دعوا قرار داده باشند
احکامی که طرفین حق فرجام خواهی خود را نسبت به آن ساقط کرده باشند
احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به دعوای اصلی، راجع به متفرعات آن صادر می شود، در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد.
احکامی که به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجام خواهی است.
مهلت درخواست فرجام خواهی
برای اشخاص ساکن ایران 20 روز و برای اشخاص مقیم خارج 2 ماه می باشد.
بعد از تقاضای فرجام از رای، شعبه رسیدگی کننده وارد رسیدگی می شود و با نظر اکثریت اعضاء در ابرام یا نقض رای فرجام خواسته اتخاذ تصمیم می نماید.
چنانچه رای مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده باشد، ضمن ابرام آن، پروده را به دادگاه صادر کننده اعاده می نماید
چنانچه یکی از موجبات نقض وجود داشته باشد، رای مورد تقاضای فرجام نقض می شود اگرچه فرجام خواه به آن جهت که مورد نقض قرار گرفته است، استناد نکرده باشد.
در موارد زیر حکم یا قرار نقض می گردد:
1- دادگاه صادر کننده رای، صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به موضوع را نداشته باشد و در مورد عدم صلاحیت محلی در صورتی که به آن ایراد شده باشد
2- رای صادره خلاف موازین شرعی و مقررات قانونی شناخته شود
3- عدم رعایت اصول دادرسی و قواعد آمره و حقوق اصحاب دعوا در صورتی که به درجه ای از اهمیت باشد که رای را از اعتبار قانونی بیندازد
4- آراء مغایر با یکدیگر، بدون سبب قانونی در یک موضوع و بین همان اصحاب دعوا صادر شده باشد
5- تحقیقات انجام شده ناقص بوده و یا به دلایل و مدافعات طرفین توجه نشده باشد
6- در مواردی که دعوا ناشی از قرارداد باشد، چنانچه به مفاد صریح سند یا قانون یا آئین نامه مربوط به آن قرارداد معنای دیگری غیر از معنای موردنظر دادگاه صادر کننده رای داده شود
7- چنانچه عدم صحت مدارک، اسناد و نوشته های مبنای رای که طرفین در جریان دادرسی ارائه نموده اند، ثابت شود
رسیدگی به درخواست فرجام خواهی چگونه است؟
در صورتی که دادخواست فرجام خواهی تکمیل باشد، مدیر دفتر دادگاه یک نسخه از دادخواست و پیوست های آن را برای طرف دعوا، ارسال می دارد تا ظرف 20 روز به طور کتبی پاسخ دهد. پس از انقضای مهلت یاد شده اعم از اینکه پاسخی رسیده یا نرسیده باشد، پرونده را همراه به پرونده مربوط به رای فرجام خواسته، به دیوان عالی کشور می فرستد
پس از وصول پرونده به دیوان عالی کشور، رئیس دیوان یا یکی از معاونان وی پرونده را با رعایت نوبت و ترتیب وصول به یکی از شعب دیوان ارجاع می نماید. شعبه مرجوع الیه به نوبت رسیدگی می کند مگر در مواردی که به موجب قانون یا به تشخیص رئیس دیوان عالی کشور، رسیدگی خارج از نوبت ضروری باشد
رسیدگی در دیوان عالی کشور بدون حضور اصحاب دعوا صورت می گیرد مگر در مواردی که شعبه رسیدگی کننده دیوان، حضور آنان را لازم بداند.
شعبه رسیدگی کننده طبق نظر اکثریت در ابرام یا نقض رای فرجام خواسته اتخاذ تصیم می نماید. اگر رای مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده باشد، ضمن ابرام آن، پرونده را ب دادگاه صادر کننده اعاده می نماید.
در صورت نقض رای در دیوان عالی کشور، رسیدگی مجدد به دادگاهی که به شرح زیر تعیین می گردد ارجاع می شود و دادگاه مرجوع الیه مکلف به رسیدگی می باشد:
الف- اگر رای منقوض به صورت قرار بوده و یا حکمی باشد که به علت نقص تحقیقات نقض شده است، رسیدگی مجدد به دادگاه صادر کننده آن ارجاع می شود
ب- اگر رای به علت عدم صلاحیت دادگاه نقض شده باشد، به دادگاهی که دیوان عالی کشور صالح بداند ارجاع می گردد.
ج- در سایر موارد نقض، پرونده به شعبه دیگر از همان از همان حوززه دادگاه که رای منقوض را صادر نموده ارجاع می شود و اگر آن حوزه بیش از یک شعبه ددگاه نداشته باشد به نزدیکترین دادگاه حوزه دیگر ارجاع می شود.
دادگاه مرجوع الیه به شرح زیر اقدام می نماید:
الف- در صورت نقض حکم به علت نقص تحقیقات، تحقیقات مورد نظر دیوان عالی کشور را انجام داده، سپس با در نظر گرفتن آن، مبادرت به صدور رای می نماید
ب- در صورت نقض قرار، دادگاه مکلف است برابر رای دیوان عالی کشور به دعوا رسیدگی کند مگر اینکه بعد از نقض، سبب تازه ای برای امتناع از رسیدگی به ماهیت دعوا حادث گردد. در این خصوص:
چنانچه قرار منقوض ابتدائا در مرحله تجدیدنظر صادر شده باشد، به دادگاه صادر کننده قرار ارجاع می شود
اگر در تایید قرار دادگاه بدوی بوده، پرونده برای رسیدگی به همان دادگاه بدوی ارجاع می گردد.
در موارد نقض رای، دادگاه مرجوع الیه با لحاظ رای دیوان عالی کشور و مندرجات پرونده، اگر اقدام دیگری را لازم نداند، بدون تعیین وقت، رسیدگی کرده و مبادرت به انشاء رای می نماید و الا با تعیین وقت و دعوت از طرفین، اقدام لازم را معمول و انشاء رای خواهد نمود.
بعضی مواقع نیز دادگاه مرجوع الیه اقدام به صدور رای اصراری می نماید:
به این معنا که بر رای اولیه ای که صادر کرده اصرار می ورزد. در این باره ماده 408 قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می دارد:
” در صورتی که پس از نقض حکم فرجام خواسته در دیوان عالی کشور، دادگاه با ذکر استدلال طبق رای اولیه اقدام به صدور رای اصراری نماید و این درخواست مورد رسیدگی فرجامی واقع شود، شعبه دیوان دیوان عالی کشور در صورت پذیرش استدلال، رای دادگاه را ابرام، در غیر اینصورت ( عدم پذیرش استدلال ) پرونده در هیئت عمومی شعب حقوقی مطرح و چنانچه نظر شعبه دیوان عالی کشور مورد ابرام قرار گرفت، حکم صادره نقض و پرونده به شعبه دیگر ارجاع خواهد شد. دادگاه مرجوع الیه طبق استدلال هیئت عمومی دیوان عالی کشور حکم مقتضی صادر می نماید. این حکم قطعی می باشد.
رسیدگی فرجامی از طریق دادستان کل کشور
هر گاه از رای قابل قرجام در مهلت مقرر قانونی فرجام خواهی نشده، یا به هر علتی در آن موارد قرر رد دادخواست فرجامی صادر و قطعی شده باشد و ذینفع مدعی خلاف شرع یا قانون بودن آن رای باشد، می تواند از طریق دادستان کل کشور تقاضای رسیدگی فرجامی نماید. تقاضای یاد شده مستلزم تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی فرجامی است
مهلت تقدیم دادخواست یک ماه حسب مورد از تاریخ انقضای مهلت فرجام خواهی یا قطعی شدن قرار رد دادخواست فرجامی یا ابلاغ رای دیوان عالی کشور در خصوص تایید قرار رد دادخواست فرجامی می باشد
دفتر دادستان کل کشور دادخواست رسیدگس فرجامی را دریافت و در صورت تکمیل بودن آن از جهت ضمایم و مستندات و هزینه دادرسی برابر مقررات، آن را ثبت و به ضمیمه پرونده اصلی به نظر دادستان کل کشور می رساند
دادستان کل چنانچه ادعای آنها را در خصوص مخالفت بین رای با موازین شرع یا قانون، مقرون به صحت شخیص دهد از دیوان عالی کشور درخواست نقض آن را می نماید.
چنانچه دادخواست تقدیمی ناقص باشد، دفتر دادستان کل کشور به تقدیم کننده دادخواست ابلاغ می نماید که ظرف 10 روز از آن رفع نقص کند. هر گاه در مهلت مقرر اقدام به رفع نقص نشود، دادخواست قابل ترتیب اثر نخواهد بود.

اعاده دادرسی در امور حقوقی و کیفری
4- اعاده دادرسی یا درخواست رسیدگی مجدد
اعاده دادرسی از طرق فوق العاده و خلاف قاعده است و نسبت به احکامی که قطعیت یافته انجام میشود و ممکن است به جهات ذیل درخواست اعاده دادرسی شود. بنابرین اعاده دادرسی فقط نسبت به احکام ( و نه قرارها ) قطعی ( و نه غیرقطعی ) به عمل خواهد آمد.
جهات اعاده دارسی به شرح ذیل است:
موضوع حکم، مورد ادعای خوهان نبوده باشد.
حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد.
وجود تضاد در مفاد یک حکم که ناشی از استناد به اصول یا مواد متضاد باشد.
حکم صادره با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب آن، که قبلا توسط همان دادگاه صادر شده است متضاد باشد بدون آنکه سبب قانونی موجب این مغایرت شده باشد.
لازم به ذکر است چنانچه اعاده دادرسی به جهت مغایر بودن دو حکم باشد، ابتدای مهلت اعاده دادرسی از تاریخ ابلاغ هر یک از دو حکم است.
اگر جهت اعاده دادرسی مغایرت دو حکم باشد، دادگاه پس از قبول اعاده دادرسی حکم دوم را نقض و حکم اول به قوت خود باقی خواهد ماند.
طرف مقابل درخواست کننده اعاده دادرسی حیله و تقلبی به کار برده ه در حکم دادگاه موثر بوده است.
حکم دادگاه مستند به اسنادی بوده که پس از صدور حکم، جعلی بودن آنها ثابت شده باشد.
لازم به ذکر است در صورتی که جهت اعاده دادرسی جعلی بون اسناد یا حیله و تقلب طرف مقابل باشد، ابتدای مهلت اعاده دادرسی، تاریخ ابلاغ حکم نهایی مربوط به اثبات جعل یا حیله و تقلب می باشد.
پس از صدور حکم، اسناد و مدارکی به دست آید که دلیل حقانیت درخواست کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و مدارک یاد شده در جریان دادرسی مکتوم بوده و در اختیار متقاضی نبوده است.
لازم به ذکر است هرگاه جهت اعاده دادرسی وجود اسناد و مدارکی باشد که مکتوم بوده، ابتدای مهلت از تاریخ وصول اسناد و مدارک یا اطلاع از وجود آن محاسبه می شود. تاریخ یاد شده باید در دادگاهی که به درخواست رسیدگی می کند، اثبات گردد.
مهلت درخواست اعاده دادرسی
برای اشخاص مقیم ایران:
نسبت به آراء حضوری قطعی، 20 روز از تاریخ ابلاغ
نسبت به آراء غیابی، 20 روز از تاریخ انقضای مهلت واخواهی و درخواست تجدیدنظر
برای اشخاص مقیم خارج:
نسبت به آراء حضوری: 2 ماه از تاریخ ابلاغ
نسبت به آراء غیابی: 2 ماه از تاریخ انقضای مهلت واخواهی و درخواست تجدیدنظر
در تمام موارد بالا اگر درخواست کننده اعاده دادرسی عذر موجهی به شرح زیر داشته باشد، تقاضای اعاده دادرسی او حتی خارج از مهلت نیز پذیرفته می شود.
مرضی که مانع از حرکت است
فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد او
حوادث قهریه از قبیل سیل، زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست واخواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد
توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد.
اعاده دادرسی بر دو قسم است:
اصلی: عبارت است از اینکه متقاضی اعاده دادرسی به طور مستقل آن را درخواست نماید
دادخواست اعاده دادرسی اصلی به دادگاهی تقدیم می شود که صادرکننده همان حکم بوده است
طاری: عبارت است از اینکه در اثنای یک دادرسی حکمی به عنوان دلیل ارائه شود وکسی که حکم یاد شده علیه او ابراز گردیده نسبت به آن درخواست اعاده دادرسی نماید.
درخواست اعاده دادرسی طاری به دادگاهی تقدیم می گردد که حکم در آنجا به عنوان دلیل ابراز شده است. پس از درخواست اعاده دادرسی طاری باید دادخواست لازم ظرف سه روز به دفتر دادگاه تقدیم گردد.
دادگاهی که دادخواست اعاده دادرسی طاری را دریافت می دارد، مکلف است آن را به دادگاه صادرکننده حکم ارسال نماید و چنانچه دلایل درخواست را قوی بداند و تشخیص دهد حکمی که در خصوص درخواست اعاده دادرسی صادر می گردد موثر در دعوا می باشد، رسیدگی به دعوای مطروحه را در قسمتی که حکم راجع به اعاده دادرسی در آن موثر است تا صدور حکم نسبت به اعاده دادرسی به تاخیر می اندازد و در غیراینصورت به رسیدگی ادامه خواهد داد.
هرگاه پس از رسیدگی، دادگاه درخواست اعاده دادرسی را وارد تشخیص دهد، حکم مورد اعاده دادرسی رانقض و حکم مقتضی صادر می نماید. در صورتی که درخواست اعاده دادرسی راجع به قسمتی از حکم باشد، فقط همان قسمت نقض یا اصلاح می گردد. این حکم از حیث تجدیدنظر و فرجام خواهی تابع مقررات مربوط خواهد بود.
لازم به ذکر است نسبت به حکمی که پس از اعاده دادرسی صادر می گردد، دیگر اعاده دادرسی از همان جهت پذیرفته نمی شود و در اعاده دادرسی غیر از طرفین دعوا شخص دیگری به هیچ عنوان نمی تواند داخل شود.
نکته – طریق خاصی نیز در قانون آیین دادرسی کیفری و در ماده 477 آن قانون پیش بینی شده است که قانونگذار آن را ذیل عنوان اعاده دادرسی و تحت همین نام مورد شناسایی قرار داده است ولی در اصطلاح به این طریق خاص درخواست اعمال ماده 477 گفته می شود.مطابق این ماده “در صورتی که رییس قوه قضاییه رای صادره از ه یک از مراجع قضایی را خلاف شرع بین تشخیص دهدبا تجویز اعاده دادرسی، پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال تا در شعبی خاص که توسط رییس قوه قضاییه برای این امر تخصیص می یابدرسیدگی و رای قطعی صادر نماید.”
5- اعتراض شخص ثالث
اگر در خصوص دعوایی، رایی صادر شود که به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او در دادرسی که منتهی به رای شده است به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد، می تواند نسبت به آن رای اعتراض نماید.
شخص ثالث حق دارد به هر گونه رای صادره از دادگاه های عمومی، انقلاب و تجدیدنظر اعتراض ماید
نسبت به حکم داور نیز کسانی که خود یا نماینده آنان در تعیین داور شرکت نداشته اند می توانند به عنوان شخص ثالث اعتراض کنند.
اعتراض شخص ثالث بر دو قسم است:
اعتراض اصلی: اعتراضی که ابتدا از طرف شخص ثالث صورت گرفته باشد
اعتراض اصلی باید به موجب دادخواست و به طرفیت محکوم له و محکوم علیه رای مورد اعتراض باشد.
این دادخواست به دادگاهی تقدیم می شود که رای قطعی معترض عنه را صادر کرده است.
ترتیب دادرسی نیز مانند دادرسی نخستین خواهد بود.
اعتراض طاری (غیر اصلی)
اعتراض یکی از طرفین دعوا به رایی است که سابقا در یک دادگاه صادر شده و طرف دیگر برای اثبات مدعای خود، در اثنای دادرسی آن رای را ابراز نموده است.
اعتراض طاری در دادگاهی که دعوا در آن مطرح است بدون تقدیم دادخواست به عمل خواهد آمد، ولی اگر درجه دادگاه پایین تر از دادگاهی باشد که رای معترض عنه را صادر کرده، معترض دادخواست خود را به دادگاهی که رای را صادر کرده است تقدیم می نماید و موافق اصول در دادگاه رسیدگی خواهد شد.
در صورت وصول اعتراض طاری از طرف شخص ثالث، چنانچه دادگاه تشخیص دهد حکمی که در خصوص اعتراض یاد شده صادر می شود موثر در اصل دعوا خواهد بود، تا حصول نتیجه اعتراض، رسیدگی به دعوا را به تاخیر می اندازد. در غیر اینصورت به دعوای اصلی رسیدگی کرده و رای می دهد.
اگر رسیدگی به اعتراض با دادگاه دیگری باشد به مدت 20 روز به اعتراض کننده مهلت داده می شود که دادخواست خود را به دادگاه مربوط تقدیم نماید. چنانچه در مهلت مقرر اقدام نکند، دادگاه رسیدگی به دعوا را ادامه خواهد داد.
چنانچه دادگاه پس از رسیدگی، اعتراض ثالث را وارد تشخیص دهد، آن قسمت از حکم را که مورد اعتراض قرار گرفته است نقض می نماید و اگر مفاد حکم غیرقابل تفکیک باشد، تمام آن الغاء خواهد شد.
6- اعتراض ثالث اجرایی
هر گاه کسی نسبت به مال منقول یا غیرمنقول یا وجه نقد توقیف شده اظهار حقی نماید، اگر ادعای مزبور مستند به حکم قطعی یا سند رسمی باشد که تاریخ آن مقدم بر تاریخ توقیف است، توقیف رفع می گردد و مدعی حق برای جلوگیری از عملیات اجرایی و اثبات ادعای خود می تواند به دادگاه شکایت کند.
به شکایت شخص ثالث در تمام مراحل دادرسی، بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی و پرداخت هزینه دادرسی، رسیدگی می شود. مفاد شکایت به طرفین ابلاغ می شود و دادگاه به دلایل شخص ثالث و طرفین دعوا به هر نحو و در هر محل که لازم بداند رسیدگی می کند و در صورتی که دلایل شکایت را قوی یافت، قرار توقیف عملیت اجرایی را تا تعیین تکلیف نهایی شکایت صادر می نماید.
در این صورت:
اگر مال مورد اعتراض منقول باشد، دادگاه می تواند با اخذ تامین مقتضی، دستور رفع توقیف و تحویل مال را به معترض بدهد. به شکایت شخص ثالث بعد از فروش اموال توقیف شده نیز به ترتیب فوق رسیدگی خواهد شد
محکوم له می تواند مال دیگری از اموال محکوم علیه به جای مال مورد اعتراض، معرفی نماید. در این صورت آن مال توقیف و از مال مورد اعتراض رفع توقیف می گردد و رسیدگی به شکایت شخص ثالث نیز موقوف می گردد.
76 پاسخ
سلام خواهر بنده یک واحد مسکونی درکرج خریداری نمود که تمامی استعلامات اداری از نظر ثبت شهرداری دارایی وازنظر انتقال بلا مانع بوده ودر دفتر خانه سند قطعی بنام زده شد بعد از مدتی از طرف دادگاه احضار شدیم که این واحد دروثیقه بوده و بعد از چند سال پروسه دادگاه رای به نفع شاکی صادر شده وما هم هیچ دسترسی به فروشنده خودمان نداریم وحکم تخلیه واحد هم صادر شده چرا زمانی که ملک در وثیقه کذاشته شده درثبت ملک ممنوع المعامله نشده والان ماگرفتار شدیم خواهشمندم یک راهکار برای مشکل ما بفرمایید
سلام مشخص است که به شما خسارت مادی وارد شده است و سبب این خسارت یا دفترخانه است یا اداره ثبت و یا حتی دادگاه توقیف کننده وثیقه که شاید توقیف در قالب وثیقه را به ثبت اعلام ننموده است. در هر حال به نظر ما شما بعد از کشف مسبب ماجرا میتوانید خسارت خود را از او مطالبه نمائید. از باب مسئولیت مدنی و تسبیب در ورود خسارت.
سلام من یک واحد فروختم طبق قولنامه عادی وپایان کارشهرداری۱۱٨مترهنگام انتقال سند۱۳۰متربوده که شهرداری اشتباه خودوپایان کار جدید صادر کرد اما دادگاه بنده رامحکوم به انتقال سند کرد ضمنا پارکینگ وانباری در قولنامه خط تیره خورده ودراصل نفروختم بهش الان دفترخانه سند ۱۳۰مترهمراه پارکینگ وانباری برای خریدار صادر نموده بدون حضور من توسط اجرای احکام،باید ازدادگاه شکایت کنم یا دفترخانه یا اداره ثبت؟
سلام اینجانب عیسی احمدی پورپروندهای در دادگاه آستانه اشرفیه داشتم این پرونده دو جلسه برگزار شد در دادگاه بدوی .بدون اینکه بهحق گوش داده شود وسه بار تجدید نظر خواهی در رشت شد ودادگاه بوی مکرر جواب قبل می داد بدون اینکه به دادخواست توجه شوداین در این پرونده ملک بنده از ما ترک جدا بوده و قاضی ربط میداد به وراث دراینجا چه باید کرد.
سلام، سوال شما مفهوم نیست و برای دریافت پاسخ دقیق لازم است صورت مسئله را دقیق تر بیان کنید و یا در شهر خود حضورا به یک وکیل مراجعه نمایید در صورت تمایل به مشاوره با دفتر وکالت ما از دفتر وقت مشاوره ی تلفنی بگیرید.
سلام من شاکی یک پرونده دعوام که یک شاهدم دارم و رای نهایی ام اومده ولی به صورت غیابی.نوشته ۲۰ روز مهلت واخواهی و بعد از آن ۲۰ روز مهلت اعتراض،خواستم ببینم بعد این مدت چی میشه؟و یه راهنمایی ام میخام اینکه متشاکی بنده طی پرونده هیچ پیگیری از حال ما و یا به دنبال رضایت نبود و براش مهم نبود و الان که رای دادگاه اومده رضایت میخاد بنظرتون رضایت بدم یا ندم؟لطفا جواب بدین!
بعد از پایان مهلت تجدیدنظرخواهی و یا بعد از اعلام نتیجه و تصمیم دادگاه تجدیدنظر اصولا رای قطعی شده و قابل اجراست. در نتیجه به حکمی که از دادگاه بدوی صادر شود و مورد اعتراض وتجدیدنظر قرار نگیرد و مهلت آن طی شود قطعی گفته میشود. همچنین رای دادگاه بدوی در نتیجه ی رسیدگی به واخواهی صادر شود و مورد تجدیدنظرخواهی قرار نگیرد نیز قطعی است. رای صادره از دادگاه تجدیدنظر در هر حال اصولا قطعی است مگر در موارد خاص مانند جرایمی که مجازات آنها قتل است. اینکه رضایت بدهید یا نه کاملا یک تصمیم شخصی است اگر از عدم ارتکاب جرم اطمینان داریدو مرتکب واقعا پشیمان است با گرفتن مبلغ خسارت و دیه خود رضایت بدهید.
با سلام و خداقوت به سايت خوبتون
ببخشيد سوالي داشتم خدمتتون بنده خوانده هستم و راي به ضرر من در دادگاه حقوقي صادر شده و اعتراض زدم به دادگاه تجديدنظر اگر پرونده وصول شود به دادگاه تجديدنظر معمولا چقدر زمان ميبرد رسيدگي كنند ؟و اينكه امكان هست حضوري برم با قضات شعبه صحبت كنم ؟ چون راي دادگاه بدوي كه داده شده هيچي از مداركي كه ارائه كردم در نظر نگرفتن.
سلام ، در ادعایی دروغین پیرزنی مدعی شده که من به او چاقو زدم و من هیچوقت چنین کاری نکردم، طرف نه سند و مدرکی دارد و نه شاهدی، دادگاه آمده بر مبنای این که پیرزن قسم بر قرآن خورده ، من را محکوم کرده و دیه بریده ، این رای را چطور کنسل کنم،
سلام رای به نفع من شده و طرف مقابلم الان ۲۰ روز گذشته و اعتراض نکرده الان من باید چیکار کنم
سلام داداش من یه پرونده سرقت داره که در این پرونده متشاکی دو نفر هستند داداشم و دوستش ردماله این پرونده ۵۰۰ میلیون تومانه که ردمال رو نصف نصف زدن ۲۵۰ برای داداشم ۲۵۰ برای دوستش ولی داداشم اموالی روکه سرقت کرده بوددرحدیک قوطی بده وارزش آن به ۱۰ میلیون تومان نمیرسه حتی توسط دوربین مداربسته ظبط شده و این فیلم نیزدرپرونده وجود داره و حتی داداشم خودم گردن گرفته که من فقط این مقدار برداشتم و بقیشو دوستم برداشته ولی اومدن تو حکم کلیه اموال رو زدن اسم دوتاشون و ردمال رو نصف نصف کردن الانم یک سال از وقت حکم گذشته و حتی داداشتم حبس دولتی که دولت به عنوان جریمه صادرکرده بودکشیده و الان بخاطر رد مال زندانه و الان میخاییم به دیوان عالی کشور اعتراض کنیم که پرونده رو تو تهران یا غیرازکسی که حکم قبلی رو صادر کرده بود بازکنن و دوباره رای بدن.مقالتون روخوندم ولی زیاد متوجه نشدم لطفا راهنمایی کنین
با سلام.ممنون از مطالب کاربردیتون.سوال بنده اینه اگر در دادگاه حقوقی هر دو رای یعنی بدوی و تجدیدنظر به نفع خواهان صادر بشه خوانده میتوانه در خواست فرجام خواهی بده یا خیر.باتشکر
سلام پرونده حقوقی برای ابطال سند ملک داشتم که هربار در دادگاه تا به صدور حکم میرسید مسترد می کردن حالا بعداز گذشت یکسال دادگاهی پرونده رفته تجدیدنظر خواهی که دادخواست رد شده بدلیل نداشتن دلایل در مهلت قانونی .آیا رد دادخواست که توسط دادگاه تجدیدنظر رد شده دوباره قابل بررسی یا صدور حکم هست یا نه؟
سلام وقت بخیر من دادخواست حقوقی دادم و مدیر دفتر با بهانه عدم آدرس یکی از خواندگان دادخواست منو رد کرد بعد من اعتراض زدم به قرار رد دفتر که اگه پیدا نمیشه یا مجهول الامکان هست کلا آن خوانده حذف کنید و به سایر خواندگان رسیدگی کنید بعد قاضی همون شعبه ضمن عدم توجه به این موضوع کلا دادخواست منو رد کرده و پایین اش نوشته رای قطعی است الان چکار کنم ؟
با سلام یه چک ضمانتی برای معامله ماشین به شخصی دادم ولی ایشون چک ضمانت برگشت زده و رای دادگاه به نفع من بوده حالا بیست روز گذشته اعتراض کرده من میتونم قبل از رای تجدید نظر شکایت کیفری کنم یا نه لطفا راهنمایی کنید
با سلام و ارادت در پرونده ای حقوقی که قبلا بصورت غیابی رای صادر شده بود توانستم واخواهی کنم و رای دادگاه بدوی را به نفع خودم بگیرم با توجه به اینکه طرف مقابل در شهری زندگی می کند که کوچک است و دارای نفوذ اگر رای دادگاه بدوی در تجدید نظر نقض شود امکان اعتراض و اعاده دادرسی در دیوان را برای احقاق حق دارم ممنون از لطفتون با تشکر
من دراینستاباشخصی آشناشدم که گفت کارت پایان خدمت قانونی که ازنظام وظیفه تهرانم میتونی استعلام بگیری بااین ترفند من وکشوند میدان سپاه تهران وگفت ۵۱میلیون بریز به حسابم تا به سربازم بگم بیاد دنبالتون بیاین کارت وتحویل بگیرین منم واریز کردم دوباره تقاضای پول بیشتری میکرد که فهمیدم کلاهبرداری وشکایت کردم الانقاضی شکایتم ورد کرده که خودم واریزیشو انجام دادم الان من باید چکار کنم ممنون میشم راهنمایی کنین
با سلام بیشتر از یک ماه است که درخواست تجدید نظر نسبت به رای بدوی صادره از دادگاه حقوقی داده ام . اما هنوز هیچ اقدامی نسبت به آن انجام نشده است. برای پیگیری چه کاری باید انجام دهم؟با تشکر
سلام از مطالب شما استفاده کردیم.ممنون.من به رای دادگاه اعتراض کردم تجدید نظر استان دوباره پرونده را بازپرسی دادگاه بدوی فرستاده. دلیلش چیه.
باسلام ودرود..لطفا راهنماییم کنید..فرزند مالک مغازه ام که فوت کرده..با دروغ قرارداد مرا کهسال65بوده به دادگاه سال 79اعلام نموده وخواهان قطعید گردیده دردادگاه حضور نداشتم حکم تخلیه غیابی دادند.چکار کنم..متشکرم
نسبت به رای تجدیدنظرخواهی کنید. و اگر دادخواست و اخطار جلسه رسیدگی و حکم دادگاه بدوی به شما ابلاغ واقعی نشده بنا بر آن می توانید واخواهی هم بکنید.
با سلام بنده یک پرونده حقوقی داشتم دادگاه بدوی رای به نفع من صادر کرد ولی دادگاه تجدیدنظر به نفع طرف رای صادر کرده است.3 ماه از زمان صدور رای دادگاه تجدیدنظر گذشته است الان من چگونه و از چه راهی میتوانم به رای تجدیدنظر اعتراض کنم؟با تشکر
آرای دادگاه های تجدیدنظر اصولا قابل اعتراض نیستند یعنی راه معمول و متداولی برای اعتراض به آرای دادگاه های تجدیدنظر وجود ندارد. امکان اعاده دادرسی یا اعمال ماده 477 باید مورد بررسی قرار گیرد با این توضیح مختصر امکان پاسخ نیست ضمن این که لازم است بدانید اعاده دادرسی یک طریق غیرمعمول و استثنایی است.
سلام خسته نباشید اینجانب موجر هستم و مغازه ای را به اجاره دادم ولی مستاجر از دادن اجاره امتناع کرده و درخواست اجور معوقه وتخلیه را داده ام و دادگاه حکم تخلیه و اجاره بها را تایید کرد و مستاجر واخواهی دادولی باز هم رد شد الان اگر اجاره هارا پرداخت کند و درخواست تجدیدنظر کند آیا ممکن است رای بدوی شکسته شود ؟؟و ی چیزی دیگه من قرار داد رو هم فسخ کردم قانونی ممنونم از راهنماییتون
اگر اجاره شما مشمول قانون روابط موجر و مستاجر سال 1356 باشد و مستاجر تا پایان دادرسی در محل تجدید نظر اقدام به پرداخت اجور معوقه نماید مطابق قسمت آخر بند 9 ماده 14 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 56 دادرسی بلا اثر بوده و حکم تخلیه به دلیل نپرداختن اجاره بها منتفی میگردد. در غیر این صورت استثنایی همین که مستاجر مبلغ اجاره را ندهد حق تخلیه برای موجر ایجاد شده و پرداخت بعدی تاثیری در امکان تخلیه ندارد.
با درود وخسته نباشیداگرجهت اعتراض به رای شعبه وتجدید نظر جهت رسیدگی مجدددرخواست ماده۴۷۷نیزنتیجه حاصل نشود ومحق پرونده بخواد در مرجع بالاتر به حق قانونیش برسدبه کجا و چطور اقدام نماید شایان ذکر است دعوا بر سر ملکی است که در گذشته طی قراردادی به کسی واگذار اما چون شخص نتوانسته ثمن معامله را پرداخت کندباتوافق قراردادابطال وچکها عودت داده شده است اما طرف دعوی با سو استفاده از اوراق باطله شده مدعی الزام به سنداز صاحب ملک شده وقاضی پرونده در رسیدگی به مستندات بعدی که توسط مالک ارائه شده توجه ننموده وقرار اناطه صادر نموده در حالیکه دفترچه شرکت شهرکهای بنام شخص مالک وشاکی پرونده می باشد وقاضی ابراز میکند دفترچه سند که کاملا قانونی مورد تایید بانک وسایر مراجع می باشد را قبول ندارد لطفا راهنمایی فرمایید
چنین رایی و پس از درخواست رسیدگی در مرجع موضوع 477 از قانون آیین دادرسی کیفری دیگر قابلیت اعتراض و رسیدگی مجدد تحت عنوان اولیه مطرح شده توسط شما را ندارد ولی شاید بتوانید تحت عنوان دیگری که مشمول قاعده اعتبار امر مختومه نشود دوباره طرح دعوا نمایید.
سلام من چهارسال پیش مبایعه نامه را امضا کردم میخواستم خانه ام را بفروشم و خریدار پولش آماده نبود ومن مبایعه نامه را فسخ نکردم دست بنگاه موند و دراین مدت چهار سال من درشهرستان بودم و خریدار غیابی سند من را باطل کرده و اسم خوش ثبت کرده و من اطلاعی نداشتم و چند روز پیش رای دادگاهی از طرف خریدار برای تصرف بدست من داد من از شما تقاضا دارم مرا راهنمایی کنید
با تنظیم یک دادخواست و لایحه تجدیدنظرخواهی مناسب مراتب اعتراض خود به رای صادره را ثبت و پیگیری نمایید.مناسب است که برای تنظیم حصول نتیجه بهتر تنظیم لایحه تجدیدنظرخواهی را به یک وکیل باتجربه بسپارید.
ممنون از مطالب مفیدتون به شدت کاربردی و مسمر ثمر واقع خواهد شد خدا خیرتون بده.
ممنون از حسن توجه شما
با سلام
در دادگاه خسارت مالی ناشی از تصادف شاکی اقدام به شکایت و مطالبه 180میلیون تومان کرده که اینجانب در دادگاه پس از انجام کارشناسی اولیه به مبلغ شصت و هشت میلیون و پانصد هزار تومان محکوم شده و پرداخت شش میلیون و سیصد هزار تومان هزینه دادرسی.
ایا مقدار هزینه دادرسی با توجه به محکوم به صحیح است یا میتوان اعتراض نوشت؟
هزینه دادرسی که تحت عنوان خسارت دادرسی در نهایت دادگاه به آن رای خواهد داد براساس حدود 3.5 درصد از محکوم به محاسبه می شود نه خواسته.
ایا در دعوای اعتراض ثالث اجرایی امکان فرجام خواهی یا اعاده دادرسی هست .ممنون
امکان اعتراض به آرای صادره در قالب اعتراض ثالث اجرایی تفاوتی با سایر ارا ندارد یعنی اگر اصل دعوا قابل فرجامخواهی باشد اعتراض ثالث هم قابلیت فرجامخواهی دارد. مانند این که دعوای اثبات واقعه نکاح بین زن و مردی در جریان باشد و شخص ثالثی در مرحله اجرا و تنظیم سند نکاح وارد شده و ادعای این را بنماید که شوهر آن خانم است و در دوره وجود علقه زوجیت بین او و آن زن این دو عقد نموده اند و در نتیجه این عقد دوم باطل است. چون اصل نکاح قابل فرجام است اعتراض ثالث به آن نیز قابلیت فرجام خواهی دارد. در مورد اعاده دادرسی در هر حال اگر شرایط ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی موجود باشد این امکان وجود دارد.
سلام خیلی ممنون بابت اطلاعات مفیدتون چندروز پیش نامه ای از دادگستری اومده که در برگه گفته مهلت اعتراض ۷روز و طرف دقیقا روز ۷تم برگه رو به ما رسونده و نگفته امروز اخرین روز مهلتش هست اعتراض کنید ایا میشه الان هم اعتراض کرد بااینکه چندروز از تاریخ اعتراض گذشته ؟
مهم این است که ابلاغ به چه صورتی انجام شده. بهرحال شما هفت روز (روز ابلاغ و اقدام محاسبه نمی شود) از تاریخ دریافت قانونی اخطار یا به عبارت دیگر از تاریخ ابلاغ قانونی مهلت اعتراض دارید.
با سلام و درود بنده حدود 2 سال پیش یک مشکل برام پیش اومد که پروندم به دادگاه انقلاب رفت و برام حکم قیابی سادر شد و امروز رفتم دادگاه حکم رو بهم ابلاغ کرد و امضا زدم و یک ماه پیش هم درخواست واخواهی داده بودم که رد شده و الان 3 سال تعضیری بریدنو نمیدونم چه کنم راهنمایی میکنید لطفا
آرای دادگاه انقلاب قابل تجدیدنظر در دادگاه های تجدیدنظر استان است.
سلام آیا میشه به رای تجدید نظر پرونده حقوقی اعتراض کرد ?
بستگی به موضوع خواسته مورد رسیدگی دارد. آرا قابل فرجام در مواد 367-368 و 369 قانون آیین دادرسی مدنی آمده اند البته در مقاله بالا هم به طور مبسوط به این مسئله اشاره شده است بهتر است بخوانید.
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما
ببخشید مدت زمان رسیدگی و پاسخ به اعتراض چقدر هستش ینی چقد طول میکشه تا جواب قطعی بیاد من اعتراض دادم بیشتر از یک ماه هست ولی جوابی نیومده!
زمان مشخصی نمیتوان برای رسیدگی دادگاه تجدیدنظر تعیین کرد ممکن است از یک هفته تا چند سال طول بکشد!!!
سلام
بنده پرونده حقوقی داشتم در باره تاخیر و تادیه خسارت که رای بنفع من صادر شد اما ناقص، که بنده و طرف مقابل به رای اعتراض کردیم و حال بعد ۳ ماه از تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر ثبت گردید و وقت نظارت برای یکسال اینده در نظر گرفته شده ایا این زمان طولانی نیست و ایا امکان داره رای زودتر از موعد صادر بشه؟ با توجه به ماهیت دعوا که مالی و با این تورم باعث ضرر و زیان به من میشه؟ چه راهکاری هست که بشه وقت نظارت و رسیدگی رو جلوتر انداخت
متاسفانه راه تعریف شده برای تسریع دادرسی نیست ولی میتوانید حضورا مراجعه نموده و از قاضی درخواست کنید که زودتر رسیدگی کند. وقت نظارتی چنین طولانی منطقی نیست ولی متاسفانه بسیار متداول است!
با سلام از همسرم با در دست داشتن سكس چت شكايت كردم و در دادگاه روابط نامشروع تبرِئه شد.در خواست تجديد نظر كردم كه راي تاييد شد…چطور ميتونم به راي دادگاه تجديدنظر شكايت كنم؟؟؟
رای دادگاه تجدیدنظر در این مورد دیگر قابلیت اعتراض ندارد و قطعی است.
با سلام و احترام خدمت شما سوالی داشتم در خصوص حکم دادگاهی که برای برادرم صادر شده: در تاریخ 1401/05/26 توسط دادسرا حکم غیابی برایش صادر شده (یک سال زندان ) به جرم مخدوش کردن پلاک ایا امکان واخواهی وجود دارد یا خیر . با تشکر البته پرونده از سال 1397 باز بوده و چند بار ابلاغیه آمده و برادرم مراجعه کرده ولی در تاریخ ذکر شده در سطر بالا گویا نرفته و حکم غیابی برایش صادر شده.
اگر اوراق اخطاریه و رای به برادرتان از طریق سامانه ثنا یا حضورا ابلاغ شده باشد رای غیابی نیست ولو اینکه به اشتباه در رای واژه غیابی ذکر شده باشد. خیر به نظر نمی رسد که این رای قابل واخواهی باشد.
باعرض سلام و خسته نباشید من یک قراداد نوشتم با شخصی که تمام تعهدات این جانب طبق قانون و ظوابط شهرداری بوده ولی متاسفانه در دادگاه محکوم شده ام به ساخت خلاف ظوابط شهرداری اسناد به کدام ماده میتوانم به رای دادگاه اعتراض کنم
برای پاسخ به چنین سوالی نیاز به توضیحات بیشتری هست از جمله اینکه موضوع قرارداد چه بوده و طرف شما شخص بوده یا یک نهاد دولتی. ولی به نظر می رسد موضوع قراردادتان مشارکت در ساخت بوده و با مالکین زمین چنین قراردادی داشته اید. برای تجدیدنظرخواهی نیاز به توجیح خاصی نداریدو همین که رای بدوی به ضررتان صادر شده امکان تجدیدنظرخواهی برای شما وجود دارد.
سلام و درود . ممنون از اطلاعات جامعتین در مورد اعتراض و فرجام خواهی در دادگاه بدوی محکوم شده ام و الان در آخرین روز مهلت ۲۰ روزه ثبت اعتراض کرده ام منتها بعد از ۳ روز که گذشته هنوز در سامانه عدل ایران و در روند پیگیری پرونده هیچ تغییر و اطلاعاتی اضافه نشده ،آیا قاضی رسیدگی کننده میتواند درخواست تجدید نظر مارو نادیده بگیره و رد بکند
نادیده گرفته نمی شود ولی نتیجه تجدیدنظرخواهی ممکن است رد دادخواست آن باشد به دلیل اینکه خارج از مهلت انجام شده یا از نظر قاضی موجه نبوده است. یا ناقص بوده و در مهلت اعطایی نواقص رفع نگردیده است.
پدر خانم من بدون اطلاع من برای انجام کار اداری ایشان بجای وکالت معمولی وکالت تام الاختیار گرفته و آپارتمان را بنام خودش سند گرفته با خانمی ازدواج میکند حدود پنجاه سال خودش هشتاد و هشت سال داشته وقتی عدم تعادل پیدا میکند بیمارستان …. اسکن و ام آر ای میکند و گزارش آلزایمر میدهد پزشگ قانونی و پزشگ معالج ایشان تاییدمیکند.آیاهمسرمن میتواندخانه رابگیرد.دسیسه این دونفر مشخص است.
باآرزوی سلامتی شما درسال جدید و با سپاس از راهنمایی شما
کامنت شما ارتباطی با مسئله اعتراض به رای ندارد با این وجود پاسخ شما این است که بله حتما میتوانید نسبت به این اقدام ایشان با تقدیم دادخواست طرح دعوا نمایید ولی اینکه چه دعوایی مطرح شود نیازمند این است که توضیحات بیشتری از شما بشنویم. لازم است برای مشاوره با به همراه داشتن مدارکتان حضورا مراجعه نمایید.
با سلام من به رای تجدید نظر اعتراض کردم توسط معاون دادگستری به اتفاق دو نفر قاضی دیگر بررسی شد با نتیجه دو رای منفی و یک رای مثبت گفتن رای تجدید نظر قطعی غیر قابل پیگیری هست که اگر تایید میشد به دیوان جهت رای جدید ارجاع میشد یعنی همان ماده ۴۷۷ حال باز میشود اعتراض نمود ؟ از چه راهی؟
خیر امکان اعتراض مجدد در قالب ماده 477 نیست البته شاید به سختی بتوان در صورت وجود جهات اعاده دادرسی به این راه متوسل شد.
باسلام
در دادگاه دو رای کیفری و حقوقی در مورد یک زمین وجود دارد که کیفری به نفع یک طرف و حقوقی به نفع طرف مقابل حال کدام طرف پیروز این پرونده میباشند؟؟ موضوع هم تقسیم نشدن زمین ارثیه
سوالتان کلی ست و نمیتوان به این سوال پاسخ دقیقی داد. شاید از نظر شما هر دو دادگاه به یک ادعا رسیدگی کرده باشند ولی بعید است چنین اتفاقی رخ داده باشد چرا که صلاحیت این دو مرجع با یکدیگر متفاوت است ولی در هر حال اجمالا و به طور کلی پاسخ داده می شود که اصولا دادگاه حقوقی ملزم به تبعیت از رای کیفری است.
باسلام
در دادگاه کیفری ایا مبایعه نامه دستی و هم نوشته و هم امضا کاربنی باشد قابل قبول میباشد و میتوان کارشناسی کرد؟ واینکه دوشاهد شهادت دهندکه ملک برای فلان کس میباشد قابل قبول میباشد؟
اصولا اسناد مالکیت عادی در فرضی که طرف مقابل منکر شود قابلیت استناد ندارد. مگر اینکه ارائه دهنده سند عادی تقاضای الزام طرف به انجام تعهد را بخواهد ولی در جایی که به عنوان دلیل مالکیت به آن استناد می شود واجد ارزش نیست.دلیل این گفته حکم مندرج در ماده 22 قانون ثبت است که اصل کلی اعتبار اسناد عادی را با حکمی استثنایی محدود نموده و تخصیص می زند.
باعرض سلام
من یه پرونده دارم که یازده نفر از من بعنوان کلاهبرداری شکایت کردن که 7نفر از اینها اصلا نه من و میشناسن و نه با من مراوده ی مال داشتن فقط برای اینکه تعداد شکات زیاد بشه وارد پرونده شدن .الان بازپرس پرونده قرارمنع تعقیب صادر کرده
برای اعتراض به قرار چند نفر از شکات باید حضور داشته باشند .
هر شاکی به تنهایی حق اعتراض دارد ونیاز به اقدام جمعی نیست.
سلام دردرب دادگاه با اینجانب سه نفری دعوا کرده اند ومرا کتکاری نمودند گواهی پزشکی گواه ان است دوربین دادگستر ی ان راگرفته بود گزارش کلانتری هم هست کلانتر ی گفت فیلم را ضمیمه میکنم اما ضمیمه نکرده و پاک شده وکسی حاضر به شهادت به نفع اینجانب نشد واینجانب به دادگاه گفتم یا اونها قسم بخورند یا اینجانب اما دادگاه توجهی نکرد وطرف شاهدی اورده که درحضور اینجانب نبوده است دادگاه رددعوا کرد ودر تجدید نظر هم رد دعوا شد ایا راهی هست لاقل قسم بخورد که با اینجانب دعوا نکرده اند
مراحل رسیدگی ماهوی به ادعای شما به پایان رسیده و دیگر فرصتی برای درخواست بررسی دلایل از جمله سوگند ندارید. باید در مرحله رسیدگی بدوی و تجدیدنظر بهتر و درستتر عمل میکردید. هرچند که رفتار قاضی هم در عدم صدور قرار اتیان سوگند پس از درخواست شما قانونی و منطقی نیست.
برادر ۱۷ساله منو با چاقو کشتن ثابتم شد ولی چون پولدارن …یک پرونده تشکیل دادن خودشون جای کسی هم که مرده نظر دادن ب قاتل سه سال زندان دادن اگ اون قاضی پسر یا برادر خودشم بود همین حکم و میداد انسانیت ک میگید کجاس این خداپرستیه؟این اسلامه؟
سلام.خسته نباشید.بسیار عالی و قابل فهم و امیدوار کننده است.در جایی که به دلایل ابرازی توجه نشود و یا در جایی که جرم یا مجازات با هم تناسب نداشته باشد.
استاد گرامی فقط اینکه چه وقت و چه زمان باید از ارای قطعی صادره از دادگاه تجدید نظر در امور کیفری باید فرجام خواهی کرد. با توجه به این که رای قطعی شده. بعنوان مثال شاکی پرونده چطور باید اقدام کند. چنانچه توضیحاتی در مقاله تان قرار بدهید ممنون می شویم با تشكر واحترامات.
آرای دادگاه های کیفری مگر در موارد خاص و نادر اصولا قابل فرجام خواهی نیستند.
خیلی ممنون از اطلاعات خوبتون
ای کاش ب صورت pdf میذاشتیندانلود میکردیم
سپاس از توجه شما
امکان دانلود از طریق مرورگر خود را دارید.
با سلام
ممنونم از راهنماییهای مفیدتون😊
سپاس از توجه شما
سلام خسته خانمم تقاضا مهریه کرده و از خونه مشترکمون دو هفته رفته ک دارای دو فرزند هستیم. تاریخ دادگاه برای مهریه 25/10/99 ولی ماشین توقیف کرده و رهن خونه ک مستاجر هستیم. باید چکار کنم که ماشین و رهن که جز مستثنیات دین میباشند آزاد شوند
با مراجعه به دادگاهی که دستور توقیف و تامین خواسته را صادر کرده نسبت به صدور و اجرای قرار تامین خواسته اعتراض کنید.
سلام خسته نباشید. مدتی قبل مادرم مقداری طلا به شخصی داد به جهت شراکت. اما طرف بعد از مدتی منکر این قضیه شد کار به دادگاه کشید و طرف سوگند خورد که چیزی دریافت نکرده است . تنها شاهد پرونده هم رد شد. اگر در دادگاه تجدید نظر دوباره حکم بر علیه مادرم صادر شود. آیا بنده به عنوان فرزند ایشان می توانم از آن شخص شکایت کنم جهت بازپس گیری اموال مادرم؟
از بدیهی ترین اصول دادرسی طرح دعوا یا تقدیم دادخواست اعم از بدوی و تجدیدنظر، توسط شخص ذینفع است. در دادگستری تنها به کسی پاسخ داده می شود و تنها حق پیگیری دارد که صاحب مال است (ماده 2 از قانون آیین دادرسی مدنی توجه کنید)