همانطور که حتما می دانید در نظام حقوقی ما اصل بر این است که طلاق در اختیار مرد است و چنانچه زن خواهان طلاق باشد باید دلایل محکمه پسند و ادله ی قانونی داشته باشد و اصولاً طلاق برای زن اگر شوهر راضی به آن نباشد کار مشکل و پیچیده ای است. یکی از دلایل موجهی که زن به استناد آن می تواند تقاضای طلاق نماید، اصرار مرد به بچه دار نشدن و نیز طلاق به جهت ناباروری مرد است که در این صورت زن می تواند با مراجعه به دادگاه خانواده و تقدیم دادخواست طلاق، با اخذ حکم دادگاه، خود را مطلقه نماید.
صفر تا صد مراحل، شرایط، هزینه و مدارک طلاق توافقی

حق طلاق بدلیل اصرار مرد به بچه دار نشدن !
“زن جواني در دادگاه خانواده با بيان اينکه داشتن بچه حق طبيعي من است، گفت: همسرم مخالف بچه دار شدن ماست، اين در حالي است قبل از ازدواج هيچ وقت نگفته بود که از داشتن بچه متنفر است. ديگر نمي خواهم با او زندگي کنم. زوج جوان در دادگاه خانواده حضور يافتند و زن جوان درخواست طلاق از شوهرش را به قاضي دادگاه ارايه کرد. زن جوان در ابتداي جلسه خطاب به قاضي گفت: هشت سال از ازدواج مان مي گذرد، هشت سالي که من حسرت مادر بودن را تحمل کردم اما به دليل علاقه اي که به همسرم داشتم، اعتراضي نکردم.
وي ادامه داد: همسرم به داشتن فرزند علاقه اي ندارد. در واقع دوست ندارد بچه دار شويم، زيرا خودش مي گويد که تحمل شنيدن صداي گريه يا خنده ي بچه را ندارد.
اين زن جوان که 35 سال سن داشت، افزود: قبل از ازدواج، شوهرم هيچ وقت نگفته بود که از داشتن بچه بيزار است اما بعد از گذشت دو سال از زندگي مشترک که من موضوع بچه دار شدن را مطرح کردم، گفت که دوست ندارد بچه داشته باشد و در واقع علاقه ندارد پدر بودن را تجربه کند.
وي ادامه داد: شوهرم من را از حق طبيعي ام محروم کرده است، در حالي که او حق ندارد چنين کاري را با من انجام دهد. او به راحتي مي گويد چون من به داشتن بچه علاقه ندارم تو نيز بايد از من اطاعت کني.
همسر اين زن جوان که 40 سال سن داشت در پاسخ به اظهارات همسرش گفت: از اين که نتوانم آينده ي فرزندم را تامين کنم واهمه دارم. زماني که ما بچه بوديم خواسته هاي زيادي از پدر و مادرمان نداشتيم اما بچه هاي الان مانند ما نيستند و خواسته هاي شان بسيار زياد است.
وي گفت: همسرم درست مي گويد. من قبل از ازدواج به او نگفتم که به داشتن بچه علاقه ندارم، زيرا فکر مي کردم وقتي همسرم دلايلم را بداند توجيه مرا قبول مي کند اما همسرم سرسختانه با من مخالف است و من به او حق مي دهم.
اين مرد جوان اظهارکرد: وقتي صداي گريه ي بچه مي آيد اعصابم به هم مي ريزد و اين ناراحتي اختياري نيست. حتي وقتي به خانه ي پدرم مي رويم اکثرا تنها هستيم، زيرا خواهر و برادرهايم به دليل اخلاقي که من دارم با بچه هاي کوچک شان به آنجا نمي آيند.
وي خاطرنشان کرد: من نمي خواهم پدر شوم. بارها به همسرم گفته ام که من و تو چه گلي به سر پدر و مادرمان زده ايم که بچه ي ما بخواهد آن گل را به سر ما بزند؟
اين مرد جوان گفت: من نمي خواهم همسرم بيش از اين اذيت شود اما خواهان جدايي از او نيستم و از او مي خواهم که از درخواست خود منصرف شود، زيرا ما با يکديگر خوشبخت هستيم و نيازي به فرد ديگري براي تکميل خوشبختي مان نداريم.
در ادامه جلسه ي دادگاه، زن جوان گفت: من با داشتن فرزند در کنار شوهرم مي توانم خوشبخت باشم ولي در حال حاضر هيچ علاقه اي به ادامه ي زندگي با او ندارم.”
مشابه این پرونده در دادگاه های خانواده بسیار است. زمانی که زوج تمایلی به بچه دار شدن نداشته باشد و زوجه نیز با وی هم عقیده باشد مشکلی میان زوجین ایجاد نمی گردد. اختلاف زمانی شکل می گیرد که زوجه بر خلاف زوج، خواهان فرزند باشد و با گذشت زمان و کم رنگ شدن عشق و علاقه ی اولیه ی زوجین و نیز بالارفتن سن زوجه و نزدیک شدن به سن ناباروری، هیچ چیز خلاء نداشتن فرزند را برای زوجه پر نمی کند. در این صورت است که با ادامه ی اصرار زوجه و انکار و امتناع زوج، اختلافات تشدید می شود تا جایی که زوجه به جهت خودداری مرد از بچه دار شدن، اقدام به درخواست طلاق می نماید.
باید توجه داشت که درخواست طلاق به دلیل بچه دار نشدن، به دو جهت ممکن است طرح شود:
1- گاهی اوقات مرد عقیم بوده و یا به علت سایر بیماری های جسمی یا جنسی قادر به فرزند آوری نمی باشد.
2- گاهی اوقات مرد هیچ مشکلی از نظر باروری ندارد، اما بنا به دلایل شخصی از فرزند آوری و بچه دارشدن خودداری می نماید.
در این مقاله به بررسی امکان صدور حکم طلاق برای زوجه در هر یک از دو فرض بالا با نگاهی بر رویه قضایی محاکم ایران می پردازیم.
1- در صورتی که طلاق به دلیل ناتوانی مرد از بچه دار شدن باشد
در قانون ایران، اعم از مقررات قانون مدنی در باب انحلال نکاح و یا مقررات قانون حمایت خانواده، مقرره ای که مشخصا به امکان طلاق زوجه به دلیل ناتوانی مرد از بچه دارشدن اشاره نموده باشد وجود ندارد و صرفا در موارد ناتوانی جنسی مرد در برقراری رابطه زناشویی، اخته بودن مرد و نیز مقطوع بودن آلت تناسلی مرد به حدی که امکان عمل زناشویی نباشد امکان فسخ نکاح پیش بینی شده است. گرچه نتیجه ی چنین عیوبی، عموما ناتوانی مرد در بچه دار شدن می باشد. اما هیچ قانونی برای زن حق طلاق یا فسخ نکاح را در فرضی که مرد ظاهرا هیچ ایرادی نداشته و صرفا به جهت مشکل داخلی اندام جنسی نابارور باشد پیش بینی ننموده است.
با این حال به موجب بند 10 قسمت ب شروط ضمن عقد نکاح که به صورت چاپی در اسناد ازدواج درج شده است و عموما زوجین آن را امضا می نمایند، شرط گردیده است که چنانچه پس از گذشت 5 سال، زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزند نشود، زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر می دهد که با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز از دادگاه خود را مطلقه نماید.
بر همین اساس رویه قضایی شکل گرفته در محاکم ایران نیز چنانچه به تایید پزشکی قانونی یا سایر مدارک پزشکی ارائه شده از سوی زوجه اثبات گردد که زوج در طی مدت 5 سال از زندگی مشترک به جهت بیماری (اعم از عقیم بودن یا سایر بیماری های جسمی) ناتوان از بچه دار شدن بوده است، حکم به طلاق زوجه صادر می نمایند. در این صورت به استناد تحقق بند 10 شروط ضمن عقد و وکالت یافتن زوجه از زوج در مطلقه نمودن خود، رای طلاق صادر می گردد و زوجه نیازی به اثبات عسر و حرج و یا سایر علل موجهه برای صدور طلاق ندارد و حکم طلاق بر اساس تحقق وکالت زوجه از زوج صادر می گردد. فلذا در این موارد، برای صدور رای طلاق نیازی به بذل تمام یا قسمت عمده ای از مهریه نیست و حتی با بذل مبلغ ناچیزی و یا یک سکه از مهریه نیز امکانپذیر می باشد.
ممکن است این پرسش مطرح شود که اگر زوج به صورت طبیعی امکان باروری نداشته باشد اما با استفاده از روش های درمان ناباروری امکان بچه دار شدن زوجین وجود داشته باشد، زوجه حق طلاق دارد یا خیر؟ با توجه به شرط مقرر در سند ازدواج که به صورت کلی و مطلق بچه دار نشدن زوجه به جهت بیماری زوج را سبب تحقق وکالت زوجه در طلاق دانسته است، به نظر می رسد صرف اینکه زن و شوهر پس از گذشت 5 سال از زندگی مشترک به جهت عدم توانایی زوج به صورت طبیعی بچه دار نشوند، وکالت زوجه در طلاق محقق می گردد. رویه قضایی و آرای صادره از شعب دیوان عالی کشور نیز به کرات به امکان صدور حکم طلاق به صرف عدم امکان بچه دار شدن طبیعی زوجین اشاره نموده است و بر این عقیده اند که مراد از شرط، بچه دار شدن به روش طبیعی می باشد ولو اینکه پزشکی قانونی بچه دار شدن زوجین را با روش های جدید ممکن بداند، نمی توان با اجبار نمودن زوجه به تن دادن به روش های درمان ناباروی، حق وی را در اعمال وکالت در طلاق بر اساس عقدنامه نادیده گرفت.
همچنین باید توجه داشت چنانچه زوج به علتی نابارور بوده است و ظرف 5 سال از گذشت ازدواج بچه دار نشده باشد، حق زوجه برای اعمال وکالت در طلاق محقق می گردد و اقدامات بعدی زوج جهت درمان ناباروری حتی اگر منجر به باروری بعدی زوج گردد، حق مکتسب زوجه را جهت طلاق از بین نخواهد برد.
2- در صورتی که طلاق به دلیل نخواستن بچه از سوی مرد باشد
گاهی اوقات مرد از نظر پزشکی هیچ مشکلی ندارد و امکان باروری به روش طبیعی را نیز دارد اما به دلایلی از بچه دارشدن خودداری می کند. در این صورت صرف تمایل نداشتن زوج به فرزند آوری به تنهایی دلیل موجهی برای طلاق به درخواست زوجه نمی باشد. مگر اینکه این عدم تمایل زوج، منجر به وقوع اختلافات جدی و غیرقابل حل میان زوجین گردد و ادامه زندگی با این وضعیت را برای زوجه با عسر و حرج شدید همراه سازد. در این صورت دادگاه به دلیل عدم تفاهم زوجین و یا عسر و حرج ناشی از این موضوع که برای زوجه ایجاد می گردد حکم به طلاق زوجه صادر می نماید.
در چنین مواردی به جهت اینکه فرزندآوری یکی از علل اصلی ازدواج می باشد و هیچ یک از زوجین حق ندارند طرف دیگر را از این حق طبیعی محروم نمایند، چنانچه امتناع مرد از فرزند آوری سبب ایجاد مشکلات عاطفی و اختلاف میان زوجین گردد و ادامه زندگی مشترک را برای زوجه غیرقابل تحمل نماید، به استناد قاعده عسر و حرج و مستندا به ماده 1130 قانون مدنی حکم به طلاق زوجه صادر می نماید. در این موارد زوجه می بایست بر طبق مقررات طلاق به استناد عسر و حرج، تمام یا بخش از مهریه خود را در قبال طلاق به زوج بذل نماید تا دادگاه حکم طلاق را صادر نماید که میزان این بذل، به نظر زوجه و نیز نظر قاضی صادر کننده ی رای بستگی دارد.
وکیل خانواده در تهران ؛ متخصص و با تجربه
6 پاسخ
باعرض سلام،من صاحب یه فرزند هستم به روش طبیعی باردار نمیشم برای فرزند دوم شوهرم هفت ساله زیر بار نمیره هرقدر هم باهاش صحبت میکنم و میگم که از اینجور زندگی رضایت ندارم تاثیری نداره،حتی حاظره به رفتنم بخاطر همین موضوع خیلی دارم اذیت میشم میتونم طلاق بگیرم؟لطفا راهنماییم کنید.
دایره عسر و حرج بسیار گسترده است اگر ثابت کنید که زندگی شما با سختی و مشقت رو به رو ست و استیصال و اضطراب خود را به باور دادگاه برسانید امکان طلاق وجود دارد.
سلام ما دو معلول شدید هستیم و دو فرزند سالم خدارو شکر داریم اما زنم که اسرار به فرزند سوم دارد خیلی رو اعصاب من است و من نمیتوانم این زور گویی رو تحمل کنم .همین طوری خرج ما از یارانه و مستمری بهزیستی است و هیچ درآمدی نداریم .زن من با بی فکری هایش موجب بدبختی بچه ها و خودمان شده لطفا من را راهنمایی کنید.من خواهان جدایی هستم ولی بچه هایم را دوست دارم و آنها بطور عجیبی به من وابسته هستن
کسی نمیتواند شما را مجبور کند که بچه دار شوید. اگر به صورت سوال توجه کنید مربوط به موردی است که زن به دلیل اینکه شوهرش اصلا فرزند نمیخواهد تقاضای طلاق داشته و میخواهد با تشکیل زندگی دیگری به اصطلاح بچه دار شود. دوست گرامی سید بهروز شما به حکم قانون هر وقت بخواهید میتوانید همسر خود را طلاق دهید و البته باید مهریه و حق و حقوق او را هم پرداخت و تعیین تکلیف نمایید.
سلام اگر مرد در دادگاه اظهار دروغ کند که بچه میخواسته چطور باید طلاق گرفت؟ بعد از نه سال زندگی متشکرم
دروغ یا راست یک امر باطنی و در ذهن و روان افراد است خصوصا این که درمورد یک مسئله خانوادگی باشد. نباید انتظار داشته باشید که بتوانید به سادگی اثبات نمایید که همسرتان در طول زندگی در مکالمات خصوصی که با شما داشته بچه نمیخواسته ولی الان که میگوید میخواهم یا میخواستم، دروغ میگوید! بنظر می رسد از ابتدا نوع طرح دادخواست طلاق شما اشتباه بوده وقتی باید از این روش (نخواستن فرزند) به عنوان یکی از مصادیق عسر و حرج برای طلاق استفاده کنید که از ابتدا دلایل کافی برای آن داشته باشید مثلا مردی که عمل وازکتومی انجام میدهد یا در حضور دیگران به نخواستن بچه اقرار میکند یا پرونده پزشکی و روانشناسی برای وی وجود دارد. در غیر صورتهایی که گفته شد اصلا از ابتدا توسل به این دلیل برای طلاق اشتباه است.