تعداد بازدید: 298
جرایم علیه جسم و جان افراد-دادگران حامی

 جرایم علیه جسم و جان افراد- قتل، ضرب و جرح

فهرست مطالب

در تقسیم بندی جرایم جهت مطالعه و بررسی بهتر به خصوص از جنبه آکادمیک جرایم به اموال و مالکیت، تمامیت جسمانی، امنیت و جرایم علیه حیثیت اشخاص و جامعه تقسیم می شود.
قتل، ضرب و جرح، مهم ترین جرایم علیه تمامیت جسمانی یا به عبارت دیگر جرایم علیه جسم افراد محسوب می‌شوند. قربانی در این جرایم لزوماً شخص است و حیوانات موضوع این دسته از جرایم قرار نمی گیرند.

ضرب و شتم و نحوه اثبات آن-دادگران حامی

جرایم علیه تمامیت جسمانی 

جنایات بر نفس (قتل)، عضو (ضرب و جرح) و منفعت سه نوع است، جنایات عمدی، جنایات شبه عمدی ،خطای محض. در مطلب پیش رو تلاش شده است جهت اطلاع و آگاهی خوانندگان گرامی ابعاد و حالات مختلف هر سه این جنایات مورد بررسی قرار گیرد. 

1- موارد جنایت عمدی علیه جسم افراد

الف- در موردی که مرتکب قصد ایراد جنایت بر علیه فرد یا افراد معین یا حتی افراد غیر معین در یک جمع (مثلاً قصد کشتن گروهی) یا ایراد ضرب و جرح بر آنها را داشته باشد و در عمل هم جنایت واقع شود.

نکته: در این مورد حتی اگر کاری که مرتکب انجام می دهد، نوعاً موجب وقوع آن جنایت نشود باز هم به جهت داشتن قصد ارتکاب جرم و سوءنیت و عنصر روانی جرم واقع شده، عمدی محسوب می شود.

ب- حالت دوم زمانی است که مرتکب عمداً کاری را انجام دهد که نوعا موجب جنایت شود، در این حالت نیازی نیست که حتماً قصد ارتکاب آن جنایت یا سوءنیت یا عنصر روانی لازم را داشته باشد ولی باید آگاه باشد که آن کار نوعاً موجب جنایت می شود. به طور مثال پرتاب کردن چاقو به سمت شخصی اگر باعث ایراد جنایت شود، عمدی محسوب می شود حتی اگر مرتکب ادعا کند قصد ایراد جنایت را نداشته است.

پ- اگر مرتکب قصد ارتکاب جنایت یا خطا کردن (سوءنیت) را ندارد و عملی هم که انجام داده نوعاً نسبت به افراد متعارف باعث وقوع جنایت یا نظایر آن نمی شود (مثل فریاد کشیدن)؛ اما صرفاً در خصوص آن مجنی علیه به علت بیماری، پیری، ضعف یا هر وضعیت دیگر یا به علت وضعیت خاص مکانی یا زمانی، نوعاً موجب جنایت شود، جنایت عمدی محسوب می شود (مثل ترساندن یک مریض قلبی).

نکته: شرط لازم برای عمدی محسوب شدن این جنایت، آن است که مرتکب به وضعیت نامتعارف مجنی علیه یا وضعیت خاص مکانی یا زمانی او آگاه و متوجه باشد. در این حالت باید علم و آگاهی مرتکب به این امر (وضعیت نامتعارف مجنی علیه با وضعیت خاص زمانی و مکانی) اثبات شود و در صورت عدم اثبات، جنایت عمدی نیست. در واقع دراین مورد، فرض بر عدم آگاهی مرتکب (یا عدم سوءنیت و عدم داشتن عنصر روانی) به وضعیت خاص مجنی علیه یا موقعیت خاص مکانی و زمانی است و اثبات آن بر عهده اولیای دم (در فرض قتل) یا خود مجنی علیه در فرض ایراد ضرب است. در صورتی که آنها نتوانند این امر را اثبات کنند، جنایت عمدی محسوب نمی شود. 

ج- اگر مرتکب فرد یا افراد خاصی را برای ارتکاب جنایت در نظر ندارد مثل بمب گذاری در اماکن، لیکن قصد ایراد جنایت را دارد (سوءنیت) و عملاً نیز جنایت واقع می شود.

2- موارد جنایت شبه عمدی علیه تمامیت جسمانی اشخاص

الف- هرگاه مرتکب نسبت به مجنی علیه قصد ایراد رفتاری را داشته باشد ولی قصد جنایت واقع شده را نداشته باشد (جز در موارد بالا که مشمول جنایت عمدی است).

ب- زمانی که مرتکب نسبت به موضوع جهل داشته باشد؛ مثلاً جنایت را با اعتقاد به اینکه موضوع رفتار او شی یا حیوان است نسبت به مجنی علیه انجام دهد و بعد خلاف آن معلوم شود.

نکته: اگر مجنی علیه دارای یکی از حالات زیر باشد طبق ماده 302 قانون مجازات 1392، مرتکب مشمول قصاص و دیه نمی شود:

1- مرتکب جرم حدی مستوجب سلب حیات.

2- مرتکب جرم حدی مستوجب قطع عضو مشروط بر برابری جنایت با مجازات حدی او، در غیر این صورت مقدار اضافه بر حد، حسب مورد دارای قصاص یا دیه یا تعزیر است.

3- مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن.

نکته: عمل مذکور در سه مورد اخیر، بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در قانون محکوم می شود.

4- متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است و دفاع مشروع با رعایت شرایط مقرر برای دفاع مشروع.

نکته: در این مورد اگر دفاع نفس صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود، قصاص منتفی است اما مرتکب به شرح مقرر در قانون به دیه و مجازات تعریزی محکوم می شود.

5- زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرح مقرر در قانون.

نکته: بنابراین اگر مرتکب با جهل به موضوع جنایت را با اعتقاد به اینکه موضوع رفتار وی افراد فوق هستند به مجنی علیه وارد کند، جنایت شبه عمدی است. هرگاه مرتكب، مدعی باشد كه مجنیٌ‌علیه، حسب مورد در نفس یا عضو، مشمول ماده 302 قانون مجازات اسلامی است یا وی با چنین اعتقادی، مرتكب جنایت بر او شده است این ادعا باید طبق موازین در دادگاه ثابت شود و دادگاه موظف است نخست به ادعای مذكور رسیدگی كند.

اگر ثابت نشود كه مجنیٌ‌علیه مشمول ماده 302 است و نیز ثابت نشود كه مرتكب بر اساس چنین اعتقادی، مرتكب جنایت شده است، مرتكب به قصاص محكوم می‌شود ولی اگر ثابت شود كه به اشتباه با چنین اعتقادی، دست به جنایت زده و مجنیٌ‌علیه نیز موضوع ماده 302 نباشد مرتكب علاوه بر پرداخت دیه به مجازات مقرر در كتاب پنجم«تعزیرات» محكوم می‌شود.

نکته مهم: اگر کسی به علت اشتباه در هویت، مرتکب جنایتی بر دیگری شود، اگر مجنی علیه و فرد مورد نظر هر دو جزء موارد فوق (1 تا 5) نباشند، جنایت عمدی محسوب می شود.

پ- هرگاه جنایت به جهت تقصیر مرتکب (بی احتیاطی، بی مبالاتی، عدم رعایت نظامات دولتی، اهمال) واقع شود مشروط بر این که آن تقصیر نوعاً موجب جنایت نشود.

3) موارد جرایم علیه جسم اشخاص از نوع خطای محص

1- جنایت در حالت خواب و بی هوشی و مانند آنها.

2- جنایت توسط صغیر و مجنون.

3- جنایتی که در آن مرتکب نه قصد جنایت بر مجنی علیه را دارد نه قصد ایراد و فعل واقع شده بر وی مانند رها کردن تیری به قصد شکار و اصابت با فردی.

نکته: در فرض یک و سه هرگاه مرتکب بداند که اقدام او نوعاً موجب جنایت می شود، جنایت عمدی محسوب می شود. کشتن عمدی، قتل عمد

ضرب و شتم عمدی-دادگران حامی

ملاک تشخیص نوع جنایت علیه تمامیت جسمانی

در صورتی که فرد مرتکب جنایت عمدی شود اما نتیجه رفتار وی، بیشتر از مقصود وی واقع شود، اگر رفتار او مشمول جنایت عمدی نشود، نسبت  به جنایت کمتر، عمدی و نسبت به جنایت بیشتر، شبه عمدی محسوب می شود.

مثال: اگر مرتکب، انگشت کسی را قطع کند (جنایت عمدی) و به سبب آن، دستش قطع شود یا فوت کند؛ جنایت در خصوص قطع انگشت، عمدی اما در خصوص قطع دست یا فوت مجنی علیه، شبه عمدی محسوب می شود.

وقوع جنایت در موارد ترک وظیفه قانونی یا قراردادی

نوع جنایت اگر کسی فعلی را که انجام آن را بر عهده گرفته یا وظیفه خاصی را که قانوناً بر عهده دارد ترک کند و به جهت آن جنایتی واقع شود، در صورتی که توانایی انجام آن فعل را داشته باشد، جنایت حاصل به او مستند می شود و حسب مورد عمدی، غیر عمدی و خطای محض است.

مثال: مادر یا دایه ای که شیر دادن کودک را بر عهده گرفته، کودک را شیر ندهد یا پرستار مراقب کودک، وظیفه قانونی خود را انجام ندهد. 

جنایت وارده بر نفس(قتل) با جنایت های وارده بر عضو و ضرب و جرح

در برخی موارد جنایات با هم دیگر تداخل می کنند: مثل فوت در نتیجه جنایت وارده بر عضو (ضرب و جرح)، وقوع جنایات متعدد بر اعضا در نتیجه یک ضربه عمدی، وقوع جنایات متعدد در نتیجه ضربات متعدد عمدی، تکلیف گذشت مجنی علیه نسبت به ضرب و جرح وارده و سپس فوت وی.

به حکم این موارد ذیل اشاره می کنیم:

  •  اگر كسي، عمداً جنايتي را بر عضو فردي وارد سازد و او به سبب سرايت جنايت فوت كند، چنانچه جنايت واقع شده مشمول تعريف جنايات عمدي باشد، قتل عمدي محسوب ميشود، در غير اين صورت، قتل شبه عمدي است و مرتكب علاوه بر قصاص عضو به پرداخت ديه نفس نيز محكوم ميشود.
  • اگر مرتكب با يك ضربه عمدي، موجب جنايتي بر عضو شود كه منجر به قتل مجنيٌ عليه گردد، چنانچه جنايت واقع شده مشمول تعريف جنايات عمدي باشد، قتل عمدي محسوب ميشود و به علت نقص عضو يا جراحتي كه سبب قتل شده است به قصاص يا ديه محكوم نميگردد.
  •  اگر كسي با يك ضربه عمدي، موجب جنايات متعدد بر اعضاي مجنيٌ عليه شود، چنانچه همه آنها به طور مشترك موجب قتل او شود و قتل نيز مشمول تعريف جنايات عمدي باشد فقط به قصاص نفس محكوم مي شود.
  • اگر كسي با ضربه هاي متعدد عمدي، موجب جنايات متعدد و قتل مجنيٌ عليه شود و قتل نيز مشمول تعريف جنايات عمدي باشد، چنانچه برخي از جنايتها موجب قتل شود و برخي در وقوع قتل نقشي نداشته باشند، مرتكب علاوه بر قصاص نفس، حسب مورد، به قصاص عضو يا ديه جنايتهايي كه تأثيري در قتل نداشته است، محكوم ميشود. لكن اگر قتل به وسيله مجموع جنايات پديد آيد، در صورتي كه ضربات به صورت متوالي وارد شده باشد در حكم يك ضربه است. در غير اين صورت به قصاص يا ديه عضوي كه جنايت بر آن، متصل به فوت نبوده است نيز محكوم ميگردد.
  • احكام مقرر فوق در مواردي كه جنايت يا جنايات ارتكابي به قسمت بيشتري از همان عضو يا اعضاي ديگر مجنيٌ عليه سرايت كند نيز جاري است.
  • اگر مجنيٌ عليه به تصور اينكه جنايت وارده بر او به قتل منجر نميشود ويا اگر به قتل منجر شود قتل، عمدي محسوب نميشود، قصاص كند يا گذشت يا مصالحه بر ديه يا غير آن نمايد و بعد از آن، جنايت واقع شده، به نفس سرايت كند و به فوت مجنيٌ عليه منجر شود، هرگاه قتل مشمول تعريف جنايات عمدي باشد، قاتل به قصاص نفس محكوم ميشود و چنانچه عضو مرتكب، قصاص شده يا با او مصالحه شده باشد، ولي دم بايد قبل از قصاص نفس، ديه عضو قصاص شده يا وجه المصالحه را به وي بپردازد؛
  • لكن اگر جنايت مشمول تعريف جنايات عمدي نگردد، به پرداخت ديه نفس، بدون احتساب ديه عضو قصاص شده يا وجه المصالحه أخذ شده، محكوم ميشود. مفاد اين ماده، در موردي كه جنايت ارتكابي به قسمت بيشتري از همان عضوِ مورد جنايت سرايت كند نيز جاري است.
جزای ضرب و شتم-دادگران حامی

سوالات متداول درباره جرایم علیه جسم و جان افراد

1. جرایم علیه جسم و جان افراد شامل چه مواردی می‌شود؟

این جرایم شامل هرگونه صدمه یا آسیب عمدی یا غیرعمدی به تمامیت جسمی و روانی اشخاص مثل قتل عمد، قتل غیرعمد (مانند تصادفات رانندگی)، ضرب و جرح عمدی، قطع عضو، سوزاندن، مسموم کردن و هر رفتار خشونت‌ آمیز علیه بدن انسان است.

2. تفاوت قتل عمد و غیرعمد چیست؟

در قتل عمد، مرتکب با قصد قبلی یا با آگاهی از کشنده بودن عمل خود، جان دیگری را می‌گیرد. اما در قتل غیر عمد، قصد کشتن عمدی وجود ندارد و مرگ در اثر بی‌ احتیاطی، بی‌ مبالاتی یا رعایت نکردن مقررات (مثلاً در تصادف رانندگی) رخ می‌دهد.

3. مجازات ضرب و جرح و جرایم عمدی چیست؟

معمولا اگر صدمه عمدی باشد، مجازات آن قصاص یا دیه و در مواردی حبس تعزیری است. در صورت آسیب غیرعمدی هم فقط دیه تعیین می‌شود مگر اینکه رفتار مرتکب واجد وصف کیفری دیگری باشد.

4. دیه چیست و در چه مواردی پرداخت می‌شود؟

مالی که به‌عنوان جبران خسارت بدنی یا جانی بطور قانونی از مرتکب یا مسئول پرداخت می‌شود، دیه است. دیه در مواردی مانند قتل، جرح، نقص عضو یا از بین رفتن منافع اعضای بدن (مثل بینایی یا شنوایی) تعیین می‌شود.

5. اگر فردی مورد ضرب و جرح قرار گیرد، برای شکایت باید چه اقداماتی انجام دهد؟

باید بلافاصله به کلانتری یا دادسرا مراجعه کرده و شکایت خود را ثبت کند. سپس با معرفی‌نامه از مرجع قضایی به پزشکی قانونی مراجعه کرده تا میزان آسیب مشخص شود. پس از تکمیل پرونده، مقام قضایی بر اساس نظر پزشکی قانونی و ادله موجود تصمیم‌گیری می‌کند.

6. جرایم شبه عمد چیست؟

جرم شبه‌ عمد وقتی اتفاق می‌افتد که شخص قصد انجام کاری را دارد (یعنی عملش عمدی است)، اما نتیجه‌ی حاصل‌شده را نمی‌خواسته و آن نتیجه بدون قصد او به وجود می‌آید.

5/5 - (1 امتیاز)
دیدگاه و کامنت خود را بنویسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *