قرار جلب به دادرسی (مجرمیت) تصمیمی است که مقام قضایی دادسرا (دادیار یا بازپرس) پس از اینکه نظر به مجرم بودن مرتکب داشته باشد این قرار را صادر می کند. پس از صدور قرار جلب به دادرسی یا همان قرار مجرمیت پرونده برای اتخاذ تصمیم و تعیین میزان مجازات به دادگاه کیفری دو فرستاده می شود. قانونگذار در قانون آیین دادرسی کیفری جدید به جای قرار مجرمیت از واژه جلب به دادرسی استفاده نموده است که با حکم جلب و دستور جلب و یا دستور بازداشت که منجر به دستگیری یا بازداشت شخص می شود متفاوت است و در واقع قرار جلب به دادرسی حکایت از نظر مثبت دادسرا و مرجع تحقیق به وقوع جرم و ارتکاب آن توسط متهم دارد و نتیجه ی آن ادامه جریان پرونده و تشکیل جلسه محاکمه در دادگاه کیفری دو است. در این مقاله به بررسی همهجانبه این نهاد حقوقی با استناد به قانون، رویه و منابع علمی پرداخته می شود.
نمونه پرونده و متن لایحه اعتراض به قرار منع تعقیب

قرار جلب به دادرسی
یکی از مهمترین مراحل رسیدگی در نظام دادرسی کیفری ایران، مرحله تحقیقات مقدماتی است که به وسیله دادسرا انجام میشود. در پایان این مرحله، مقام قضایی باید تصمیمی نهایی درباره ادامه یا توقف رسیدگی را اتخاذ کند. وقتی شکایتی علیه کسی طرح و تحقیقات درباره او انجام شود، مقام قضایی دادسرا یعنی بازپرس یا دادیار ممکن است چند تصمیم مختلف بگیرد.
یکی از تصمیمات این است که قرار منع پیگرد یا منع تعقیب متهم را صادر کند. قرار منع تعقیب زمانی صادر می شود که متهم یا به دلیل کافی نبودن دلایل یا به دلیل جرم نبودن عملی که به او نسبت داده شده است و یا به جهت وجود یکی از عوامل رافع مسئولیت کیفری(مانند جنون، اکراه، اضطرار و دفاع مشروع)، قابل تعقیب نیست . در این موارد، شاکی و دادستان حق اعتراض به این قرار را دارند.
قرار دیگری که پس از اتمام تحقیقات و یا در جریان تحقیقات مقدماتی دادسرا صادر می شود، قرار موقوفی تعقیب است که در صورت فوت متهم، گذشت شاکی در جرایم قابل گذشت، شمول عفو، نسخ مجازات قانونی، مرور زمان و توبه متهم در موارد خاص صادر می گردد. این قرار نیز از سوی شاکی و دادستان قابل اعتراض می باشد.
یکی دیگر از قرارها نیز قرارجلب به دادرسی است. هنگامی که مجرم بودن متهم برای بازپرس احراز شود و دلایل کافی بر توجه اتهام به متهم وجود داشته باشد، قرار جلب به دادرسی صادر می کند. همچنین در صورتی که بازپرس قرار منع یا موقوفی تعقیب صادر کند و دادستان یا شاکی به این قرار اعتراض کنند، چنانچه دادگاه به این نتیجه برسد که متهم قابل تعقیب است و قرار بازپرس دال بر غیر قابل تعقیب بودن متهم صحیح نیست، قرار بازپرس را نقض می کند و «قرار جلب به رسیدگی» صادر می شود.
این قرار در عمل همان مفهومی را دارد که در قوانین سابق از آن با عنوان «قرار مجرمیت» یاد میشد، ولی در قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲ اصطلاح جدید قرار جلب به دادرسی جایگزین آن شده است. بازپرس در ادامه، پرونده را به دادستان ارجاع می دهد تا وی کیفرخواست صادر کند. در قانون جدید آیین دادرسی کیفری از قرار مجرمیت تحت عنوان قرار جلب به دادرسی هم یاد شده است.
مراحل رسیدگی در دادسرا و دادگاه کیفری چیست ؟
مفهوم و ماهیت قرار جلب به دادرسی
قرار جلب به دادرسی تصمیمی است که بازپرس، دادیار یا قاضی در پایان مرحله تحقیقات مقدماتی اتخاذ میکند تا پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شود. این قرار به معنای آن است که دلایل و قرائن کافی برای توجه اتهام به متهم وجود دارد.این قرار مطابق ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری، به عنوان یکی از قرارهای نهایی مرحله تحقیقات مقدماتی شناخته میشود و مستقیماً منتهی به صدور کیفرخواست خواهد شد.
تفاوت قرار جلب به دادرسی با کیفرخواست
اگرچه قرار جلب به دادرسی مقدم بر کیفرخواست است، ولی تفاوتهای مهمی میان این دو وجود دارد.قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست دو مرحله مجزا در فرآیند دادرسی کیفری هستند. قرار جلب به دادرسی، تصمیمی است که توسط بازپرس یا دادیار تحقیق (در مرحله تحقیقات مقدماتی) صادر میشود و به این معنی است که تحقیقات در مورد اتهامات وارده به متهم تکمیل شده و شواهد کافی برای ارجاع پرونده به دادگاه وجود دارد. به عبارت دیگر، بازپرس معتقد است که جرمی واقع شده و متهم در آن نقش دارد و پرونده را برای رسیدگی به دادگاه میفرستد. بنابراین این قرار، یک تصمیم اولیه است که زمینه ساز صدور کیفرخواست و ارجاع پرونده به دادگاه میشود.
در حالی که کیفرخواست، سندی است که توسط دادستان یا دادیار اظهارنظر (پس از صدور قرار جلب به دادرسی) تهیه میشود و در آن اتهامات دقیق متهم به همراه ادله و مستندات قانونی به دادگاه ارائه میشود. به عبارت دیگر، کیفرخواست سندی است که دادستان با استناد به تحقیقات انجام شده و قرار جلب به دادرسی صادره از سوی بازپرس یا دادیار، نظر خود را مبنی بر مجرمیت متهم به دادگاه اعلام میکند.
جایگاه قرار جلب به دادرسی در فرآیند کیفری
قرار جلب به دادرسی در فرآیند کیفری، یکی از مراحل مهم و اساسی است که پس از تحقیقات مقدماتی و در صورت وجود دلایل کافی برای توجه اتهام به متهم صادر میشود. این قرار به معنای آغاز رسیدگی قضایی در دادگاه و ارسال پرونده به دادگاه کیفری است. به عبارت دیگر، قرار جلب به دادرسی نشان میدهد که تحقیقات مقدماتی به پایان رسیده و دلایل کافی برای متهم کردن فرد وجود دارد و پرونده باید برای صدور حکم نهایی به دادگاه ارجاع شود. فلذا مقام قضایی با صدور قرار جلب به دادرسی و سپس کیفرخواست، پرونده را به دادگاه کیفری ارسال می کند. بر اساس ماده ۲۶۵ ق.آ.د.ک، چنانچه تحقیقات بهوسیله بازپرس انجام شود و نظر به توجه اتهام داشته باشد، وی موظف است نظر خود را به صورت قرار جلب به دادرسی اعلام کرده و آن را به دادستان ارسال کند. در صورت موافقت دادستان، کیفرخواست صادر میشود. اگردادستان مخالفت داشته باشد، پرونده برای حل اختلاف به دادگاه صالح ارسال خواهد شد (ماده ۲۷۰ ق.آ.د.ک).
بسیاری از اساتید حقوق معتقدند حذف عنوان «قرار مجرمیت» و جایگزینی آن با «قرار جلب به دادرسی» رویکردی است که از مدلهای دادرسی مدرن اقتباس شده و به کاهش پیشداوری علیه متهم کمک میکند. زیرا واژه «مجرمیت» بار معنایی سنگینی دارد که ممکن است پیش از اثبات جرم در ذهن قاضی دادگاه یا افکار عمومی اثرگذار باشد.
راه های تماس و مشاوره با وکیل متخصص دعاوی کیفری
مبانی قانونی قرار جلب به دادرسی
قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲ مواد متعددی را به تشریح فرآیند صدور قرار جلب به دادرسی اختصاص داده است. از جمله:
ماده 264 قانون آیین دادرسی کیفری به بررسی اقدامات بازپرس بعد از اتمام تحقیقات و اعلام ختم رسیدگی میپردازد. به موجب این ماده: “پس از انجام تحقیقات لازم و اعلام کفایت و ختم تحقیقات، بازپرس مکلف است به صورت مستدل و مستند، عقیده خود را حداکثر ظرف پنج روز در قالب قرار مناسب، اعلام کند”.
ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری به صراحت بیان میکند که هرگاه بازپرس عقیده به توجه اتهام داشته باشد، قرار جلب به دادرسی صادر و پرونده را برای نظر به دادستان ارسال میکند. به موجب این ماده: “هرگاه بازپرس عقیده به توجه اتهام داشته باشد، قرار جلب به دادرسی صادر و پرونده را با نظر خود برای اظهار نظر به دادستان ارسال میکند”. بنابراین، این قرار صرفاً به معنای ارسال پرونده برای رسیدگی دادگاه کیفری نیست، بلکه نشاندهنده آن است که بازپرس دلایل کافی برای توجه اتهام یافته است.
ماده 266 قانون آیین دادرسی کیفری به اقدامات احتمالی دادستان پس از صدور قرار جلب به دادرسی می پردازد. به موجب این ماده اگر دادستان تحقیقات بازپرس را کافی نداند، موارد نقص را به بازپرس اعلام میکند تا تکمیل نماید و پس از تکمیل تحقیقات نسبت به قرار مذکور اظهار نظر می نماید.
ماده 268 قانون آیسن دادرسی کیفری به موضوع صدور کیفرخواست توسط دادستان و ارسال پرونده به دادگاه صالح پس از تایید قرار جلب به دادرسی اشاره دارد. به موجب این ماده: “در صورتی که عقیده دادستان و بازپرس بر جلب متهم به دادرسی باشد، دادستان ظرف دو روز با صدور کیفرخواست، از طریق شعبه بازپرسی بلافاصله پرونده را به دادگاه صالح ارسال میکند.”
ماده 276 قانون آیین دادرسی کیفری به موضوع نقض قرار منع تعقیب توسط دادگاه و صدور قرار جلب به دادرسی میپردازد و وظایف بازپرس پس از صدور این قرار را مشخص میکند. به موجب این ماده: “در صورت نقض قرار منع تعقیب و صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه، بازپرس موظف است متهم را احضار کرده، اتهام را به او تفهیم کند، آخرین دفاع را از او اخذ نماید و سپس با تأمین مناسب، پرونده را به دادگاه بفرستد”. بنابراین چنانچه دادگاه قرار جلب به دادرسی صادر نماید دیگر نیازی به ارسال پرونده نزد دادستان جهت صدور کیفرخواست نمی باشد و پرونده با اخذ آخرین دفاع از متهم جهت رسیدگی به دادگاه کیفری ارسال می گردد.
مراحل صدور قرار جلب به دادرسی
برای اینکه شکایت کیفری منجر به صدور قرار جلب به دادرسی گردد باید مراحلی طی شود. که عبارتند از:
1- ثبت شکواییه: یک پرونده ی کیفری با ثبت شکواییه از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و یا از طریق مراجعه مستقیم به دادسرا و ثبت شکایت در دادسرا آغاز می شود.
2- تحقیقات مقدماتی:دادسرا (بازپرس یا دادیار) تحقیقات لازم را در مورد اتهام وارده به متهم انجام میدهد و دلایل و مستندات مربوطه را از طریق ارجاع موضوع به ضابطین دادگستری و استعلامات لازم از مراجع مربوطه و یا ارجاع به کارشناس و هر اقدام دیگری که لازم بداند جمعآوری میکند.
3- بررسی ادله:بازپرس یا دادیار، ادله و مستندات جمعآوری شده را بررسی میکند و در صورتی که دلایل کافی برای انتساب جرم به متهم وجود داشته باشد، قرار جلب به دادرسی صادر میکند.
4- اخذ آخرین دفاع:قبل از صدور قرار جلب به دادرسی، بازپرس موظف است آخرین دفاعیات متهم را اخذ کند. بنابراین در صورتی که مقام تحقیق نظر به مجرمیت متهم نداشته باشد نیازی به اخذ آخرین دفاع نمی باشد.
5- ارسال پرونده به دادگاه:پس از صدور قرار جلب به دادرسی، پرونده به دادگاه صالح برای رسیدگی و صدور حکم ارجاع میشود.
شرایط صدور قرار جلب به دادرسی
برای صدور قرار جلب به دادرسی، نیازمند تحقق ارکان زیر و احراز آن از سوی مقام تحقیق می باشد:
1. وقوع رفتار مجرمانه: مقام تحقیق باید تحقق رفتار مجرمانه را احراز نموده باشد.
2. وجود دلایل و قرائن کافی علیه متهم وجود دلایل کافی: صدور قرار جلب به دادرسی مستلزم احراز «دلایل کافی برای توجه اتهام» است. این دلایل باید به حدی باشند که قاضی رسیدگیکننده را نسبت به وقوع جرم و ارتباط آن با متهم قانع سازند.
3. عدم وجود موانع قانونی مانند مرور زمان، جنون، اکراه، اضطرار ، دفاع مشروع، رضایت شاکی (در جرائم قابل گذشت) یا مصونیت قضایی
اعتراض به قرار جلب به دادرسی
در خصوص اعتراض به قرارهای دادسرا باید گفت بر خلاف سایر قرارهای نهایی صادره از مقامات دادسرا مانند قرار منع تعقیب یا موقوفی تعقیب یا قرارهای تامین کیفری، در قوانین فعلی، قرار جلب به دادرسی از جمله قرارهایی است که از سوی متهم مستقیما قابل اعتراض نمی باشد. زیرا صدور قرار جلب به دادرسی به معنای مجرمیت قطعی متهم نیست و صرفاً به این معناست که دلایل کافی برای ارجاع پرونده به دادگاه وجود دارد. متهم میتواند در دادگاه از خود دفاع کند و ادله و مستندات خود را ارائه دهد و در صورتی که دادگاه دفاعیات متهم را بپذیرد و مستندات ارائه شده از سوی دادسرا را کافی نداند حکم برائت متهم را صادر می نماید. بنابراین متهم در مرحله دادرسی در دادگاه کیفری این فرصت را دارد که از خود دفاع نموده و قرار جلب به دادرسی را بی اثر نماید.
نتیجه صدور قرار جلب به دادرسی این است که متهم باید جهت رسیدگی به اتهام و دفاع ماهوی و تعیین میزان مجازات در دادگاه کیفری حاضر شود.
قرار جلب به دادرسی آغاز مرحله جدیدی از دادرسی است که در آن متهم باید از خود دفاع کند و ممکن است محدودیتهایی از جمله الزام به معرفی وثیقه یا قرار تأمین شدیدتر اعمال شود. با صدور این قرار، دادگاه کیفری بر اساس کیفرخواست تنظیمشده مکلف به رسیدگی به اتهام منتسب شده است، مگر اینکه خود دادگاه پس از رسیدگی به ادله، قرار برائت یا رد دعوا صادر کند.
قرار جلب به دادرسی به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای انتقال پرونده از دادسرا به دادگاه، جایگاه محوری در فرایند کیفری دارد. دقت در صدور این قرار، تضمینکننده حقوق شهروندان، پیشگیری از رسیدگیهای بیمورد و کاهش حجم پروندههای بینتیجه در دادگاهها است. فلذا مقتضی است صدور این قرار همواره با رعایت اصل بیطرفی و دقت در ارزیابی ادله باشد، با آموزش قضات تحقیق درباره آثار حقوقی و اجتماعی این قرار، از صدور شتابزده آن جلوگیری شود.
9 پاسخ
وقتی بازپرسی دفاع آخر میگیرد ولی دوسال نه تفهیم اتهام کرده ونه وثیقه گرفته چه نظری میتوان داشته باسد ولی دفاع آخر اخذ کرده
کسی که پرونده باز داره و حکم قطعی دادن ولی غیابی میتونه بره ملاقات زندانی؟
با سلام میخواستم سوال کنم صدور قرار مجرمیت به معنی صدور حکم محکومیت مجرم است یا ممکن است برائت حاصل کند؟
در چه مواردی می توان اعمال ماده 575 قانون مجازات اسلامی را در خصوص بازپرس که قرار مجرمیت صادر کرده نمود ؟ چون به نظر برخی کار بازپرس بعداز رسیدگی نظر قضایی خودش را که همان قرار مجرمیت هست حال در چه مواردی وقتی که متهم که از نظر بازپرس مجرم است و رفت و برائت از دادگاه گرفت می تواند استناد به ماده 575 نموده و شکایت کند ؟
خیلی عالی بود ممنونم🙏🌹
با تشکر از ساده سازی مطلب برای کسانی که با این اصطلاحات آشنایی ندارند. سوالی دارم: بعد از صدور قرار به جلب رسیدگی ، آیا همان مرجع تجدید نظر کننده خودش مسیول ادامه پرونده است یا دوباره پرونده به بازپرسی اعاده میشود؟ این کار اتوماتیک است یا شاکی باید دادخواست دیگری تنظیم و ارایه نماید؟
باسلام وقتی قرار جلب دادرسی و در برخی اتهام های انتسابی قرار منع تعقیب توسط دادیار به متهم ابلاغ می شود به معنی تایید و موافقت دادستان است؟؟ ممنونم از پاسخگوییتان
بسیار مفید بود
سلام،باتشکرازتوضیح خوب وکارآمدتون به زبان ساده،امیدوارم برای سایرمواردقانونی هم به زبان ساده ترمطلب بزارید تامردم بدونن وسوادقضایی شون بره بالا وبرعلیه افرادبی قانون وهنجارشکن استفاده کنند