گمراه نمودن موکل و خیانت وکیل دادگستری
وکیلی را پس از مشاوره انتخاب نموده تا امور طلاق توافقی را انجام دهد.پس از صدور رای ایشان رای صادره را به من تحویل نداد و گفت که به دلیل انصراف زوجه بدون رضایت ایشان نمی شود برای گواهی اجرائیه گرفت.در صورتی که زوجه فقط از بخشش مهریه منصرف شده و حاظر به ادامه زندگی با من نبود . ایشان در لایحه تجدید نظر بجای انصراف از توافق من و وکلای پرونده را به تبانی متهم نموده بود.البته ادعا کذب بود و ایشان دو ماه پیش از این ادعا در دفترخانه با همراهی مادر خویش سند بذل مهریه با اسقاط حق رجوع و اسقاط حق مطالبه مجدد داده و وکالت بلاعزل در طلاق گرفته است . گواهی مذکور باطل نشد و تایید شد.هم زمان وکیل من پیشنهاد درخواست طلاق از جانب من را مطرح نمود و من هم به توصیه ایشان عمل نمودم . در قراردادی دیگر ایشان پرونده ای را در همان شهر و البته شعبه ای دیگر تشکیل داده و مرا در آن پرونده گمراه و سرگرم نمود.و پس از شش ماه با ادعای بلاتصدی بودن شعبه و نظر معاونت دادگستری از من درخواست استرداد پرونده را گرفت.سه ماه بعد اجرائیه از سوی اجرای احکام برای اینجانب برای محکومیت به پرداخت مهریه بذل شده صادر شد.واخوهی نمودم و اسناد بذل را ارائه نمودم.قاضی به دلیل اجرا نشدن گواهی طلاق توافقی سند بذل را بی اعتبار اعلام نموده و اینجانب را منصرف از طلاق اعلام نموده است.چگونه از وکیل متخلف در دادگستری شکایت کنم.حقوقی یا کیفری.نه فقط زنم را از دست دادم که کلیه اموالم را هم توقیف نموده اند .
امتیاز:
|
تعداد بازدید: 4729
آیا گمراه نمودن و به اشتباه انداختن موکل توسط وکیل دادگستری خیانت است ؟
- ماده 656 قانون مدنی بیان می دارد وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید.
- اثر عقد وکالت اعطای نیابت است؛ بدین معنی که موکل اقدام وکیل را، در انجام دادن اعمال حقوقی، به منزله ی اقدام خود می داند و به او اختیار می دهد که به نام و حساب موکل تصرفاتی کند.
- وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را بجا آورد. منظور توانایی حقوقی است. همچنین وکالت در اموری امکان دارد که مباشرت موکل در آن ضرروری نباشد و بتواند به نیابت واگذار شود.
- موضوع وکالت باید معلوم باشد. البته همین اندازه که وکیل بداند در چه اموری باید دخالت کند و حدود اختیار او برای طرف قرارداد در دید عرف قابل تمیز باشد، باید آن را نافذ دانست.
- عقد وکالت مانند هـر عقـد دیگـری نیازمنـد صیغه ایجاب و قبول است و صیغه ایجاب از جانب موکل صادر می شود و صیغه قبول از جانـب وکیـل، کـه ایـن صـیغه ممکن است به صورت لفظ گفته شود یا به صورت فعل.
- وکالت باید به صورت منجز واقع شود و نباید بر شرط یا صـفت، معلق شود. همچنین این قرارداد، قراردادی جایز است و هر یک از طرفین هرگاه که بخواهند مـیتواننـد عقـد را فسـخ کنند.
- موکل باید بالغ و عاقل و مختار و جایز التصـرف باشد. وکیل نیز می بایست بالغ و عاقل و مختار و جایز التصرف باشد. وکیل حق ندارد دیگری را وکیل کند مگر بـا اذن صریح موکل یا با توجه به قراین موجود مثلا وسیع بودن مورد وکالت.
- ید وکیل، امانی است؛ در نتیجه، مادام که مرتکب تـقصیری نـشده باشد، هیچ مسئولیتی متوجه او نیست. همچنین اقدامات و تصرفات وکیل باید در راستای مصالح و مـصلحت موکل باشد و هرگاه از تقصیر وکیل، خسارتی به موکل متوجه شود که عـرفاً وکیل، مسبّب آن محسوب گردد، مـسئول خـواهد بود.
- رعایت مصلحت موکل به معنای تحصیل منافع وی نیز هست. با این حال، در تعیین مصداق مصلحت موکل باید در هر مورد خاص، رفتار وکیل را با رفتار شخصی امین و دلسوز مقایسه کرد.
- در خصوص گمراه نمودن موکل و خیانت وکیل دادگستری باید گفت اگر وکیل نسبت به موکل، مرتکب خیانت شود، به موجب ماده41 قانون وکالت مصوب 1315 از شغل وکالت محروم میماند.
- ماده مذکور مقرر میدارد در صورتی که خیانت وکیل نسبت به موکل ثابت شود از قبیل آنکه وکیل با طرف موکل ساخته و بالنتیجه حق موکل را تضییع نماید به محرومیت ابدی از شغل وکالت محروم خواهد شد و موکل میتواند خسارات وارده بر خود را از او مطالبه نماید.
- همچنان که ماده 126 آیین نامه مقرر میدارد چنانچه ثابت شود با طرف موکل خود برای تضییع حق موکل تبانی کرده یا در موضوع پرونده خیانت دیگری نسبت به موکل مرتکب شده است به مجازات انتظامی درجه 6 محکوم و پروانه وی ابطال خواهد شد.
پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص خیانت وکیل دادگستری
♦ در پاسخ به پرسش شما باید گفت آنچه شما توصیف کردید ذیل عنوان خیانت قرار نمی گیرد و عمل وکیل شما توام با سوء نیت نبوده و جرم نیست. شاید وکیل دادگستری شما دعوای شما را به خوبی مدیریت نکرده باشد ولی این اندازه از اقدامات و رفتار را نمی توان جرم دانست.
♦ به نظر من این حتی تخلف انتظامی و حرفه ای هم نیست و شما به دلیل انصراف همسرتان در میانه راه طلاق توافقی هم بد شانسی آورده اید و هم اینکه با نظری که قاضی رسیدگی کننده به طلاق یکطرفه داشته (که البته صحیح به نظر نمی رسد) این نتیجه برای شما حاصل شده است.
شاید لازم بود وکیل با تجربه تری انتخاب می کردید اما در هر حال نمی توان یک وکیل جوان را به خاطر نداشتن تجربه و عدم آینده نگری مجازات کرد و اگر دنبال مقصر هستید به نظر من مقصر خود شمایید.
مستندات قانونی - خیانت وکیل دادگستری
ماده ۶۵۶ قانون مدنی
وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید.
ماده ۶۵۷ قانون مدنی
تحقق وکالت منوط به قبول وکیل است.
ماده ۶۵۸ قانون مدنی
وکالت ایجاباً و قبولاً به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن کند واقع میشود.
ماده ۶۵۹ قانون مدنی
وکالت ممکن است مجانی باشد یا با اجرت.
ماده ۶۶۰ قانون مدنی
وکالت ممکن است به طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاصی.
ماده ۶۶۱ قانون مدنی
در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود.
ماده ۶۶۲ قانون مدنی
وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را بجا آورد وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد.
ماده ۶۶۳ قانون مدنی
وکیل نمیتواند عملی را که از حدود وکالت او خارج است انجام دهد.
ماده ۶۶۴ قانون مدنی
وکیل در محاکمه وکیل در قبض حق نیست مگر اینکه قرائن دلالت بر آن نماید و همچنین وکیل در اخذ حق وکیل در مرافعه نخواهدبود
ماده ۶۶۵ قانون مدنی
وکالت در بیع وکالت در قبض ثمن نیست مگر اینکه قرینه قطعی دلالت بر آن کند.
ماده ۶۶۶ قانون مدنی
هر گاه از تقصیر وکیل خسارتی به موکل متوجه شود که عرفاً وکیل مسبب آن محسوب میگردد مسئول خواهد بود.
ماده ۶۶۷ قانون مدنی
وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نماید و از آنچه که موکل بالصراحه به او اختیار داده یا بر حسب قرائن و عرف و عادت داخل اختیار او است تجاوز نکند.
ماده ۶۶۸ قانون مدنی
وکیل باید حساب مدت وکالت خود را به موکل بدهد و آنچه را که به جای او دریافت کرده است به او رد کند.
ماده ۶۶۹ قانون مدنی
هر گاه برای انجام امر دو یا چند نفر وکیل معین شده باشد هیچ یک از آنها نمیتواند بدون دیگری یا دیگران دخالت در آن امر بنماید مگر اینکه هر یک مستقلاً وکالت داشته باشد در این صورت هر کدام میتواند به تنهایی آن امر را بجا آورد.
ماده ۶۷۰ قانون مدنی
در صورتی که دو نفر به نحو اجتماع وکیل باشند به موت یکی از آنها وکالت دیگری باطل میشود.
ماده ۶۷۱ قانون مدنی
وکالت در هر امر مستلزم وکالت در لوازم و مقدمات آن نیز هست مگر اینکه تصریح بعدم وکالت باشد.
ماده ۶۷۲ قانون مدنی
وکیل در امری نمیتواند برای آن امر به دیگری وکالت دهد مگر اینکه صریحاً یا به دلالت قرائن وکیل در توکیل باشد.
ماده ۶۷۳ قانون مدنی
اگر وکیل که وکالت در توکیل نداشته انجام امری را که در آن وکالت دارد به شخص ثالثی واگذار کند هر یک از وکیل و شخص ثالث درمقابل موکل نسبت به خساراتی که مسبب محسوب میشود مسئول خواهد بود.
ماده ۶۷۸ قانون مدنی
وکالت به طریق ذیل مرتفع میشود:
۱. به عزل موکل
۲. به استعفای وکیل
۳. به موت یا به جنون وکیل یا موکل
ماده ۶۷۹ قانون مدنی
موکل میتواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت وکیل با عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.
ماده ۶۸۰ قانون مدنی
تمام اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل به او در حدود وکالت خود بنماید نسبت به موکل نافذ است.
ماده ۶۸۱ قانون مدنی
بعد از اینکه وکیل استعفا داد مادامی که معلوم است موکل به اذن خود باقی است میتواند در آنچه وکالت داشته اقدام کند.
ماده ۶۸۲ قانون مدنی
محجوریت موکل موجب بطلان وکالت میشود مگر در اموری که حجر مانع از توکیل در آنها نمیباشد و همچنین است محجوریت وکیل مگر در اموری که حجر مانع از اقدام در آن نباشد.
ماده ۶۸۳ قانون مدنی
هر گاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد یا به طور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل باشد به جا آورده مثل اینکه مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود خود بفروشد وکالت منفسخ میشود.
پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما
جهت ارتباط با وکیل پایه یک دادگستری کلیک کنید - 88019243