باسلام واحترام برای فرجام خواهی و شکستن رای قطعی شده و صادره از طرف شعبه حقوقی و تجدید نظر استان برای دادخواست تجویز انتقال منافع بغیر که با نظریه کارشناس وقیمت گذاری پایین و رد اعتراض به نظریه کارشناس و ارجاع ندادن به هئیت ۳نفره موجب صدور رای قطعی شده است، میتوانیم به دیوان عالی برای رسیدگی مجدد اقدام کنیم یا خیر. به طور کلی الان و در مرحله ای که پرونده من هست چه راهی برای اعتراض به رای تجویز انتقال منافع و به طور کلی مقابله و جلوگیری از اجرای آن وجود دارد؟ ممنون از پاسخ گویی شما
وکیل دعاوی ملکی و قراردادها در تهران
پاسخ – آیا می شود نسبت به رای تجویز انتقال منافع اعتراض نمود؟
قبل از ورود به بحث سوال با توجه به اینکه سوال و جواب آن را در سایت دادگران منتشر میکنیم جهت اطلاع مخاطبان گرامی لازم میدانیم که دعوای تجویز انتقال منافع را تعریف نموده و معنی آن را بریا مخاطبان روشن کنیم. منظور از تجویز انتقال منافع موردی است که مستاجر موضوع قانون روابط موجر و مستاجر سال 1356 و صاحب حق و پیشه و تجارت در قرارداد خود اجازه انتقال به غیر را ندارد. و مالک ملک یا موجر نیز اجازه انتقال به او نمیدهد یا مبلغ غیرمنطقی و خلاف طاقتی را به مستاجر پیشنهاد میدهد. در این فرض مستاجر میتواند با توسل به حکم مندرج در ماده 19 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1356 اقدام به طرح دعوای تجویز انتقال منافع نموده و از دادگاه حقوقی محل وقوع ملک برای انتقال اجازه بگیرد. دعوای تجویز انتقال منافع از جمله دعاوی حقوقی غیرمالی ست در نتیجه راه های اعتراض به دعوای تجویز انتقال منافع تنها همان مواردی است که به طور کلی و عمومی در خصوص اعتراض و احکام غیرمالی در آیین دادرسی مدنی مورد اشاره قرار گرفته است.
یک راه فوق العاده برای رسیدگی به شکایات در مسائل حقوقی است و از طریق مقام عالی قضایی کشور یعنی دیوان عالی کشور اجرا می شود.
هدف از فرجام خواهی این است که آیا رأی مورد درخواست فرجامی از نظر شکلی مطابق موازین شرعی و مقررات قانونی است یا خیر و این رسیدگی شکلی در صلاحیت دیوان عالی کشور خواهد بود. در حالی که رسیدگی ماهوی خارج از صلاحیت دیوانعالی بوده و در صورتیکه دیوان، رأیی را از نظر شکلی نقض کند جهت رسیدگی ماهوی مجدد به دادگاه بدوی یا تجدیدنظر (همعرض دادگاه صادرکننده رای نقوض) ارجاع می نماید.
آرای دادگاه های بدوی که به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته قابل فرجام خواهی نیست مگر درموارد زیر :
الف) احکام
- احکامی که خواسته ان بیش از مبلغ بیست میلیون ریال باشد .
- احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت
ب) قرارهای زیر مشروط به اینکه اصل حکم راجع به آن قابل رسیدگی فرجام می باشد :
- قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد
- قرار سقوط دعوا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا
آرای دادگاههای تجدیدنظر استان قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد زیر :
الف) احکام
احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف (ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی)
ب) قرارهای زیر مشروط به اینکه اصل حکم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجام می باشد :
- قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد.
- قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین.
و مطابق با ماده 369 احکام زیر اگر چه از مصادیق بندهای الف در دو ماده قبل باشد حسب مورد قابل رسیدگی نخواهد بود.
- احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه
- احکام مستند به نظریه یک یا چند کارشناس که طرفین به طور کتبی رأی آنها را قاطع دعوا قرارداد باشند.
- احکام مستند به سوگند که قاطع دعوا باشد.
- احکامی که طرفین حق فرجام خواهی خود را نسبت به آن ساقط کرده باشند.
- احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به دعاوی اصلی راجع به متضرعات آن صادر می شود در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد.
- احکامی که به موجب قوانین خاص غیر قابل فرجام خواهی است.
- فرجام خواهی از رأی انتقال منافع، رأی تجویز انتقال منافع، امکان فرجام خواهی از رأی.
در پاسخ به کاربر محترم در خصوص اعتراض به رأی انتقال منافع باید گفت با توجه به آراء قابل فرجام خواهی احصا شده در قانون، از آنجایکه دعوای تجویز انتقال منافع دعوای غیر مالی است (و جزو دعاوی قابل فرجام مصرح در قانون آیین دادرسی مدنی نیز نمی باشد) به هیچ عنوان قابل فرجام خواهی نخواهد بود.
مضافاً اینکه حتی اگر این دعوا مالی می بود، باز هم با توجه به اینکه شما اقدام به تجدیدنظرخواهی از رای بدوی نموده اید دیگر امکان فرجام خواهی از رای مذکور را در دیوان عالی کشور از دست داده اید زیرا همانگونه که در بالا ذکر گردید دعاوی مالی بالای بیست میلیون ریال صرفاً زمانی قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد که در مهلت بیست روزه از آنها تجدیدنظرخواهی نشده باشد.
بنابراین تنها راه اعتراض شما به چنین رأیی صرفاً درخواست اعاده دادرسی و یا درخواست اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری می باشد.
