وصیت عملی حقوقی است که به موجب آن وصیتکننده (موصی) به طور مستقیم یا با واسطه در اموال یا حقوق خود برای بعد از مرگ تصرف مینماید. وصیت اصولاً عمل حقوقی معلق بر فوت است و تا زمان حیات موصی، وی میتوانداز آن رجوع نموده یا آن را تغییر دهد. همچنین وصیت در ماهیت خود یک عمل مجانی است و نمیتوان در آن شرط عوض قرار داد یا آن را به صورت یک معامله معوض درآورد.
باید توجه داشت که پس از فوت، همیشه وصیتنامه به صورت خودکار مورد پذیرش ورثه یا ذینفعان (از جمله طلبکاران متوفی) قرار نمیگیرد. گاه شرایط صحت وصیتنامه محل تردید است و همین موضوع سبب بروز دعاوی متعدد در دادگاه میشود. در چنین حالتی، هر یک از اشخاص ذینفع میتوانند دعوی ابطال وصیت نامه را مطرح کنند و در مقابل، در فرضی که وصیتنامه عادی باشد و در صحت آن تردید ایجاد شود، اشخاص ذینفع میتوانند با طرح دعوای تنفیذ وصیت نامه یا تأیید وصیت نامه از دادگاه بخواهند اعتبار آن را اثبات نمایند.لازم به ذکر است دعوای مربوط به وصیتنامه(اعم از تایید یا بطلان وصیت نامه) حتی پس از صدور گواهی انحصار وراثت و تقسیم ترکه نیز قابل طرح است.

عناصر تشکیل دهند ه و مفهوم حقوقی وصیت
1- موصی یا وصیت کننده
2- موصی له یا کسی که به نفع او وصیت شده
3- موصی به یا چیزی که به عنوان وصیت به آن پرداخته می شود
4- وصی یا کسی که به وصیت عمل می کند
نکات مهم برای تنظیم وصیت نامه
- موصی نمیتواند نسبت به تمام اموال خود به صورت مطلق وصیت کند. وصیت تنها تا میزان یکسوم اموال (ثلث ترکه) نافذ است و مازاد بر آن نیازمند رضایت ورثه میباشد. بنابراین اگر ورثه با مازاد موافقت نکنند، وصیت در آن قسمت باطل و غیرقابل اجرا خواهد بود.
- وصیتکننده باید دارای اهلیت قانونی باشد و اختیار تصرف در اموال خویش را داشته باشد. در غیر این صورت، وصیت فاقد اعتبار بوده و دادگاه حکم به ابطال وصیت نامه صادر خواهد کرد.
- وصیت عمل قابل رجوع است و موصی میتواند در هر زمان از وصیت خود عدول نماید.
- صدور وصیت دوم موجب بطلان وصیت قبلی میشود و وصیت مؤخر ملاک عمل خواهد بود.
- طبق ماده 836 قانون مدنی، اگر کسی پس از انجام عملی که منتهی به مرگ میشود (مانند خودکشی) وصیت کند و آن عمل منجر به فوت او گردد، وصیت او باطل خواهد بود. در صورتی که شخص زنده بماند، وصیت صحیح و نافذ است.
- موصی به باید دارای مالیت و منفعت عقلایی باشد، قابلیت نقل و انتقال داشته و متعلق به موصی باشد. وصیت نسبت به مال غیر، یا مال نامشروع، یا مالی که اساساً وجود خارجی ندارد، موجب بطلان وصیت نامه خواهد شد.
- وصیت کردن بر مال نامشروع باطل می باشد.
- وصیت بر چیزی که بعداً موجود میشود صحیح است، مانند وصیت بر حمل (فرزند در رحم مادر) مشروط به زنده متولد شدن او.
- موصی فقط تا میزان یک سوم ترکه میتواند وصیت کند و بیش از یک سوم آن در صورتی نافذ است که به تایید و تنفیذ ورثه برسد.
- اگر وارثی بیش از یک سوم را تنفیذ کند فقط نسبت به سهم او نافذ می باشد و اگر مالی معینی را تقویم نمود و قیمت آن بیش از یک سوم باشد مازاد آن متعلق به ورثه می باشد.
- لازم به ذکر است میزان ثلث به اعتبار دارایی وصیت کننده در هنگام فوت موصی مورد نظرمی باشد نه به اعتبار دارایی در هنگام وصیت.
نمونه پرونده (دادخواست و رأی) تنفیذ وصیت نامه
انواع وصیت
مطابق قانون مدنی وصیت بر دو نوع است: تملیکی و عهدی
وصیت تملیکی
وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری به طور مجانی تملیک کند.
با این نوع وصیت، شخص میتواند تا حدودی تکلیف اموال خود را ، معین کند. مانند صرف اموال برای ساختن مدرسه و … .
در وصیت تملیکی، تملیک با قبول موصی له پس از فوت موصی محقق میشود لذا قبول آن قبل از فوت موصی موثر نیست. موصی می تواند از وصیت خود رجوع کند حتی اگر موصی له، موصی به را قبض کرده باشد.
بنابراین، نسبت به موصی له قبول و رد وصیت بعد از فوت متوفی معتبراست. یعنی اگه موصی له قبل از فوت موصی مورد وصیت را رد کند بعداز درگذشت فرد میتواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت موصی آن را قبول کرد و آن را قبض کرد دیگر نمی تواند آن را رد کند.
در وصیتهای عامالمنفعه (مانند وصیت برای فقرا یا ساخت مسجد و مدرسه)، قبول موصی له شرط نیست و وصیت با فوت نافذ میشود. اگر وصیت برای صغیر یا مجنون باشد، رد و قبول بر عهده ولی او خواهد بود.
با قبول قبل از فوت موصی قبول ثانوی بعداز فوت ضرورت ندارد. در وصیت برای منافع عام المنفعه مانندوصیت به فقرا قبول وصیت از طرف آن ها شرط نیست. اگر وصیت بر فرد صغیر و مجنون باشد، رد وقبول وصیت برعهده ولی او خواهدبود.
وصیت عهدی
وصیت عهدی عبارت است از اینکه وصیتکننده اجرای کاری را به عهده شخصی قرار دهد، مثل پرداخت بدهیها یا انجام امور خیر. در این حالت، وصی موظف است پس از فوت موصی آن را اجرا کند. وصی میتواند در زمان حیات موصی وصایت را نپذیرد، اما بعد از فوت، مکلف به اجرای وصیت است.
انواع وصیت نامه های معتبر در حقوق ایران
طبق قانون امور حسبی (مواد ۲۷۶ تا ۲۹۹) وصیت(اعم از تملیکی و عهدی) زمانی معتبر است که در قالب یکی از انواع وصیتنامههای معتبر تنظیم شده باشد. این سه نوع وصیت نامه بر اساس شکل و نحوه تنظیم بایکدیگر تفاوت دارند و هرکدام شرایط و آثار خاص خود را دارد.
وصیتنامه رسمی
ماده ۲۷۶ قانون امور حسبی وصیت نامه رسمی را وصیتنامهای می داند که در دفاتر اسناد رسمی و طبق تشریفات مقرر در قانون ثبت تنظیم میشود. ویژگی این نوع وصیت نامه ها این است که توسط سردفتر اسناد رسمی یا مأموران صلاحیتدار تنظیم میشود، دارای تاریخ، امضا و مهر رسمی است، امکان تردید یا انکار در آن وجود ندارد مگر اینکه ادعای جعل شود و پس از فوت موصی، موصیله میتواند بدون طرح دعوای تنفیذ وصیتنامه، مستقیماً با استناد به آن از اداره ثبت یا دادگاه تقاضای اجرای مفاد وصیت را نماید. این نوع وصیت نامه بالاترین اعتبار را در بین انواع وصیتنامهها دارد و معمولاً با چالش حقوقی کمتری روبهرو میشود.
وصیتنامه خودنوشت
مطابق ماده ۲۷۸ قانون امور حسبی وصیت نامه خود نوشت وصیتنامهای است که تماماً به خط وصیتکننده نوشته شده، دارای تاریخ (روز، ماه و سال) و امضای او باشد. بنابراین، این نوع وصیت نامه باید به طور کامل به خط موصی نوشته شود و تایپ یا خط شخص دیگر معتبر نیست، تاریخ دقیق (روز، ماه، سال) الزامی است و اگر تاریخ ذکر نشود یا مبهم باشد، وصیتنامه بیاعتبار است و همچنین امضای موصی در پایان متن الزامی است.
در خصوص اعتبار این نوع وصیت نامه ها باید گفت برخلاف وصیتنامه رسمی، نیازمند طرح دعوای تنفیذ وصیتنامه در دادگاه است و تا زمانی که صحت آن در دادگاه تأیید نشود، قابلیت اجرا ندارد. همچنین ورثه میتوانند نسبت به این نوع وصیت نامه ها دعوای ابطال وصیتنامه یا عدم اعتبار وصیت نامه مطرح کنند.
وصیتنامه سری
وصیت نامه سری مطابق ماده ۲۷۹ قانون امور حسبی وصیتنامهای است که وصیتکننده آن را به خط خود یا دیگری نوشته و پس از امضا در لفاف یا پاکت لاک و مهر شده، نزد دفترخانه اسناد رسمی یا مرجع قضایی به امانت میگذارد. این نوع وصیت نامه ممکن است به خط خود وصیتکننده یا شخص دیگری باشد اما درج امضای وصیتکننده حتماً لازم است. این وصیتنامه در پاکت بسته و مهر و موم شده به امانت سپرده میشود و دفترخانه یا مرجع قضایی باید رسیدی به وصیتکننده بدهد مگر اینکه وصیتنامه در شرایط خاصی مانند جنگ یا سفر تنظیم شده باشد که امکان سپردن به دفترخانه نباشد و در این موارد موصی میتواند نزد فرمانده یگان نظامی یا مأمور رسمی دیگری وصیتنامه را به امانت گذارد.
در خصوص میزان ارزش و اعتبار وصیتنامه سری نیز باید گفت این وصیت نامه ها مانند وصیتنامه خودنوشت از نوع اسناد عادی محسوب می شود و برای اینکه قابل اعمال باشد نیازمند تنفیذ دادگاه است.
وکیل برای گرفتن و مطالبه سهم ارث
نکات مهم دعوای تنفیذ یا تایید وصیت نامه
تنفیذ وصیت نامه به معنای اعتبار بخشیدن به وصیتنامه و محتوای آن توسط دادگاه است. در وصیتنامه رسمی چون توسط دفاتر اسناد رسمی تنظیم میشود، اصولاً نیاز به تنفیذ ندارد و موصی له میتواند با استناد به آن اقدام نماید. این دعوا در خصوص وصیت نامه های سری و خودنوشت طرح می گردد. دعوای تنفیذ وصیت نامه از سوی موصی له یا نماینده قانونی او علیه کلیه وراث موصی مطرح میشود و در صورت تعیین وصی، او نیز باید طرف دعوا قرار گیرد. این دعوا ترافعی است و نیازمند تقدیم دادخواست به دادگاه حقوقی میباشد.
باید توجه داشت وصیتنامه ای که خارج از سه نوع وصیتنامه ی مقرر در قانون امور حسبی تنظیم شده باشد و جزو هیچ یک از وصیتنامه رسمی، خودنوشت و سری نباشد، تنها در صورتی معتبر است که اشخاص ذینفع صحت آن را اقرار و تأیید کنند و نمی توان بدون تایید ورثه، با طرح دعوای تنفیذ وصیت نامه، به آن اعتبار بخشید و برابر ماده ۲۹۱ قانون امور حسبی و رأی وحدت رویه شماره 54 مورخ 1351/10/13، حتی وجود سایر دلایل نیز نمیتواند جایگزین اقرار ذینفعان گردد. بنابراین، اگر برخی از ورثه وصیتنامه عادی را تأیید و برخی رد کنند، وصیت تنها نسبت به ورثهای که آن را قبول کردهاند نافذ و قابل اجرا خواهد بود.
به منظور صدور حکم تنفیذ وصیت نامه عادی دادگاه باید شرایط زیر را بررسی و احراز نماید:
• عدم رجوع وصیت کننده از وصیت
• قبول موصی له(در وصیت تملیکی)
• فقدان موجبات بطلان وصیت نامه
• وجود شرایط قانونی در تنظیم وصیت نامه (امضا، تاریخ، اهلیت، مشروعیت موضوع و…)
لازم به ذکر است که دعوای تنفیذ وصیتنامه نیاز به تقدیم دادخواست حقوقی و تنفیذ آن از دادگاه دارد.
پس از طرح دعوای تنفيذ وصیتنامه عادی تملیکی به طرفیت ورثه و رسیدگی دادگاه و نهایتأ صدور حکم بر تنفيذ وصیت نامه عادی و قطعیت آن، حکم دادگاه اعلامی بوده و نیازی به صدور اجراییه ندارد و موصی له برای اجرای مفاد آن می تواند از طریق مراجع صالحه اقدام نماید.
محاسبه میزان سهم ارث هر یک از ورثه
خواهان دعوای ابطال وصیت حسب مورد ممکن است تمام یا بعضی از وراث باشد که دعوی را علیه موصی له مطرح می نمایند. خواهان باید مدارک و اسناد مبنی بر باطل و بلا اثر بودن وصیت نامه مانند شهادت نامه، اقرارنامه، وصیت نامه دوم، حکم حجر موصی، نظریه پزشکی و.. را ارائه نماید.
دعوای ابطال وصیت نامه
دعاوی مربوط به وصیتنامه از جمله دعوای ابطال وصیت نامه از مهمترین دعاوی حقوقی است که میان وراث و موصی له طرح می گردد. باطرح دعوای ابطال وصیت نامه که از سوی ورثه علیه موصی له یا وصی اقامه میگردد، دادگاه به بررسی شرایط قانونی وصیت پرداخته و در صورت احراز هر یک از موارد بطلان وصیت، حکم به بطلان وصیت نامه صادر میکند. بنابراین وراث جهت طرح این دعوا می بایست با پیوست نمودن مدارک مثبته مانند حکم حجر، گواهی پزشکی قانونی، وصیتنامه دوم یا شهادت شهود، دعوای ابطال وصیت نامه را مطرح نمایند.
موارد امکان باطل کردن وصیت نامه
وصیت نامه حتی اگر در یکی از سه قالب پیش بینی شده ی قانون امور حسبی تنظیم شود، بازهم امکان باطل کردن آن وجود دارد. مواردی که در صورت احراز آن از سوی دادگاه، حکم به بطلان وصیت نامه یا بیاعتباری آن صادر می گردد عبارتند از:
- عدم اهلیت موصی در زمان تنظیم وصیت نامه
- خودکشی موصی و وصیت بعد از آن
- رجوع و عدول موصی از وصیت
- عدم قبول وصیت توسط موصی له
- وصیت مازاد بر ثلث بدون اجازه ورثه
- وصیت به مال غیر یا مال نامشروع
- نامشروع بودن جهت وصیت
- فقدان شرایط شکلی وصیتنامه (مثلاً نبود تاریخ یا امضا در وصیت نامه عادی)
در این صورت وجود هر یک از موارد فوق، وراث میتوانند با ارائه مدارک مثبته مانند حکم حجر، گواهی پزشکی قانونی، وصیتنامه دوم یا شهادت شهود، دعوای ابطال وصیت نامه را مطرح نمایند.
لازم به ذکر است که دعوای مربوط به وصیت متوفی را حتی می توان پس از صدور گواهی انحصار وراثت و تصفیه ماترک و تا قبل از تقسیم ترکه و یا پس از تقسیم ماترک مطرح نمود. در صورتی که دعوی مذکور قبل از تقسیم ترکه اقامه گردد رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه محلی است که آخرین اقامتگاه متوفی در آن محل بوده است.
مستندات قانونی برای ابطال و تنفیذ وصیت نامه
برای اطلاع از مقررات حاکم بر دعوای تنفیذ و ابطال وصیت نامه مقررات زیر را مطالعه نمایید :
مواد قانون مدنی از ماده ۸۲۵ تا ۸۶۰
مواد قانون امور حسبی از ماده ۲۷۶ تا ۲۹۹
رأی وحدت رویه شماره 54 مورخ 1351/10/13
وکیل برای گرفتن سهم ارث و تقسیم ترکه – 88019243
3 پاسخ
سلام وقت بخیر عالی بود. در ممنون
پیروز باشید ممنون از توجه شما
سلام وعرص ادب
۱۰سال پیش درحضوره ورثه وشاهدین پدر اقدام به ثبت وصیتنامه ایی دستی به جهت بیسوادی با حضور چند تن کمتر از ثلث امواله خود را به نفع فرزندم که با ایشان زندگی میکرد نمودنداما حدود دوسال است مفقود و پاره شده که سالها بارها علیرغم تحت فشارقرار بودن از سویه ورثه اقرار به تایید و پافشاری بر وصیته خود داشت ولیکن با کهولت سنه بالا با گدشت ۷۸سال از عمره ایشان پاره شدنه انرا توسط دختر بزرگشان اعلام اقرار میکنن ولیکن ورثه دلیله معدوم کردن آن را میل ورصایت پدر بانیت حذف نوه ار ارث معیین شده در وصیتشان میدانن
علیحال با توجه به موجود بودن عکس دفترچه وصیت نامه و عدم اطلاع شاهدین از ابطال ان وهمچنین نبوده وصیتنامه دیگری ایا با کپی موجود از ان که صحت انرا شاهدین امصا کننده در وصیت نامه نیز تایید مینمایند ایا اثبات وعمل به مفاده ان ممکن است ..…ممنون وسپاسگدار از راهنمایی شما…..
گاهی میداند سن بالا ومحجور بودن ایشان وتایید شاهدین از تمایل مفاده وصیت خود